به گزارش قدس آنلاین ،دانش آموزی با حمل سلاح سرد معلم خود را به قتل می رساند و از صحنه حادثه می گریزد .چند روز بعد در رسانه ها خبر معلمی رسانه ای می شود که دانش آموز بیمار قلبی خود را به باد کتک گرفته است.رواج خشونت در خانه و مدرسه و افزایش آمار طلاق در جامعه ،مشکلات اقتصادی ،ناآگاهی و فقر فرهنگی برخی از خانواده ها وعدم توجه به نیازهای حقیقی فرزندان هر کدام در جای خود می تواند عامل گرایش نوجوانان و جوانان به خشونت باشد.دکتر الله ویردی حسین زاده دکترای مدیریت آموزش ،در گفتگو با قدس آنلاین ازنقش خانواده مدرسه و جامعه در گرایش نوجوانان و دانش آموزان به خشونت می گوید
-خشونت دانش آموزان وابسته به یک عامل می باشد یا عوامل مختلفی در رفتارهای خشن کودکان و نوجوانان تاثیر گذارند؟
-انسان به عنوان اشرف مخلوقات بر سایر موجودات برتری دارد بنابراین ویژگی های خاص رفتاری منحصر به فردی دارد. مشخصه ساختار شخصیتی انسان ،پیچیدگی رفتارهایش می باشد و هر انسانی با توجه به ویژگی ها و قابلیت های خاص خود با دیگری متفاوت بوده و همین تفاوت هاست که موجب بروز رفتارهای متفاوت انسانها می شود.مسلما بروز رفتارهای خاص انسانها در موقعیت ها و محیط های متفاوت محصول یک عامل نیست ،بلکه عوامل مختلفی در شکل گیری رفتار و کردار انسانها دخیل می باشد.لذا آسیب شناسی و حل معضلات اخلاقی جامعه بر عهده یک شخص یا نهاد خاص نیست و در راستای جلوگیری از ترویج خشونت والدین ،آموزش و پرورش، نهادهای فرهنگی در کنار هم می بایست به حل مساله بپردازند.به طور قطع رفتارهای افراد نشان دهنده نوع شخصیت آنها است .شکل گیری شخصیت کودکان و نوجوانان وابسته به عوامل و آیتم های مختلفی می باشد.براساس تحقیقات صورت گرفته هشتاد درصد شخصیت کودکان تا یازده ساگی شکل می گیرد .بنابراین تا رسیدن به این سن، نوجوانی که تحت تربیت مناسبی قرار گرفته و در فضای مناسبی پرورش یافته است ،می تواند درک صحیحی از رفتار با دوستان ،چگونه درس خواندن و حضور در اجتماع و ارتباط با دیگران را آموخته باشد
-رفتارهای والدین تا چه میزان بر شکل گیری شخصیت فرزندان تاثیر گذار است؟
-یقینا اولین عنصر شکل دهی و پایه گذاری شخصیت فرزندان از خانواده آغاز می شود. .خانواده آرام متعادل ،فرزندی آرام و متعادل پرورش می دهد .سهل گیری یا سخت گیری بیش از حد .نزاع و درگیری خانواده ،طلاق یا جدایی عاطفی والدین هر کدام به نوبه خود در شکل گیریشخصیت مثبت یا منفی فرزندان موثر می باشند.مسلما اگردر خانه ای حساب و کتاب وجود نداشته باشد و مدیریت و نظارت صحیحی بر رفتار اعضای خانواده حاکم نباشد به هیچ وجه نباید انتظار داشت که فرزندان متعادلی داشته باشیم.بزرگان تعلیم و تربیت همواره به این نکته اذعان داشته اند که فرزندان آیینه تمام نمای والدین خود هستند.اگر والدین پرخاشگر باشند به همان اندازه فرزندان نیز پرخاشگر خواهند شد.بنابراین در قدم اول می بایست سرمایه گذاری را از خانواده آغاز نماییم .متاسفانه رفتارهای ناصحیح والدین و اقدام به خشونت از جمله عواملی است که الگوهای ناصحیح را به عینه به فرزندان آموزش می دهد .والدین آگاه باشند کودکان و نوجوانان بنا به سن و جثه خود اجازه و جرات ابراز وجود ندارند هنگامی که به جوانی می رسند آیینه رفتارهای والدین خواهند شد و اولین کسانی که از خشونت آنها رنج می برند خود والدین هستند.
