شهروندان از مبلمان شهری رضایت ندارند
حسن ابوتراب، مدیر سابق ستاد مناسبسازی محیط شهری شهرداری تهران، مبلمان شهری را مجموعه ابزار و لوازمی مثل نیمکت، آبنما، پلهبرقی، ایستگاههای اتوبوس و مترو، پایه چراغ علایئ و تابلوها، مخازن زباله و... میداند که در سطح محیط شهری، برای استفاده و رفاه عمومی نصب شدهاند.
وی زیبایی و کاربردی بودن را دو ویژگی مبلمان شهری عنوان میکند و میافزاید: اسباب و اثاثیه شهری اگر متناسب با هویت، تاریخ، اعتقادات و باورهای مردم باشد میتواند نیاز کارکردی و بصری شهروندان را برآورده کند و موجب ارتقای فرهنگ و هویت شهر شود.
این کارشناس حوزه معماری و شهرسازی در گفتوگو با قدس از نامناسب بودن وضعیت شهرهای کشور در برخورداری از مبلمان شهری به لحاظ کمیت و کیفیت خبر میدهد و میگوید: در این زمینه شهرهای ما واقعاً مشکل دارند؛ یعنی یا بسیاری از انواع مبلمان شهری وجود ندارند یا کیفیت هستند. مثلاً در ایستگاههای مترو و پلهای سطح شهر و... که تردد در آنها زیاد است یا پله برقی وجود ندارد یا خیلی از آنها خراب هستند که این موضوع مشکلات زیادی را بهویژه برای معلولان و افراد کمتوان ایجاد میکند. وضعیت تجهیزات مربوط به بازی کودکان در پارکها هم مناسب نیست، بهطوری که بعضی از آنها از کیفیت مناسبی برخوردار نبوده و خطرآفرین هستند.
وی با تأکید بر اینکه در موضوع مبلمان شهری رضایتمندی شهروندان حاصل نشده، تصریح میکند: وقتی جای ایستگاههای اتوبوس هر از گاهی تغییر میکند، یا برخی از تابلوهای تبلیغاتی در جاهایی نصب میشوند که به جای هویتبخشی به شهر موجب آزار و حتی وارد آمدن آسیب به مردم میشود، چگونه میتوان گفت شهروندان از مبلمان شهری رضایت لازم را دارند.
وی در خصوص چالشهای کشور در بهبود و توسعه مبلمان شهری هم میگوید: برای این منظور نیازمند مطالعه وضع موجود هستیم که به نظرم چنین مطالعهای صورت نگرفته و اگر هم انجام شده باشد مربوط به سالهای گذشته است در حالی که پهنههای شهر مدام در حال تغییر و تحول و گسترش است.
اگر اتفاقات و حوادث تلخ و شیرینی را که در زیر پوست شهر بهویژه در شب میافتد مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم، آنوقت درمییابیم در وقوع برخی از آنها برخورداری یا عدم برخورداری لازم از مبلمان شهری تأثیرگذار بوده است. مثلاً اگر محلهای از شهر را در نظر بگیریم که خیابانهایش علائم راهنمایی و روشنایی در شب ندارند بدون شک در این محله به نسبت محلههای دیگر که دارای علائم راهنمایی و پایههای چراغ روشنایی هستند تصادفات رانندگی، سرقت و... بیشتر رخ میدهد. گرچه این موارد عوامل اصلی وقوع اینگونه حوادث نیستند اما در وقوع آنها تأثیرگذارند. تاریکی خیابان در شب فرصت مناسبی را برای سرقت و یا اخاذی از شهروندان فراهم میکند.
