«گیم بالاگه» در کتاب مارادونا مینویسد: « فوتبال مانند یانوس است .الهه دوچهره دروازهبانی روم باستان. به همان اندازه که احتمال دارد راه را به سوی موفقیت بگشاید، راه به شکست و ناکامی هم دارد». رونالدو این روزها به همان راه ناکامی رسیده است. ستارهای که روزگاری «فلورنتینوپرز» با خریدش دنیا را تکان داد و در مراسم معارفهاش برنابئو را یکدست «۷»پوش کرد اکنون به مرحلهای رسیده که سر نخواستنش دعواست. این البته راهی است که همه ستارههای فوتبال آن را در تاریخ پیمودهاند.
با این حال انتخابهای ستارهها در دوران فوتبالشان رنگ سرنوشت آنها را در اواخر درخشششان تعیین میکند.طلایی،سیاه یا خاکستری؟ بازگشت رونالدو به تئاتر رؤیاها از همان اول، سناریویی بود که خیلیها با آن موافق نبودند. او وقتی به سرزمین شیاطینِ سرخ برگشت که آنها در حال تلاش برای رهایی از طلسم ناکامیها بودند و به رونالدوی ۳۷ ساله به نقش یک ناجی مینگریستند. رونالدو اما آن جوان ۱۸ ساله بی پروا و چالاکی نبود که توسط سرالکس فرگوسن از اسپورتینگ خریداری شده بود.
جادوی کم اثر شده او دیگر برای رستگاری شیاطین کافی نبود. فشارها، کج خلقیها و نتایج بد و بدتر محبوبیت او را خدشهدار کرد و اعتماد هواداران از «۷» دوست داشتنی را سلب کرد. حالا کار به جایی رسیده که رونالدو، فاتح پنج توپ طلای دنیا، آقای گل بازیهای ملی و شکننده رکوردهای جاویدان، استخوان در گلویی شده که هیچ باشگاهی نه توان خریدش را دارد و نه تمایلی به درگیر شدن با حاشیههایش.
او که شاخ فضای مجازی است این روزها با هر کامنتی و پستی که علیه او منتشر میشود، سرشاخ است و همین جدل سبب شده تشنگان دیده شدن دست از سر او برندارند. شاید اگر CR۷ در انتخاب بازگشت به منچستریونایتد دچار احساسات نمیشد و تیمی و لیگی با فشار کمتر را برمیگزید اکنون مجبور نبود با زمین و زمان بجنگد و هر روز اخبار و شایعاتی که روی عملکردش تأثیر دارند را تکذیب کند. او دیروز در اینستاگرامش نوشت:« وقتی من در چند هفته آینده مصاحبهای انجام دهم، همه واقعیت را میفهمند. این رسانهها دروغ میگویند. من دفترچه یادداشتی دارم و در چند ماه گذشته از ۱۰۰ خبر تنها پنج خبر درست بوده است. تصور کنید شرایط به چه صورت است. همه چیز را به همین شکل مقایسه کنید».
خبرنگار: جواد رستمزاده
نظر شما