قدس آنلاین- اول اینکه افشاگری های تازه یک مقام سابق قطری، دستکم برای ما ایرانی ها خیلی هم حرف تازه ای ندارد. در واقع فاش گویی های نخست وزیر پیشین قطر فقط از این دیدگاه جالب توجه است که یک مقام مسئول سابق دارد به نقش کشورهای مختلف منطقه از جمله کشور خودش در بحران سوریه و حمایت از تروریست ها «اعتراف» می کند. دوم اینکه گمان نکنید «حمد بن جاسم بن جبر آل ثانی» وقتی می گوید: «هرچه- سلاح و تجهیزات - که به سوریه فرستاده می شد، ابتدا وارد ترکیه می‌شد و با هماهنگی کامل نیروهای آمریکایی، ترکیه، قطر و عربستان توزیع می‌شد...»، دارد محض رضای خدا و بندگانش، همه چیز را روی داره می ریزد. سوم اینکه ... سوم اینکه اگر بقیه گزارش را تا به آخر بخوانید، هم «حمد بن جاسم» را بهتر می شناسید و هم دستگیرتان می شود دلایل و انگیزه های نخست وزیر سابق قطر از افشاگری هایش چیست.
مرد ثروتمند
«حمد بن جاسم» را اگر آن طور که سایتها در باره اش نوشته اند معرفی کنیم، می شود : سیاستمدار ۵۸ ساله ای که پیش از اینها به مدت ۱۱ سال وزیر خارجه شیخ نشین قطر بوده است و مدت ۷ سال هم نخست وزیری این کشور را کرده است. یکی از ثروتمند ترین مردان جهان به شمار می رود و ظاهراً از تعداد – فقط – دو همسرش ۱۵ فرزند دارد! اگرچه مدیریت «سازمان سرمایه گذاری قطر» به عهده اوست اما تا مدتی پیش در حالتی مانند تبعید به سر می ُبرد و پس از بالا گرفتن اختلاف میان قطر و ائتلاف سعودی، مدتی است که انگار به عرصه سیاست بازگشته است و دارد به جبران چند سال حرف نزدن، پته رفقا، شرکا و البته رقبای سابقش را روی آب می ریزد!
کودتای سفید
ستاره بخت «حمد بن جاسم» در قطر از سال ۹۲، آن هم به صورت یکباره، افول کرد. ماجرا بر می گشت به وقوع کودتای سیاسی در حکومت این کشور. یعنی از بحث دخالت آمریکا و انگلیس در تحولات قطر که بگذریم می رسیم به اختلافهای داخلی امیرها و امیر زاده های ریز و درشت قطری. «موزه» - سوگلی همسران امیر سابق قطر- از بیم اینکه فرزندان هووهایش به قدرت نرسند، کاری کرد که در یک انتقال قدرت بظاهر آرام، پسرخودش جای امیر قطر را بگیرد. آن هم در روزهایی که امیر –لابد برای استراحت – به سوئیس رفته بود. پیشاپیش معلوم بود با این تغییر در بالای هرم قدرت، بقیه دولتمردان از جمله نخست وزیر «حمد بن جاسم» باید جای خود را به افراد جدید بدهند. دو سه روز بعد اعلام شد گروهی از دولتمردان قصد کودتا علیه امیر جوان را داشته اند. به همین بهانه «حمد بن جاسم» نیز احضار، مدتی بازداشت و سپس از دخالت در امور سیاسی و اقتصادی منع و بعد هم تبعید شد.
انگلیسی ها
در همان روزها، تحلیلگران، سر نخ اختلافهای داخلی در قطر را به جز رقابت های خانوادگی و فامیلی برای رسیدن به قدرت، در واشنگتن و لندن می دیدند. آمریکایی ها موفق شده بودند رقیب سنتی خود – انگلیس – را کنار بزنند و به خاندان سلطنتی قطر نزدیک شوند. بدیهی بود که در این حالت «حمد بن جاسم» که به عنوان نخست وزیری وابسته و نزدیک به انگلیسی ها فعالیت می کرد، یک خطر به شمار می رفت. مرد شماره ۲ قطر پس از برکناری به انگلیس رفت و به ظاهر مشغول رسیدگی به اموال و املاکش شد. البته در کنارش شرکت سرمایه‌گذاری و صندوق ذخیره ارزی دولت قطر را هم اداره می کرد! این شرکت یا سازمان با هدف مدیریت بر مازاد درآمدهای نفت خام و گاز طبیعی این کشور، سپس سرمایه‌گذاری در بازارهای بین‌المللی تأسیس شده بود.