سهم ما از ۸۰ نوع مبلمان شهری در دنیا
دکتر موسی پژوهان، استاد دانشگاه و مشاور دفتر مدیریت برنامهریزی توسعه شهری سازمان شهرداریهای کشور هم نگاه مشابهی به موضوع دارد و در خصوص کارکردهای فرهنگی – اجتماعی مبلمان شهری و نقش آنها در آسیبهای اجتماعی به قدس میگوید: رابطه مستقیم و دوطرفهای میان مبلمان شهری و سطح شهرنشینی و روحیه شهروندان وجود دارد. به این معنی که هرچه کیفیت شهرنشینی بالاتر باشد یا به اصطلاح، شهروند باشند نه صرفاً شهرنشین، کارکردهای مبلمان شهری اجتماعیتر، زیباتر، باهویتتر و پایدارتر است و در پیشگیری از آسیبهای اجتماعی مؤثر خواهد بود و هرچه سطح شهرنشینی پایینتر و روحیه اجتماعی مردم آسیبدیده باشد بهویژه در قشر نوجوان، به همان اندازه هم ممکن است سبب افزایش آسیبهای اجتماعی شود.
وی با اشاره به اینکه در دنیا بیش از ۸۰ نوع مبلمان شهری وجود دارد که کارکردهای متفاوت دارند و خدمات مختلفی به شهروندان ارائه میکنند، میافزاید: طراحی مبلمان شهری باید بهگونهای باشد که جدا از کاربردی بودن، روحیهبخش و آرامبخش باشند.
وی در خصوص بیلبوردهای تبلیغی و شاخصهای ارزیابی آنها در کشور به منظور جلوگیری از نصب آنهایی که نه تنها کارکرد مثبتی ندارند بلکه آسیبزا هم هستند، میگوید: اگرچه مثل خیلی از کشورها باید مقررات و شاخصهای مشخصی برای ارزیابی اسباب و اثاثیه شهری پیش از نصب و استفاده آنها داشته باشیم، اما فعلاً چنین چیزی را نداریم. درحالی که شهرهای ما به لحاظ مبلمان شهری باید آمایش شوند تا بدانیم مثلاً یک بنر یا تابلو تبلیغاتی اعم از تجاری و فرهنگی در کجا نصب شوند تا مثلاً موجب حواسپرتی احتمالی رانندگان وسایل نقلیه و تصادف آنها نشود. اما به دلیل نبود ضوابط و مقررات مشخص شهرداری هر طوری که تشخیص دهند و هر جایی که مایل باشند تبلیغات میکنند.
پژوهان درباره میزان رضایتمندی شهروندان از مبلمان شهری فضاهای شهری کشور هم میگوید: تا جایی که اطلاع دارم تحقیق مشخصی برای ارزیابی میزان رضایتمندی مردم از مبلمانهای شهری صورت نگرفته، در حالی که انجام چنین کاری بسیار مهم و ضروری است. به عنوان یک شهروند سالم از وضعیت مبلمان شهری پایتخت کشور رضایت ندارم حال تصور کنید اگر دچار معلولیت بودم میزان رضایتمندیام چگونه بود. با وجود بهرهمندی کشور از قانون مناسبسازی فضای شهری، واقعیت این است شهرهای ما حتی تهران برای معلولان فاجعه هستند، یعنی نمیتوانید یک خیابان فرعی را در پایتخت کشور پیدا کنید که یک معلول بتواند تمام آن را طی کند. این درحالی است که ۱۰درصد یعنی ۷ تا ۸ میلیون نفر از جامعه ما را معلولان تشکیل میدهند ولی ما آنها را کمتر میبینیم، چون فضای شهری برای حضور این افراد آماده نیست.
وی سپس به برخی از چالشهای کشور در بهبود و توسعه مبلمان شهری اشاره میکند و میگوید: مشکل بزرگ کشور بهویژه در ۱۰۰سال اخیر تقدم شهرنشینی بر شهرسازی است. یعنی مردم ابتدا به شهرهای بزرگتر مهاجرت کردهاند و پس از آن یکسری ساختوسازهایی شکل گرفته است. این اتفاق تعادل را در همه چیز ازجمله مبلمان شهری بر هم زده است. در واقع قسمتهای بزرگی از شهرهای کشور بدون برنامهریزی ساخته شدهاند و در این میان، مبلمان شهری هم قربانی این شهرنشینی در اضطرار یا شتابان بوده است. چون فقط بهدنبال این بودیم که پاسخگوی نیازهای اولیه مثل آب، برق و گاز و سیل گسترده جمعیت شهرها باشیم، در نتیجه موضوع کیفیت که بیانگر مبلمان شهری خوب و دعوتکننده به آرامش و فرهنگساز و هویتبخش است، قربانی کمیت میشود. البته تلاشهایی برای باززندهسازی فضاهای تاریخی شده است، مثلاً در کفسازیها و پیادهمدار شدن طرحهای خوبی اجرا میشود یا با گریز زدن به برخی از المانهای هویتی و تاریخی یک مبلمان نسبتاً خوب با طراحی و معماری ایران ارائه میشود که البته اینها هم در سطح بسیار کوچکی از شهرهای ما آن هم به صورت ناقص مستقر میشوند و در نهایت شاید به هفت تا هشت نوع اثاث نرسد.
