تحلیلگران و کارشناسانی که کارشان رصد رخدادهای هنوز رخ نداده در عالم سیاست است، چند ماه قبل و پیش از رسیدن سال جدید میلادی گفتند و نوشتند که سال ۲۰۲۴ را باید سال انتخابات نامید؛ چون حدود ۴ میلیارد نفر در بیشتر از ۶۰کشور جهان پای صندوقهای رأی میروند.
این یعنی امسال رکورد برگزاری انتخابات در یک سال و همچنین تعداد افرادی که در آن شرکت میکنند، شکسته میشود. حالا که کارشناسان، سوژه این صفحه و حرفهایی که قرار بود اینجا بنویسیم را سوزاندهاند و شما متوجه شدهاید قرار است اوضاع انتخاباتی جهان در روزهای پیشرو چطور باشد، ما درباره تاریخچه و اوضاع انتخاباتی پشتسر حرف میزنیم تا ببینید اصلاً پای مقوله «انتخابات» از چه زمانی به دنیای سیاست باز شد.
نسخههای نخستین انتخابات
مثل هر دستاورد دیگر بشری، انتخابات هم داعیان و مدعیان زیادی برای خودش دارد و خیلی از ملتها تلاش کردهاند سند برگزاری اولین انتخابات روی کره زمین را به اسم خودشان بزنند. برای همین شما در فهرست اولینهای انتخاباتی، عناوین متعددی مانند دوران «ودایی» در هند، جوامع اولیه سومری و سامی، یونان باستان و... را میبینید. بیشتر تاریخنویسان اما معتقدند در جوامع ابتدایی مختلف، انتخابات در واقع به معنای برگزیدن رئیس قبیله و طایفه، آن هم به وسیله گروههای خاص و افراد صاحبنفوذ بود. بنابراین اولین انتخابات، جوری که بشود آن را مثلاً دموکراتیک حساب کرد، در یونان باستان و آتن قرنهای ۵ و ۶ پیش از میلاد شکل گرفت. یعنی شهروندان آتنی هر ساله در یک شورا شرکت میکردند و قدرت را به یکی از شهروندان میدادند. این افراد هر کدام هم سهمی در قدرت داشته و هر شهروند هر روز وظیفه اداره مجلس کوچک آتن (بولسیس) را بر عهده داشت. البته فقط مردان و آن هم آنهایی که اصالت آتنی داشتند میتوانستند در انتخابات رأی بدهند. همین نوع انتخابات بعدها به روم باستان هم راه پیدا کرد تا مردانی که شهروند و یا شارمند این سرزمین بودند، اعضای مجلس سنا را انتخاب کنند. «شارمند»ها کسانی بودند که به خاطر متولد شدن در روم (از پدر و مادر غیررومی) یا به دلیل فرزندخواندگی و... به عنوان شهروند پذیرفته میشدند.
حالا اگرچه از واژه دموکراتیک برای انتخابات یونان باستان استفاده کردیم، اما در واقع و در مقایسه با نظامهای انتخاباتی قرنهای بعد و یا امروزی، آن نوع انتخابات را باید نسخه خیلی خیلی ابتدایی انتخابات دموکراتیک نامید.
دموکراتیک اما مردانه
همین نسخه ابتدایی اما دموکراتیک به مرور در اروپا گسترش پیدا کرد، اما به دلیل ورود اروپا به دوران قرون وسطا و حاکم شدن کلیسا بر همه شئونات اجتماعی و سیاسی از حیث کیفیت نهتنها پیشرفت نکرد بلکه محدودترو غیردموکراتیکتر هم شد، چون فقط فرایند انتخاب پاپ و برخی تصمیمگیریهای مهم بود که توسط مجامعی از اسقفها و کاردینالها به صورت انتخاباتی و شورایی انجام میشد. عصر رنسانس که رسید، متفکران و فلاسفه مختلف غرب فرصت پیدا کردند از دموکراسی واقعی حرف بزنند و در نهایت هم در برخی از مناطق اروپا، دولت-شهرهایی مثل ونیز شکل گرفتند که به صورت دموکراتیک و با انتخابات اداره میشدند. بعدها و به مرور با کاهش نفوذ کلیسا، نظامهای مشروطه و شبهجمهوری نیز در اروپا شکل گرفتند. با آغاز جنبش فکری در فرانسه قرنهای ۱۸ و ۱۹ میلادی، گرایشهای حکومتی بازهم دموکراتیکترشد و درنهایت و به مرورانقلابهای جمهوریخواهانه در آمریکا و اروپا رخ داد.
