قدس آنلاین: دانشمندان غربی که در حوزه علوم انسانی کار می کنند سر سفره قرآن بنشینند بعد متوجه می شوند که قرآن بسیاری از گزاره های مربوط به علوم انسانی را دقیق تر از آنچه که آنان گفته اند مطرح کرده است.

 نشاندن غرب سر سفره قرآن با تحول علوم

به گزارش قدس آنلاین، قرآن کریم پایه و اساس علوم اسلامی است چه آنکه در طول تاریخ علمی اسلام اولین و متقن ترین منبع اندیشمندان بزرگ بر اساس قرآن بوده است. امروز نیز شرایط همان است اما با توجه به گستردگی علوم و از سوی دیگر تغییر نیازهای انسان به نظر می رسد باید نسبت به این منبع غنیِ معرفتی توجه بیشتری لحاظ شده و عالمان علوم مختلف به ویژه علوم انسانی بازخوانی دوباره ای از قرآن برای بهره برداری در ذیل علوم انسانی داشته باشند.

 

در راستای بررسی این مساله بر آن شدیم تا با حجت‌الاسلام والمسلمین حسین علوی‌مهر، رئیس انجمن قرآن‌پژوهی حوزه علمیه قم و عضو هیات علمی جامعه المصطفی(ص) العالمیه به گفت وگو بنشینیم، وی دارای تالیفات متعددی در حوزه تفسیر قرآن است و از سوی دیگر از صاحبنظران عرصه علوم انسانی محسوب می شود. در ادامه حاصل این گفت وگو را می خوانید:

 

آیا می توانیم در راستای تحول در علوم انسانی از قرآن بهره بگیریم، به بیان دیگر ظرفیت های قرآن کریم برای تحول در این علوم چیست؟

مقدمتا نیاز است تا در مورد علوم انسانی مباحثی را عنوان کنم. اساسا علوم انسانی به معنای علومی است که نیازمندی های انسان را در زندگی مطرح و برطرف می کند، دانش علوم انسانی در واقع به دنبال به دست آوردن نیازهای انسان در حوزه های مختلف از جمله اقتصاد، سیاست، جامعه شناسی، روان شناسی است که تمامی این دانش ها ذیل علوم انسانی قرار دارد.

لذا اگر علوم انسانی را به همین معنا بدانیم که البته در جوامع غربی نیز علوم انسانی به همین شکل معنا پیدا می کنند به طور خلاصه می توانیم بگوییم این دسته از علوم نیازمندی های انسان را برطرف می کند، منتهی میان علوم انسانی که مد نظر ماست و علوم انسانی غربی از نظر ماهیت تفاوت هایی نیز وجود دارد.

 

اما از سوی دیگر قرآن به دنبال هدایت انسان است. به دنبال قوانینی است که سعادت انسان را تامیین کند، بنابراین قرآن قوانینی را ارایه می کند که بتواند سعادت انسان را در دنیا و آخرت تامیین کند و اصلا این هدف اصلی قرآن است. در این میان پرسشی مطرح می شود، آیا انسانی که می خواهد هدایت شود به نیازهای خود توجهی ندارد؟ آیا می توانیم بگوییم کتابی که می خواهد انسان را در ابعاد مختلف هدایت کند به نیازهای مختلف او بی توجه است؟ یقینا قرآن کریم بی توجه به نیازهای مختلف انسان برای به دست آوردن سعادت نیست. بسیاری از نیازهای انسان در قرآن کریم مطرح شده است که موضوع علوم انسانی نیز هست.

قرآن بی توجه به مسائل اقتصاد نیست، اقتصاد در زندگی مادی انسان از سوی قرآن مورد توجه واقع شده است، چگونگی کسب حلال، راه های به دست آوردن کسب حلال، اعم از تجارت، سود، کشاورزی و ... . همچنین در حوزه قراردادها بحث عقود را مطرح می کند، در حوزه تجارت به مال حرام و ربوی هشدار می دهد ، از رضایت طرفین در معامله سخن می گوید، از سوی دیگر رشوه را نهی کرده است. بردن اموال دیگران بدون رضایت یا بردن اموال یتیم را به شدت نهی کرده است. تمامی این موارد از مسائل اقتصادی است که در اسلام بیان شده است.

 

علاوه بر این، انسان علاوه بر توجه به نیازهای اقتصادی انسان به نیازهای معنوی و روحی او نیز توجه دارد از جمله آرامش روحی آدمی یا به اصطلاح امروزی بهداشت روانی. پس در اینجا می بینیم که قرآن در حوزه روانشناسی انسان نیز مطالب مهم و کاربردی را ارائه کرده است. قرآن آرامش قلب ها، آرامش دل ها، اطمینان خاطر انسان ها، نداشتن ترس از زندگی را مطرح می کند و والاتر از آن می فرماید: «الا بذکرالله تطمئن القلوب» که به عنوان نکته کلیدی در بهداشت روانی مطرح است.

در واقع آیات مختلفی در مورد سکینه و آرامش در قرآن داریم، پس قرآن نسبت به مباحث بهداشت روان توجه دارد، موضوعی که از نیازمندی های مهم انسان است، هچنین می توانیم به بحث های اجتماعی انسان در قرآن توجه کنیم، قرآن به شدت به مباحث حوزه جامعه شناسی توجه کرده است، قرآن از جوامعی سخن می گوید که فاسد بودند و به نابودی کشیده شدند، یا جوامع برحقی که پیروز شدند. از جنگ لازم بر ملزوم در میان جوامع.

