زیرا بیشتر افراد در دنیای امروز از ناامنی روانی، اضطراب و افسردگی رنج میبرند و اگر به ریشههای بیماریهای روانی جامعه دقت کنیم، به یکی از علل آن؛ یعنی ضعیف بودن ارتباط انسان با خدا میرسیم. براساس تعالیم بلند و انسان ساز اسلام، ارتباط با خدا و معصومین (ع) زندگی انسان را دگرگون و امواج امید بخش و انسانی را همچون پنجره گشاده به روی رستگاری فراروی انسان قرار میدهد.
سلامت روانی فرد و جامعه همیشه یکی از زمینههای رشد و تکامل آن جامعه بوده است. در نگرش اسلامی، توجه به بهداشت و سلامت جسمانی و روانی از مهمترین مسائلی است که مورد تأکید فراوان قرار گرفته و هر آنچه برای رسیدن انسان به کمال و رشد و سلامت لازم است، در آن تبیین گردیده است.
یکی از نیازهای اساسی انسان، شناخت سبک و شیوه دستیابی به زندگی آرام و توأم با سلامت جسمی و روانی و نیز راههای پیشگیری از گرفتار شدن به بیماریهای روانی است. در آموزههای دینی، این دو نیاز جزو اهداف اساسی به شمار رفته و به آنها توجه ویژهای شده است. در این راستا شناخت و التزام عملی به آموزههای دینی، این دو هدف اصلی را تأمین خواهد کرد.
تنها راه رهایی انسان از اندوه و اضطراب، ایمان به خداوند متعال است. ایمان، جامعترین واژه مفهوم دینی در مکتب اسلامی است که به معنای باور و اعتقاد قلبی و آرامش جان و رهایی از هر گونه هراس و اندوه قلمداد میشود. چنانکه خداوند میفرماید: «آنان که ایمان آورده اند و ایمان خود را به ستم نیالوده اند، آرامش و امنیت برای آنان است و آنان هدایت یافتهگانند».
ارتباط بین ایمان و آرامش، حقیقتی انکارناپذیر است. پژوهشها نشان میدهد که ایمان و اعتقادات مذهبی، در بهبود اشخاص و حفظ و ایجاد آرامش روانی نقش مؤثری دارد، و افراد مذهبی نیز، افزون بر اینکه کم تر از دیگران دچار بیماریهای روحی و روانی یا ناهنجاریهای رفتاری میشوند، در صورت بیمار شدن و گرفتاری نیز زودتر بهبود مییابند.
در مطالعات بررسی شده میان اعتقادات مذهبی و سلامت روان رابطه مثبتی به چشم میخورد. در این تحقیقات این گونه آمده است:«افرادی که به اعتقادات مذهبی باور داشتند و با سبک زندگی دینی امور روزمره خود را دنبال کرده اند، نسبت به کسانی که به این اعتقادات پایبند نبودند، به اضطراب و ناراحتیهای روانی بسیار کم تری دچار بودند.»
به طور کلی انسان موجودی است که در زندگی خود، خواه ناخواه با اضطرابها و نگرانی هایی روبهرو است. گاهی این نگرانی ها برای برخی محدود به مسائل مادی است و گاهی از این حد گذشته و جنبه غیرمادی و معنوی نیز پیدا میکند وهر کس بسته به معرفتی که دارد، لذت و سعادت خود را در چیزهایی میجوید و از آنچه خوشی و سعادت را از او بستاند، میگریزد.
اگر ریشه و منشأ ناراحتیهای انسان امروزی را جستجو کنیم، میبینیم زیاده خواهی ها و مادی گرایی ها دامن گیر زندگی مدرن امروزی شده است و حال آنکه در زندگیهای به سبک دینی، قناعت، کاستن خواهشهای مادی و دنیوی موجی از آرامش را در کانون خانواده ها حاکم کرده است.
براساس نتایج پژوهشهای جامعه شناسی و روانشناسی و بررسی بسیاری از طلاق ها میبینیم که منشا این گرفتاری ها مادی و ظواهرزندگی است و این در حالی است که وقتی به زندگی معصومین(ع) و بسیاری از علمای بزرگ اسلام رجوع میکنیم، با ساده زیستی و زندگی دور از مادیات مواجه میشویم که رگههای رستگاری و رسیدن این بزرگان به مقامهای بلند الهی به روشنی در زندگی و شخصیت آنها مشهود است.
ما مسلمانیم و به معصومین(ع) تاسی داریم و این الگو برداری باید در عمل اثبات شود، اگر به دوران جنگ رجوع کنیم، میبینیم که مردم در این دوران پر تلاطم با وجود محدودیتهای حاصل از جنگ با هم مهربانتر بودند و نیاز جمعی را در نظر داشتند.
ما سبک زندگی غربی را با زندگی دینی اشتباه گرفتهایم و باعث تاسف است که از روشهای منسوخ غرب الگو میگیریم و زندگی اضطراب آور مدرن غربی را به زندگی ساده و آرامبخش دینی ترجیح میدهیم، آیا وقت آن نرسیده که کمی تأمل کنیم و شیوه زندگی مان را اصلاح کنیم؟
نظر شما