با این حال هنوز نظامهای انتخاباتی شباهتی به امروز نداشتند. نخستین انتخابات به شکل امروزی، پس از جنگهای استقلال در آمریکا برگزار شد. در جمهوری تازه شکل گرفته آمریکا، نهتنها نمایندگان مجلس و رئیسجمهور بلکه شهردار، کلانتر و شورای شهر هم با رأی مردم انتخاب میشدند.
آمریکا و تا حدی فرانسه و هلند را باید ازجمله بنیانگذاران انتخابات نوین به حساب آورد اما این را هم فراموش نکنیم که سیستم انتخاباتی این کشورها هم در آغاز کار مشکل و ایرادهای زیادی داشته و به مرور تکمیل شده و به وضعیت امروزی رسیده است. مثلاً همانطور که در یونان باستان فقط مردان یونانیالاصل حق رأی داشتند، در آمریکا هم تا قرن۱۹ زنان و سیاهپوستان حق رأی نداشتند. محدودیتها برای سیاهپوستان هم جوری بود که تا سال۱۹۶۰ که قانون انتخابات فدرال اصلاح شد آنها در عمل رأی نمیدادند. زنان هم از سال۱۹۲۰ حق رأی را بدست آوردند هرچند مثلاً در کشوری مثل سوئیس تا اوایل دهه ۷۰ میلادی هنوز زنان حق رأی نداشتند!
دموکراسی «هوتن»
نمیشود قبول کرد وقتی کشورهایی با ۲۰۰ یا ۳۰۰ سال پیشینه مملکتداری و حکمرانی برای خودشان تاریخچه انتخابات و دموکراسی و... دارند، ایران با چندهزار سال پیشینه تمدنی، چنین تاریخچهای نداشته باشد. تاریخنویسان غیرایرانی هم معتقدند ایالات و حکومتهای مادها در غرب ایران به صورت شورایی و براساس انتخابات اداره میشدند. حتی در دوره هخامنشیان هم نشانههای کمرنگی از دموکراسی وجود داشته است. هرودوت در کتاب تاریخش مباحثهای با موضوع تصمیمگیری درباره نوع حکومت ایران را در سال۵۲۲ پیش از میلاد ذکر میکند که در آن، «اوتانس» (همان هوتن که یکی از بزرگان هخامنشی است) به نفع دموکراسی، اصل برابری در مقابل قانون و دولت پاسخگو استدلال میکند. در دوره اشکانیان هم گویا شاهان توسط مجلس «مهستان» انتخاب میشدند. مورخان این مجلس را نخستین مجلس شورای ایرانی میدانند و مطالعات تطبیقی زیادی هم درباره بررسی شباهتهای این مجلس با نخستین مجلس شورای ملی انجام شده است. البته هیچ سند و مدرکی وجود ندارد که ثابت کند اعضای مجلس مهستان توسط مردم انتخاب میشدند وبه نظر میرسد که مُغها، شاه و بزرگان قبایل، اعضای آن را انتخاب میکردند.
