یکی از مسائلی که ادبیات کودک و نوجوان این روزها با آن دست به گریبان است، به محاق رفتن آثار نویسندگان داخلی و سایه افکندن کتاب‌های ترجمه است.

مدرسه باید کانون کتاب‌خوانی شود

به گزارش قدس آنلاین، یکی از مسائلی که ادبیات کودک و نوجوان این روزها با آن دست به گریبان است، به محاق رفتن آثار نویسندگان داخلی و سایه افکندن کتاب‌های ترجمه است.

کتاب‎هایی که حتی تعداد زیادی از آن‌ها از کیفیت و قوام خوبی هم برخوردار نیستند و روی آوردن نوجوانان به این آثار دست‌کم سبب تنزل سلیقه ادبی آن‌ها خواهد شد؛ اما چطور می‌توان فضای مطلوب‌تری برای نگارش کتاب‎های داستانی ویژه این گروه سنی فراهم آورد تا هم بازار کتاب از تنوع بیشتری برخوردار شود و هم بچه‎ها شناخت بهتری از آثار نویسندگان داشته باشند.

عباس جهانگیریان؛ نویسنده، پژوهشگر و مدرس ادبیات داستانی در گفت‌وگوی پیش رو با مطرح کردن راهکارهایی در راستای بهبود وضعیت کتاب‌خوانی کودکان و نوجوانان و شیوه‌هایی برای ارتباط بهتر میان نویسندگان و مخاطبانشان همراه ماست.

جهانگیریان درباره اهمیت فعالیت نویسندگان کودک و نوجوان و چگونگی تسهیل ارتباط میان آن‌ها و مخاطبان می‌گوید: برای حصول چنین موقعیتی باید دید اساساً شرایط اجتماعی چقدر زمینه‌های لازم را فراهم می‌آورد. آموزش و پرورش در این زمینه می‏تواند نقش مؤثری داشته باشد؛ اما متأسفانه طی این سال‌ها نشان داده دغدغه بسیاری از مسائل همچون تجهیز کتابخانه مدارس، آشنایی کودکان و نوجوانان ایرانی با نویسندگان، توسعه ادبیات کودک و نوجوان و... را ندارد و تا زمانی که این سیاست‌های انزوایی در آموزش و پرورش وجود داشته باشد، ارتباط پدیدآورندگان با مخاطبان آنچنان که باید رخ نخواهد داد و جریان تعامل میان نویسندگان، خانواده‏ها، مدرسه‌ها و کودکان و نوجوانان شکل نخواهد گرفت.

سیاست‌های انزوایی آموزش و پرورش

«این در حالی است که وزارت آموزش و پرورش باید با نهادهای مرتبط در این حوزه تعامل و همکاری داشته باشد و بداند که این نهادها می‌توانند به تجهیز کتابخانه‌ها و آشنایی کودکان و نوجوانان با ادبیات و فرهنگ کشورشان کمک کنند. چنین تجربه‏ هایی در کشورهای پیشرفته و برخی کشورهای اطراف ما هم هست»، این را جهانگیریان می‌گوید و تصریح می‌کند: در حال حاضر در کشور ما نهاد معتبری مانند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان انتشاراتی دارد که در طول بیش از نیم‌‏قرن عمر خود کتاب‏هایی منتشر کرده که خاطره ‏آفرین بوده‏اند. علاوه بر این، خود آموزش و پرورش هم چند ناشر فعال مانند انتشارات مدرسه و منادی تربیت دارد؛ اما با همین انتشاراتی ‏ها هم تعامل و پیوند پایداری برای تجهیز کتابخانه‏ های مدرسه‌ها ندارد.

ضرورت تجهیز کتابخانه‌های مدرسه‌ها با کتاب‌های خوب

وی با اشاره به فعالیت‌های ضروری برای بهبود این وضعیت تأکید می‌کند: به نظرم نخستین گام تجهیز کتابخانه‌های مدرسه‌ها با کتاب‏هایی متناسب با سن دانش ‏آموزان و تنوع موضوع است. این کتابخانه ‏ها، کتاب‏ هایی متناسب با نیازهای مخاطبان و مورد علاقه کودکان و نوجوانان لازم دارند، نه کتاب‌هایی که پدیدآورنده ‏ها برای بزرگسالان نوشته ‏اند و تناسبی با علاقه ‏مندی ‏ها و نیازهای کودکان و نوجوانان ندارند. در بعضی کشورها خواندن کتاب ‏های داستان به همان شکلی که منتشر شده و نه در دل کتاب درسی، در برنامه درسی پایه‏ های گوناگون تعریف شده است، اما در کشور ما حتی به تنوع استفاده از آثار پدیدآورندگان متخصص این گروه سنی در کتاب‏های درسی توجه چندانی نمی ‏شود.

وی متذکر می‌شود: آموزش و پرورش باید یک کارگروه برای تجهیز کتابخانه‌ها ایجاد کند و سپس با تشکل ‏های تخصصی این حوزه وارد تعامل شود تا در این زمینه تجربه ‏ها و دانش خود را در اختیار مدارس بگذارند.