رسوایی «سلما»
گمان نکنید دور شدن از سیاست و زادگاهش سبب شد جنجال و گرفتاری های سیاسی و غیر سیاسی رهایش کند. سال ۹۴ خبر رسید که یک مقام سابق قطری از او به دلیل مصادره غیر قانونی زمین هایش شکایت کرده است. «حمد بن جاسم» با تلاش زیاد و با استفاده از مصونیت سیاسی مقامهای سیاسی که مجبور به ترک کشورشان شده اند، توانست سرو ته این پرونده را جمع و جور کند. سال بعد دخترش – سلما – با یک افتضاح و رسوایی غیراخلاقی دو باره نام پدرش را سر زبانها انداخت. رسانه های انگلیسی خبر دادند شاهزاده خانم قطری به استخدام همزمان ۷ مرد برای برقراری رابطه جنسی متهم شده بود!
برخی رسانه ها خبر دادند که سفارت قطر برای سرپوش گذاشتن بر این رسوایی حاضر به پرداخت مبلغ گزافی به «فایننشال تایمز» شده تا از انتشار جزییات ماجرا خودداری کند اما مدیران ایرن روزنامه حاضر به این کار نشده اند!
آیا کودتاست؟
چرخش یکباره امیر قطر به سوی نخست وزیر سابق این کشور و فردی که از هرگونه فعالیت سیاسی منع شده بود ریشه در تنگناهایی دارد که این شیخ نشین چندی است با آنها رو به روست. تیر ماه همین امسال بود که «فارین پالیسی» نوشت : «پناه بردن مجدد حاکمان قطر به «حمد بن جاسم»، به منزله کودتای سیاسی داخلی در قطر است... کمک گرفتن دوباره از شیخ حمد بن جاسم برای رویارویی با عربستان نوعی اعتراف به شکست در برابر او و اعتراف به این موضوع است که امیر قطر یک تیم منسجم برای ورود به صحنه هرگونه رویارویی با کشورهای همسایه را ندارد».
رفیق تروریستها
سیاستمداری که حالا به آسانی مقابل خبرنگاران می نشیند و یک روز اعتراف می کند «ما در رابطه با سوریه و اسد اشتباه کرده ایم» و روز دیگر از هماهنگی میان کشور خودش با آمریکا و عربستان و ترکیه برای حمایت از تروریستهای تکفیری سخن می گوید تا همین ۴ سال پیش و حتی تا چند روز پیش از برکناری اش جوری حرف می زد که انگار از دشمنان قسم خورده سوریه است. فروردین ۹۲ در یک نشست خبری با «مرکل» حاضر شد و ضمن دفاع از سیاستهای کشورش در سوریه از همه کشورهای جهان خواست تروریسهای خاضر در سوریه را حمایت کنند! تیرماه سال ۹۲ نیز پس از نشست با وزیران خارجه ۱۱ کشور غربی و عربی گفت : «در این نشست توافقات سری و محرمانه درباره چگونگی ایجاد تغییرات در اوضاع میدانی سوریه اتخاذ شد». ناظران سیاسی همان موقع گفتند منظور از این تغییرات ارسال سلاح و تجهیزات پیشرفته و جدید برای تروریست هاست!
گوی سیاست
... سوم اینکه : خواستیم بگوییم از اعترافهای هر روزه نخست وزیر سابق خیلی شگفت زده نشوید. از قدیم گفته اند سیب را که به سمت آسمان پرتاب کنی تا دوباره به دستت برسد، هزارتا پیچ و تاب می خورد و هزار جور می چرخد. حالا سیب که نه، آقای سیاستمدار گوی سیاست را پیش از اینها به آسمان پرتاب کرده تا بچرخد و بچرخد و ... دوباره به دستش برگردد.
Normal ۰ false false false EN-US X-NONE FA
نظر شما