با این حساب، اولین انتخابات مستقیم در ایران پس از انقلاب مشروطه و در زمان مظفرالدینشاه قاجار برگزار شد و به تشکیل مجلس شورای ملی انجامید. بقیه ماجرا و انواع انتخابات دیگری هم که در ایران قانون و سپس با کیفیتهای مختلف برگزار شد را بیش و کم میدانید. پس از وقوع انقلاب اسلامی البته کیفیت و شکل رأیگیریها تفاوت اساسی پیدا کرد و با این نگاه، همهپرسی روز ۱۲ فروردین ۵۸ و انتخاب نظام جمهوری اسلامی را میشود مهمترین رأیگیری و انتخابات تاریخ ایران دانست.
خبرنگار: مجید تربتزاده
نسخههای نخستین انتخابات
مثل هر دستاورد دیگر بشری، انتخابات هم داعیان و مدعیان زیادی برای خودش دارد و خیلی از ملتها تلاش کردهاند سند برگزاری اولین انتخابات روی کره زمین را به اسم خودشان بزنند. برای همین شما در فهرست اولینهای انتخاباتی، عناوین متعددی مانند دوران «ودایی» در هند، جوامع اولیه سومری و سامی، یونان باستان و... را میبینید. بیشتر تاریخنویسان اما معتقدند در جوامع ابتدایی مختلف، انتخابات در واقع به معنای برگزیدن رئیس قبیله و طایفه، آن هم به وسیله گروههای خاص و افراد صاحبنفوذ بود. بنابراین اولین انتخابات، جوری که بشود آن را مثلاً دموکراتیک حساب کرد، در یونان باستان و آتن قرنهای ۵ و ۶ پیش از میلاد شکل گرفت. یعنی شهروندان آتنی هر ساله در یک شورا شرکت میکردند و قدرت را به یکی از شهروندان میدادند. این افراد هر کدام هم سهمی در قدرت داشته و هر شهروند هر روز وظیفه اداره مجلس کوچک آتن (بولسیس) را بر عهده داشت. البته فقط مردان و آن هم آنهایی که اصالت آتنی داشتند میتوانستند در انتخابات رأی بدهند. همین نوع انتخابات بعدها به روم باستان هم راه پیدا کرد تا مردانی که شهروند و یا شارمند این سرزمین بودند، اعضای مجلس سنا را انتخاب کنند. «شارمند»ها کسانی بودند که به خاطر متولد شدن در روم (از پدر و مادر غیررومی) یا به دلیل فرزندخواندگی و... به عنوان شهروند پذیرفته میشدند.
حالا اگرچه از واژه دموکراتیک برای انتخابات یونان باستان استفاده کردیم، اما در واقع و در مقایسه با نظامهای انتخاباتی قرنهای بعد و یا امروزی، آن نوع انتخابات را باید نسخه خیلی خیلی ابتدایی انتخابات دموکراتیک نامید.
دموکراتیک اما مردانه
همین نسخه ابتدایی اما دموکراتیک به مرور در اروپا گسترش پیدا کرد، اما به دلیل ورود اروپا به دوران قرون وسطا و حاکم شدن کلیسا بر همه شئونات اجتماعی و سیاسی از حیث کیفیت نهتنها پیشرفت نکرد بلکه محدودترو غیردموکراتیکتر هم شد، چون فقط فرایند انتخاب پاپ و برخی تصمیمگیریهای مهم بود که توسط مجامعی از اسقفها و کاردینالها به صورت انتخاباتی و شورایی انجام میشد. عصر رنسانس که رسید، متفکران و فلاسفه مختلف غرب فرصت پیدا کردند از دموکراسی واقعی حرف بزنند و در نهایت هم در برخی از مناطق اروپا، دولت-شهرهایی مثل ونیز شکل گرفتند که به صورت دموکراتیک و با انتخابات اداره میشدند. بعدها و به مرور با کاهش نفوذ کلیسا، نظامهای مشروطه و شبهجمهوری نیز در اروپا شکل گرفتند. با آغاز جنبش فکری در فرانسه قرنهای ۱۸ و ۱۹ میلادی، گرایشهای حکومتی بازهم دموکراتیکترشد و درنهایت و به مرورانقلابهای جمهوریخواهانه در آمریکا و اروپا رخ داد.