دعوت از نویسندگان برای حضور در مدارس و پیامدهای مثبت آن

جهانگیریان همچنین اشاره می‏ کند: آموزش و پرورش باید درهای مدارس را به روی کتاب و نشریات ویژه کودک و نوجوان و همچنین به روی نویسندگان کتاب کودک و نوجوان باز کند و زمینه ارتباط و گفت ‏وگوی مخاطبان با نویسنده ‏ها را فراهم کند.

وی با اشاره به اینکه می‌توان شرایطی را فراهم کرد که نویسنده کتابش را پیش از چاپ برای بچه‌ها در مدرسه بخواند و بازتابش را ببیند، تأکید می‌کند: من این مسئله را تجربه کرده و شاهد بوده‏ام گاهی بچه‌ها پیشنهادهای خوبی به نویسنده می‌دهند. این اتفاق از هر دو جهت مثبت و سازنده است؛ از یک سو نویسنده پیش از چاپ کتاب در چند مدرسه حاضر می‌شود و آن را برای دانش‌آموزان می‌خواند و ضمن اینکه فضای خشک مدارس را مفرح می‌کند، خلاقیت بچه‌ها هم شکوفا می‌شود و از سویی دیگر اگر این تعامل بین نویسنده و مخاطب استمرار داشته باشد، قطعاً می‌تواند به نویسندگان ما کمک کند تا از ذائقه مخاطبان خودشان هم دور نشوند. این نویسنده در توضیح بیشتر این پیشنهاد می‌افزاید: برخی می‌گویند فلان کتاب حقیقت‌نمایی‌اش کمرنگ است یا باورپذیری ندارد، طبیعی است وقتی نویسنده‌ای با مخاطبش ارتباطی ندارد ممکن است مقداری به بیراهه برود اما برقراری تعامل و گفت‌وگو میان نویسندگان و کودکان و نوجوانان موجب عمیق‌‍‌تر شدن این ارتباط می‌شود.

اجازه ندهیم ترجمه روی تألیف سایه بیندازد

این نویسنده در بخش دیگری از این گفت‌وگو درباره تغییر ذائقه و سلیقه مخاطب در نتیجه ایجاد محدودیت و یا سودجویی غیرمنطقی، می‌گوید: نکته مهم این است در وضعیتی که مشکلات اقتصادی هزینه انتشار آثار تألیفی و همچنین آثار ارزشمند ترجمه را بالا می‏ برد، دستگاه‏ ها و نهادهای مسئول باید به کمک این حوزه بیایند و نگذارند روند تولید و انتشار آثار تألیفی تضعیف شود.

به گفته وی؛ ما به نسبت بسیاری از کشورهای دیگر، نویسندگان خوبی داریم که بسیاری از آن‌ها آثارشان قابلیت جهانی شدن دارند و به لحاظ کمی و کیفی این توانایی را داریم که آثار خوب و جذابی عرضه کنیم؛ آثاری که امکان رقابت با آثار خارجی را دارند؛ اما متأسفانه تاکنون بازار نشر ما نتوانسته‏ ارتباط مناسبی با بازار نشر در کشورهای دیگر برقرار کند و زمینه معرفی و عرضه آثار نویسندگان ایرانی را در بازار کتاب در عرصه بین‏ المللی فراهم سازد.

وی با تأکید بر اینکه پیوستن ایران به کپی‏رایت هم نکته دیگری است که باید مورد توجه قرار گیرد، می‏ گوید: در صورت پیوستن ما به کپی‏رایت امکان ارتقای جایگاه کشور ما در بازار نشر جهانی فراهم می‏ شود، نگاه منفی فعلی به ناشران و بازار نشر کشور ما اصلاح خواهد شد، روند انتشار آثار ترجمه بهبود پیدا می‏ کند و هر کسی با حداقل توان دست به ترجمه و نشر کتاب‏ های با کیفیت پایین نمی‏ زند و علاوه بر این تعامل بازار نشر کتاب ایران با بازار نشر دیگر کشورها روند سالم ‏تری خواهد یافت.

نقش ادبیات در همبستگی ملی

به باور این نویسنده و پژوهشگر؛ به واسطه ادبیات، همبستگی ملی، شناخت از وطن و اقلیم‌ها و ظرفیت‌های فرهنگی ایجاد می‌شود و ذائقه کودک و نوجوان ایرانی شکل می‌گیرد، اما در کشور ما این بخش به نوعی به حاشیه رانده شده و در سایه به سر می‌برد. ایجاد محدودیت ‏های نامعقول، نبود یا کمبود کتابخانه در مدرسه‌ها، بسته بودن درهای مدارس به روی پدیدآورندگان و آثارشان، برخوردهای سلیقه ‏ای در برقراری ارتباط با تشکل‏ ها و نویسندگان و مواردی از این دست بخش عمده انرژی پدیدآورندگان و نویسندگان را صرف خود می‏ کند و توش و توان آن‌ها را به تحلیل می‏ برد.

جهانگیریان به این موارد، کمبود و گرانی کاغذ و دیگر مواد لازم برای چاپ کتاب را هم می‏ افزاید و می‏ گوید: در این زمینه هم کتاب کودک و نوجوان به حمایت و پشتیبانی خیلی جدی‏تری نیاز دارد، به خصوص که در سال‏ های اخیر ناشران و پدیدآورندگان کتاب به دلیل همه‏ گیری کرونا هم بسیار متضرر شدند.

خبرنگار: صبا کریمی

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.