۲۹ تیر ۱۳۹۵ - ۱۳:۵۰
کد خبر: 403139

اصطلاح «تحول علوم انسانی»، اصطلاحی مبهم، کلی، فراگیر و البته خنثی است

دو معنای اسلامی سازی علوم انسانی

پیش فرض آن، پذیرش نوعی ناکارآمدی، عقب ماندگی و بی فایده بودن علوم انسانی رایج است. البته می تواند به معنای «بومی سازی علوم انسانی» نیز باشد و حتی می تواند مسأله اسلامی سازی علوم انسانی را نیز شامل شود. با استناد به این اصطلاح می توان از ترویج بیشتر و دقیق تر نظریات و تئوریهای غربی در مراکز علمی دفاع کرد. هرچند متصدیان امر تحول و مدعیان این اندیشه چنین نظری ندارند.

«بومی سازی علوم انسانی» مستلزم پذیرش وابستگی علوم انسانی به فرهنگ ها و شرایط اجتماعی و اقلیمی و انکار جهانی بودن مفاهیم انسانی است. بومی سازی حامل این ایده است که علوم انسانی تولید شده در هر جامعه ای برای همان جامعه صحیح، درست و قابل قبول است! اما چنین ایده ای با داعیه کشف حقیقت سازگار نیست زیرا حقیقت فرازمان و فرامکان است.

اسلامی سازی علوم انسانی دو معنای متفاوت دارد: یکی رنگ اسلامی زدن به همین علوم انسانی موجود؛ مثلاً آیات و روایاتی در تأیید یا نقد نظریات موجود ذکر شود و دیگری به معنای علوم انسانی اسلامی.

منظور از علوم انسانی اسلامی ارایه یک مدل معرفتی در تولید علوم انسانی است. علوم انسانی اسلامی اشاره به یک نظریه در تولید علوم انسانی دارد که مدعی است از نظریه های موجود بهتر، واقع بینانه تر، صحیح تر، راهگشاتر و کارآمدتر است.

علوم انسانی اسلامی گاهی به معنای تولید علوم انسانی مورد تأکید اسلام به کار برده می شود. برخلاف اندیشمندانی همچون غزالی، ما معتقدیم تقسیم علم از حیث فریضه بودن، به دینی و غیر دینی، تقسیمی نادرست است. همه دانش ها و علومی که به رشد و پیشرفت علمی و دینی و فرهنگی جامعه اسلامی کمک کنند، مورد تأکید و احترام اسلام اند.

علم اسلامی در تفسیری دیگر، به علمی گفته می شود که به شرح و تبیین آموزه های موجود در کتاب و سنت بپردازد.

علم اسلامی در کاربردی دیگر، به معنای علمی است که نیازی از نیازهای مسلمانان و جوامع اسلامی را تأمین کند یا در راستای منافع آن باشد لذا ماهیتاً هیچ تفاوتی با علم غیردینی ندارد؛ تنها تفاوت آن ها تفاوت در غایات و مقاصد این دو است.

در دیدگاهی دیگر، همه علومی که تولیدکنندگان و یا عالمان آنها مسلمان باشند علوم اسلامی و دینی خواهند بود. این معنا شامل علوم طبیعی و پایه نیز می شود. اسلامی بودن علوم انسانی از این حیث هیچ تفاوتی با مسیحی بودن یا یهودی بودن و یا سکولار و مادی بودن آنها ندارد.

هر علمی که موضوع بررسی آن از موضوعات و مسایل مطرح شده در متون اسلامی باشد، از نگاه عده ای، علم اسلامی خواهد بود.

برخی علوم انسانی اسلامی را علومی می دانند که منبع آگاهی ما از آن ها متون اسلامی است یا دست کم آنکه موتور محرکه این علوم پیامبران الهی، خرد و متون دینی بوده است، یعنی اصول و قواعد کلی آن ها را دین بیان کرده است.

هر علمی که از منابع شناخت مورد تأیید اسلام ارتزاق می کند، علم اسلامی خواهد بود، حتی اگر عالم و متخصص آن مسلمان هم نباشد و حتی اگر در راستای تأمین نیازهای جامعه اسلامی هم نباشد.

علوم انسانی به اعتقاد برخی نویسندگان در صورتی اسلامی خواهند بود که مسائل مطروحه آنها با روش اجتهادی و با تکیه بر معارف اسلامی پاسخ داده شوند.

با توجه به اینکه همه روش های عقلی، تجربی، نقلی و شهودی مورد تأیید اسلام می باشند، هر علمی که با استفاده از یکی از این روش ها به دست آمده باشد، از نگاه اسلام در همان سطح قابلیت اتصاف به صفت اسلامی را دارد.

در ارزیابی تعاریف ذکر شده باید توجه داشت که اولاً تعریف امری قراردادی است. ثانیاً برخی از تعاریف مطرح شده برای علوم انسانی اسلامی، اساساً خارج از محل بحث اند نه کسی در آن ها اختلافی دارد و نه پذیرفتن یا نپذیرفتن آن ها مشکل را حل می کند.

 

 

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.