-نقش مدرسه و کادر تربیتی و آموزشی مدارس بر ترویج یا عدم ترویج خشونت دانش آموزان را چگونه ارزیابی می کنید؟
-مدرسه به عنوان خانه دوم در تربیت شخصیتی کودکان و نوجوانان کارکرد قابل توجهی دارد. زیرا تا رسیدن به سن یازده سالگی ،دانش آموزان پنج سال از سالهای مهم وحساس را در مدرسه می گذرانند.یقینا معلمان و کادر تربیتی مدرسه در شکل گیری رفتارهای صحیح دانش آموزان تاثیر گذارند.متاسفانه تبعیض قائل شدن بین داشن آموزان و تفکیک آنها به لحاظ خوب و بد در روحیه دانش آموزان تاثیر می گذارد.معلم می بایست همانند باران رحمت الهی یکسان ببارد و همه جا را از طراوت خود لبریز می کند.معلمان وظیفه دارند با رفتارهای صحیح و آموختن مهارت های ارتباطی به دانش آموزان مانع از گره های شخصیتی در آنها شوند.متاسفانه مورد اخیر چاقو کشی در مدرسه را می توان اینگونه توصیف نمود که وی گره شخصیتی داشته واولیا خانه و مدرسه نتوانسته اند شیوه های حل مسالمت آمیز برخورد با مسائل را به او بیاموزند .مسلما اگر معلمان با در نظر گرفتن تفاوت های فردی دانش آموزان با آنها رفتار نمایند و متناسب با ظرفیت ذهنی دانش آموز به آنها تکلیف بدهند شاهد رابطه موثر و کارآمد تری بین آنها خواهیم بود.
-سیاست گذاران اجتماعی در قبال رشد شخصیتی نوجوانان چه وظایفی داشته و چرا در کنار اهمیتی که به آموزش نمره دانش آموزان داده می شود پرورش در نظام آموزشی کشور از جایگاه واقعی خود برخوردار نیست؟
-مسلما سیاست گذاران اجتماعی در شکل گیری فرهنگ مطلوب و آموزش برخورد و تعامل صحیح به دانش آموزان سهم بسزایی دارند.بازی های رایانه ای عامل و تعلیم دهنده خشونت است ونیازمند دقت و توجه بیش از پیش دولتمردان می باشد.مسلما یکی از وظایف مسئولین ایجاد مراکز تفریحی ،ورزشی مناسبی برای تخلیه هیجانات مثبت کودکان ،نوجوانان و جوانان است چرا که عدم تخلیه انرژی نهفته آنها می تواند به آسیب های متعددی بینجامد.توجه والدین و مربیان آموزشی به بازی کودکان نیز از اهمیت بسیاری برخوردار است زیرا بازی به عنوان یکی از پایه ها و اساس رشد شخصیتی در تحولات ذهنی فرزندان موثر می باشد.با توجه به اینکه انسان در عملکرد خود تنها از عقل و برهان بهره نمی برد و احساس نیز با آن آمیخته می شود مسلما هر چیزی می تواند در عملکردش تاثیر بگذارد .در بحث پرورش متاسفانه مقوله آموزش بیش از پرورش مورد توجه قرار گرفته .اگر مدیر و معلمان دانش آموزان را خود باور و خود ارزشمند تربیت و هدایت نمایند ،دانش آموزان با اعتماد به نفس بیشتری د رجامعه و در میان هم سالان خود حضورمی یابند و حتی در مقابل رفتارهای پرخاشگرانه دیگران عکس العمل مناسبی از خود نشان می دهند بنابراین توجه به پرورش فرزندان در کنار آموزش از اهمیت ویژه ای برخوردار است .توجه به پرورش و آموزش مهارت های زندگی یکی از مولفه های تاثیر گذار در روند شخصیتی فرزندان می باشد.متاسفانه در مدارس به جای سرمایه گذاری بر افزایش مهارت های زندگی و مبارزه با خشونت تنها مساله مهم و مورد توجه قبول شدن دانش آموزان در مدارس نمونه یا تیز هوشان می باشد و آموزش و پرورشی به نام کنترل هیجانات،کنترل استرس و مدیریت و غلبه بر آنها به دانش آموزان داده نمی شود.بنابراین پرورش حلقه مفقود نظام آموزشی کشور محسوب می شود.
