حکایت بی چیزی و آرزومندی

  • حکایت بی‌چیزی و آرزومندی

    حکایت بی‌چیزی و آرزومندی

    گاهی آدم‌ها خواسته‌هایی دارند که از دلشان بیرون نمی‌روند اما با حسابی معمولی و ذهنی، تأمین‌شدنی هم نیستند... در گیرودار خواهش و حکمت الهی یا ناتوانی‌های انسان، «زیارت» ایستاده است. بزرگان گفته‌اند که زیارت، پناهی برای آرزومندان کم‌طاقت... و خواهندگان رشیدی است که خواسته‌هایی دنیایی یا آخرتی دارند... و باور کرده‌اند که در مسیر خواهش، نیازمند مدد «دست دعایی اجابت‌شده» اند... چه اهل سؤال باشند و چه مأنوس دعا، در جسست‌وجوی «تأمین خواسته‌ها» به سوی زیارت آمده‌اند... و می‌دانند که «برآورندة آرزوها»، عطاکنندة همة آرزوهاست و در آستان فضل او، کوتاهی و بلندی معنایی ندارد.