 

همچنین، افراد فقیر و ثروتمند طی مباحث مختلفی در قرآن مطرح شده است، از طرف دیگر قرآن علوم اجتماعی را به سیاست می کشاند، مثلا بحث از حاکم جامعه و ویژگی های او می کند، موضوع اولی الامر را مطرح می کند. بیان می کند که پیروی مردم از حاکم عادل واجب است. از روش برخورد مردم با حاکم و برخورد حاکم با مردم و چگونگی تشکیل یک حکومت سخن می گوید، لذا قرآن به نیازهای جامعه سیاسی انسان نیز توجه دارد.

از سوی دیگر مباحث خانواده در قرآن مطرح شده است. حقوق زن و مرد جداگانه در بحث ازدواج و طلاق مطرح می شود، حقوق والدین به فرزند و فرزند نسبت به والدین همه و همه در قرآن مطرح شده است. اساسا موضوع حقوق در قرآن در شاخه های مختلف به صورت گسترده مطرح شده است، می توانیم بگوییم که قرآن کتاب فقه و حقوق است چه آنکه حقوق ما مستخرج از همین مباحث فقهی است که در قرآن نیز بیان شده است.

 

با توجه به این جامعیت و ورود قرآن به مباحث مختلف اعم از انسان شناسی، جامعه شناسی، سیاست، حقوق، روانشناسی، وظیفه امروز ما به عنوان یک مسلمان برای بهره برداری هرچه بهتر از این منبع غنی معرفتی در راستای بهره برداری در علوم انسانی چیست؟

وظیفه ما به عنوان یک مسلمان این است که دستورات قرآن را نسبت به علوم انسانی استخراج کنیم تا از نظر مبانی، روش ها و مصادیق آن ها را برای جوامع عرضه کنیم. متاسفانه اکنون در حوزه قرآن کار اساسی نشده است و آنچه که در دست داریم بیشتر کارهای متفرقه است. کار اساسی و بنیادی شکل نگرفته است تا بتوانیم با جامعیت این منبع را به دیگران معرفی کنیم.

من پیشنهاد می کنم دانشمندان غربی که در حوزه علوم انسانی کار می کنند سر سفره قرآن بنشینند بعد متوجه می شوند که قرآن بسیاری از گزاره های مربوط به علوم انسانی را دقیق تر از آنچه که آنان گفته اند مطرح کرده است. این نکته مهمی است که دانشمندان غربی سر سفره قرآن بنشینند.

 

مشکل امروز ما در حوزه علوم انسانی چیست؟ اگر این منبع (قرآن) در اختیار ماست چرا تا به امروز نتوانسته ایم به نحوی شایسته آن را در قالب علوم انسانی عرضه کنیم؟

مشکل در عدم اجرای قوانین قرآنی در جامعه است، در حوزه مباحث علوم انسانی نگاه قرانی اجرا نشده است. مشکل اساسی ما در یک حکومت اسلامی و در کشورهای اسلامی دیگر آن است که نسبت به تذکرات قرآن در حوزه علوم انسانی بی تفاوت هستیم، برای مثال در حوزه روان شناسی قرآنی چه قدر کار شده است؟ وقتی قرآن می فرماید علی بذکر الله تطمئن القلوب ، چه قدر روی این آیه کار کرده ایم؟

سوال آن است که مراکز روان شناسی و بهداشتی ما چه در حوزه علم روان شناسی کار کرده اند؟ از نظر اجرایی و از نظر عملی چه ایده ها و برنامه های روشی را انتخاب کرده ایم که طی آن آیه شریفه ای که یاد شد اجرایی شود؟

امروزه ما این مشکل را داریم و در حوزه اجرا نیز برایش برنامه های دقیق و خوبی ارایه نکرده ایم. قطعا حوزه علمیه می تواند در این رابطه اثر مهمی داشته باشد اما مباحث گسترده و بودجه ناکافی است. حوزه به تنهایی قدرت یکه تازی در این عرصه را به دلایلی که عنوان شد، ندارد و باید حوزه های علمیه را در این مسیر همراهی کرد.

شبستان

انتهای خبر/

 

 

 

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • آتش IR ۱۰:۳۱ - ۱۳۹۵/۰۴/۱۰
    1 0
    یه سوال ذهن منو مشغول کرده. چرا باید کشورهای اروپایی بیان و در حوزه علوم انسانی مثل ما عمل کنن؟ ما که آمار طلاق و جرم و جنایت و اعتیاد و مشکلات فرهنگی و ناهنجاری های اجتماعیمون زمین تا آسمون از اونا بیشتره.کشورهایی مثل نروي و سوییس و سوئد و هلند و ... واقعا نیازمند تغییر تو این حوزه هستند یا کشورهای اسلامی؟
  • مهدی IR ۱۱:۰۰ - ۱۳۹۵/۰۴/۱۰
    1 0
    جک نگو حاج اقا اسلام به درد دنیا که نمی خوره اما اگر معقتقدی اخرتی هست خودت عمل کن تا سرویس بشی