اگر کسی بخواهد به زور وارد خانه شما بشود، چه عکس‌العملی نشان می‌دهید؟ می‌ایستید و نگاه می‌کنید؟ به او روی خوش نشان می‌دهید؟ یا نه، با تمام نیروی خود دربرابر او مقاومت می‌کنید و اجازه ورود نمی‌دهید؟ در چنین شرایطی آدم با همه توان و قدرتش سعی می‌کند تا از خانه و خانواده خود دربرابر این مهمان ناخوانده مراقبت کند و اجازه دست‌درازی به حریم خصوصی‌اش را ندهد.

شاخه‌های زیتون جوانه می‌دهند

اگر کسی بخواهد به زور وارد خانه شما بشود، چه عکس‌العملی نشان می‌دهید؟ می‌ایستید و نگاه می‌کنید؟ به او روی خوش نشان می‌دهید؟ یا نه، با تمام نیروی خود دربرابر او مقاومت می‌کنید و اجازه ورود نمی‌دهید؟

در چنین شرایطی آدم با همه توان و قدرتش سعی می‌کند تا از خانه و خانواده خود دربرابر این مهمان ناخوانده مراقبت کند و اجازه دست‌درازی به حریم خصوصی‌اش را ندهد.

حالا فکر کنید که یک کشور با چنین شرایطی روبه‌رو شود. یعنی این‌بار نه یک‌نفر، که گروه زیادی از انسان‌ها از سرزمین و کشوری دیگر با فرهنگ و دین و مذهبی متفاوت قصد داشته باشند مردم را از خانه و زندگی‌شان بیرون کنند و خودشان صاحب آن آب و خاک شوند. یعنی بیایند که برای همیشه بمانند. حتی اسلحه هم روی مردم بکشند و به زن و بچه و پیر و جوان هم رحم نکنند. یعنی اصلاً چیزی به نام انصاف و مروت و رحم در وجودشان نباشد که بخواهند به آن فکر کنند.

حالا مردم آن کشور چه باید بکنند؟ دودستی خانه و زندگی و شهر و کشورشان را تقدیم این بیگانه زورگو بکنند و بگویند: بفرمایید، خیلی خوش آمدید؟! یا به هر قیمتی که شده بایستند و دفاع کنند؟ حتی اگر دست خالی باشند و هیچ سلاحی برای مقابله با متجاوزی که به مدرن‌ترین سلاح‌های روز دنیا مجهز است هم نداشته باشند.



غریبه‌ای در شهر

خیلی سخت است. این‌که در کوچه پس‌کوچه‌های شهری که تا دیروز با دوست و رفیق و خانواده ات در کمال آرامش در آن قدم می‌زده‌ای، حالا غریبه‌ای ایستاده باشد که از تو بازخواست کند که کی هستی و کجا می‌روی!

خیلی سخت است هرروز دربرابر چشم تو با بهانه و بی‌بهانه بیایند و افراد خانواده و همسایه و فامیل را ببرند و سخت‌تر این‌که ندانی این رفتن، برگشتی هم دارد یا نه!

خیلی زجرآور است که در مناسبت‌های مختلف ملی و مذهبی نتوانی با خیال راحت برنامه و مراسم دلخواهت را درکنار دیگر هم‌میهنانت برگزار کنی، چون همیشه چشم‌های بیگانه‌ها مراقب کوچک‌ترین حرکت تو هستند و پی بهانه‌ای می‌گردند تا آن مراسم را به‌هم بزنند.

و این مسئله وقتی سخت‌تر می‌شود که خیلی از کشورهای قدرتمند دنیا پشتیبان و همراه آن گروه بیگانه زورگوی متجاوز باشند و به آن‌ها حق بدهند که بیایند و مردم را از خانه و زندگی‌شان آواره کنند، اسلحه روی آن‌ها بکشند و حق یک زندگی آرام را که خدا برای بندگانش خواسته، بگیرند. حتی به خودشان اجازه بدهند برای یک ملت تصمیم بگیرند، برنامه زندگی بریزند و گستاخی را به‌حدی برسانند که بخواهند نام آن کشور را از نقشه جغرافیا حذف کنند و نام موردنظر و دولت و قانون دلخواه خود را جایگزین آن کنند. برای رسیدن به این هدف هم حاضر باشند همه‌جور هزینه‌ای بکنند و همه‌نوع امکانات نظامی و غیرنظامی در اختیار آن گروه مهاجم قرار دهند و با تمام توان پشت این زورگویی بایستند. خوب واضح است که اگر برای این کشورها سودی درکار نباشد، حتماً این‌کار را انجام نمی‌دهند. مسلم است کشوری که مورد حمله قرار گرفته است، حتماً از منابع و ثروتی برخوردار بوده که این‌طور چشم به آن دوخته‌اند و خیال کوتاه آمدن هم ندارند.



ظلمی آشکار در حق یک ملت

آیا این ظلمی آشکار در حق یک ملت نیست؟ در چنین شرایطی کشورهای دیگر چه وظیفه‌ای برعهده دارند؟ باید بنشینند و نگاه کنند و هیچ‌کاری انجام ندهند؟ بنشینند و ببینند چطور ثروت مادی و معنوی یک کشور به غارت می‌رود؟ تماشاگر صحنه‌های حمله و کشتار کودکان و زنان مظلوم و بی‌گناه باشند؟ دست روی دست بگذارند و نگاه کنند که چطور مردمی با دست خالی به جنگ دشمنی تا دندان مسلح می‌روند؟ یا این‌که نه! به آن‌ها امیدواری بدهند که ما هم درکنار شما هستیم و از شما و اهداف و آرمانتان دربرابر این رژیم اشغالگر دفاع می‌کنیم. با اعلام همبستگی خود با شما، دلتان را گرم می‌کنیم که تنها نیستید.

مردم سرزمین فلسطین نزدیک هفتادسال است که در چنین شرایطی زندگی می‌کنند؛ با ترس و وحشت و اضطراب، با خشم و نفرت از صهیونیست، با مردانی دربند و زنانی چشم به راه و کودکانی آرزو به دل، با شهدایی که هرروز بر تعدادشان اضافه می‌شود.

مردم سرزمین فلسطین که اولین قبله مسلمانان جهان، بیت‌المقدس را در دل خود به امانت دارند، در آرزوی روزی هستند  که یک‌بار دیگر کشوری آرام و امن داشته باشند، در سایه درختان زیتون آن زندگی از سر بگیرند و به آبادانی سرزمینشان بیندیشند.

مسلمانان جهان سی‌وهشت سال است که در آخرین جمعه ماه رمضان، روزی که با اندیشه آسمانی و بلند بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی(ره) روز قدس نامیده شده است، با شرکت در راهپیمایی این روز به مردم جهان اعلام می‌کنند که دربرابر ظلم و زور می‌ایستند و به ملت مظلوم فلسطین می‌گویند که حق تنها نمی‌ماند.

زهره اکبرآبادی. مربی فرهنگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نیشابور

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.