-از قدیم الایام چوب معلم را یکی از روشهای تربیتی عنوان می کردند آیا این ترویج نوعی دیکتاتوری توسط معلم و بروز پرخاشگری در دانش آموزان را باعث نمی شود؟ اگردیکتاتوری آسیب زاست و نظریه غیر قابل قبولی است درباره آسیب هایش توضیح دهید؟
تعامل صحیح و رفتارهای منطقی حاکم بر روابط معلم و دانش آموزان به مراتب بهتر از خشونت و رفتارهای دیکتاتور مآبانه است .البته معلمان با فراست می دانند هیچ انسانی شبیه به هم آفریده نشده و هر آفریده ای در خلقت خداوندی متمایز با دیگران است. بنابراین توجه به ویژگی های فردی افراد از اهم اموری است که معلمان می بایست به آن توجه داشته باشند.هم چنین معلمان با توجه به هوش و ظرفیت های متفاوت افراد از آنها تکالیف بخواهند و برای اینکه حرف خود را به کرسی بنشانند با دانش آموزان برخورد نکنند زیرا گره های شخصیتی که در عمق روح دانش آموزان به وجود می آید آثار مخرب کوتاه وبلند مدتی را به دنبال خواهد داشت.
-آیا ارتباط بین والدین و کادر تربیتی مدرسه می تواند از بروز خشونت فرزندان جلوگیری کند؟
-هر چه قدر والدین و مربیان با یکدیگر در تعامل باشند مسلما در شناخت نیازهای روحی دانش آموزان قدمهای مثبتی برداشته خواهد شد.حتی والدینی که خود نحوه تعامل صحیح را نیاموخته اند و خود قربانی خشونت بوده اند می توانند در صورتی که آموزش و پرورش از کارشناسان تربیتی متخصص در مدرسه استفاده کند با روشهای فرهنگ اعتدال آشنا شوند و با همیاری مربیان پرورشی و تربیتی والدین دریابند با کدام روش و راهکار می توانند در افزایش قدرت تحلیل منطقی فرزندشان موثر باشند و به افزایش اعتماد به نفس آنها کمک نمایند بنابراین ارتباط و تعامل دو سویه والدین و مدرسه در کاهش خشونت فرندان و باز کردن گره های شخصیتی آنها موثر می باشد.بنابراین یکی از کارهای مهم دولت در راستای کاهش خشونت ، سرمایه گذاری بر آموزش و پرورش،معلمان و دانش آموزان است زیرا معلم مصرف کننده نیست بلکه تولید کننده و انسان ساز است و توجه به شرایط اقتصادی فرهنگی و مهارتهای اجتماعی معلم می تواند در ارتقاء سطح کیفی آموزش و پرورش نقش موثری ایفا کند و دانش آموزانی متعادل وعاری از هر گونه خشونت برای آینده کشور تربیت نماید.
گفتگو از ساحل عباسی



نظر شما