با این حال هنوز نظامهای انتخاباتی شباهتی به امروز نداشتند. نخستین انتخابات به شکل امروزی، پس از جنگهای استقلال در آمریکا برگزار شد. در جمهوری تازه شکل گرفته آمریکا، نهتنها نمایندگان مجلس و رئیسجمهور بلکه شهردار، کلانتر و شورای شهر هم با رأی مردم انتخاب میشدند.
آمریکا و تا حدی فرانسه و هلند را باید ازجمله بنیانگذاران انتخابات نوین به حساب آورد اما این را هم فراموش نکنیم که سیستم انتخاباتی این کشورها هم در آغاز کار مشکل و ایرادهای زیادی داشته و به مرور تکمیل شده و به وضعیت امروزی رسیده است. مثلاً همانطور که در یونان باستان فقط مردان یونانیالاصل حق رأی داشتند، در آمریکا هم تا قرن۱۹ زنان و سیاهپوستان حق رأی نداشتند. محدودیتها برای سیاهپوستان هم جوری بود که تا سال۱۹۶۰ که قانون انتخابات فدرال اصلاح شد آنها در عمل رأی نمیدادند. زنان هم از سال۱۹۲۰ حق رأی را بدست آوردند هرچند مثلاً در کشوری مثل سوئیس تا اوایل دهه ۷۰ میلادی هنوز زنان حق رأی نداشتند!
دموکراسی «هوتن»
نمیشود قبول کرد وقتی کشورهایی با ۲۰۰ یا ۳۰۰ سال پیشینه مملکتداری و حکمرانی برای خودشان تاریخچه انتخابات و دموکراسی و... دارند، ایران با چندهزار سال پیشینه تمدنی، چنین تاریخچهای نداشته باشد. تاریخنویسان غیرایرانی هم معتقدند ایالات و حکومتهای مادها در غرب ایران به صورت شورایی و براساس انتخابات اداره میشدند. حتی در دوره هخامنشیان هم نشانههای کمرنگی از دموکراسی وجود داشته است. هرودوت در کتاب تاریخش مباحثهای با موضوع تصمیمگیری درباره نوع حکومت ایران را در سال۵۲۲ پیش از میلاد ذکر میکند که در آن، «اوتانس» (همان هوتن که یکی از بزرگان هخامنشی است) به نفع دموکراسی، اصل برابری در مقابل قانون و دولت پاسخگو استدلال میکند. در دوره اشکانیان هم گویا شاهان توسط مجلس «مهستان» انتخاب میشدند. مورخان این مجلس را نخستین مجلس شورای ایرانی میدانند و مطالعات تطبیقی زیادی هم درباره بررسی شباهتهای این مجلس با نخستین مجلس شورای ملی انجام شده است. البته هیچ سند و مدرکی وجود ندارد که ثابت کند اعضای مجلس مهستان توسط مردم انتخاب میشدند وبه نظر میرسد که مُغها، شاه و بزرگان قبایل، اعضای آن را انتخاب میکردند.
با این حساب، اولین انتخابات مستقیم در ایران پس از انقلاب مشروطه و در زمان مظفرالدینشاه قاجار برگزار شد و به تشکیل مجلس شورای ملی انجامید. بقیه ماجرا و انواع انتخابات دیگری هم که در ایران قانون و سپس با کیفیتهای مختلف برگزار شد را بیش و کم میدانید. پس از وقوع انقلاب اسلامی البته کیفیت و شکل رأیگیریها تفاوت اساسی پیدا کرد و با این نگاه، همهپرسی روز ۱۲ فروردین ۵۸ و انتخاب نظام جمهوری اسلامی را میشود مهمترین رأیگیری و انتخابات تاریخ ایران دانست.
خبرنگار: مجید تربتزاده
نظر شما