پژوهان با اشاره به اینکه چالش دیگری که مبلمان شهری را در حاشیه قرار داده، نداشتن زندگی شهری است، تصریح میکند: از بُعد اجتماعی و فرهنگی داشتن زندگی شهری در بحث مبلمان شهری بسیار مهم است، ولی مشکل اینجاست که ما هنوز شهروند نداریم بلکه شهرنشین داریم. زمانی میتوانیم شهروند تلقی شویم که نسبت به شهر و محله خود بیتفاوت نباشیم و در ساخت و بازتولید آن مشارکت کنیم. وقتی زندگی شهری نداریم، در نهایت مثلاً میرویم بیرون خرید میکنیم و به خانه برمیگردیم یا میرویم سینما و برمیگردیم یا یک دور در خیابان و داخل پارکها میزنیم و برمیگردیم؛ اینها نهایت زندگی شهری ما هستند. اما اینکه در فضای شهری وقت بگذرانیم و قرارگاهها و پاتوقهای اجتماعی داشته باشیم، تعامل اجتماعی برقرار کنیم و... اینها را نداریم؛ بنابراین به خیلی از مبلمانهای شهری هم احتیاج نداریم و مطالبهگری هم نمیکنیم درنتیجه به صورت خودکار تعداد اثاثهای شهری هم کم میشود.
وی شکلگیری ناقص رابطه میان شهروند و مدیریت شهری را از چالشهای مهم دیگر در بهبود مبلمان شهری عنوان میکند و میافزاید: از بُعد مدیریت شهری نیز شهرداریها به آخرین چیزی که فکر میکنند کیفیت فضای شهری است، یعنی هنوز با وجود تمام تجربههای تلخی که در پروژههای صرفاً عمرانی شهرها داشتهایم باز هم شهرداریها به دنبال چنین پروژههایی هستند. مثلاً برای بیش از یک دهه به بهانه کاهش ترافیک شهری، بزرگراهسازی کردهایم که نه تنها هزینههای گزافی برای آنها داشته و کمر شهرداریها را از نظر اقتصادی شکسته است، بلکه موجب فروپاشی سازمان اجتماعی شهرها شده است، چرا که خیلی از این بزرگراهها مثل بزرگراه امام علی(ع) و اتوبان صدر از دل محلات قدیمی شهرعبور کردهاند.
مشاور دفتر مدیریت برنامهریزی توسعه شهری سازمان شهرداریهای کشور در همین زمینه میافزاید: مدیران شهری در ایران فکر میکنند با ایجاد زیرگذر و روگذر و نگاه صرفاً عمرانی، مسائل شهرها قابل حل است و شهرهای توسعه پیدا میکنند؛ در صورتیکه چنین تصوری یکی از ا خطاهای راهبردی است، بهطوری که امروز دنیا در حال از بین بردن بزرگراههاست، البته این کار را پس از سه چهار دهه فرهنگسازی و از طریق توسعه پیادهمداری، توسعه حملونقل عمومی و پاک، ترویج استفاده از دوچرخه و... انجام میدهد.
پژوهان، کمبود منابع مالی را آخرین چالش مهم بهبود و توسعه مبلمان شهری در کشور میداند و میگوید: منابع مالی شهرداریها بسیار محدود است و به همین دلیل نیز کار تجهیز فضاهای شهری ازجمله توسعه مبلمان شهری بهخوبی انجام نمیشود.
نظر شما