مؤسسه فرهنگی موزههای بنیاد مستضعفان، همت کرده و برگزیدهای از آثار نقاشی خزانه رنگ و نقش با رویکرد معماری را که سالها خاک بیتوجهی خوردهاند، برای علاقهمندان به نمایش گذاشته است.
از خیابان ولیعصر(عج) که وارد میرداماد میشوید، صد متر جلوتر، یک ساختمان با فرم خاص توجهتان را جلب میکند؛ پنجرههای بیضی رنگ، این ساختمان را از تمام ساختمانهای خیابان میرداماد متمایز کرده است. برای دیدن آثار نقاشیهای آدولف هیتلر و نقاشان غربی و ایرانی باید وارد این ساختمان شوید.
هنوز تکلیفم با خودم روشن نیست که چه جور گزارشی از این نمایشگاه تهیه کنم. راه پلههای مارپیچ با موکتهای سورمهای رنگ، شما را به طبقه دوم هدایت میکند. با خودم میگویم هرچه بادا، باد! بالاخره باید حرفهایی نوشت که مشتری پسند باشد. نه اینکه ما برای مخاطب مینویسیم، پس باید ذایقه آنها را در نظر بگیریم و برای خوشامد آنها بنویسیم.
یک نمایشگاه اروپایی
وسط روز است و تعداد بازدید کنندگان کم است. چشمهایم را تا میچرخانم، فضای معماری قرن نوزده و اوایل بیست به ذهنم نفوذ میکند. انگار وارد یک گالری خاص در کشوری دیگر شدهاید. دنبال شروع نمایشگاه میگردم.
همان سمت چپ، تابلوی«معماری خانهای از دوره رنسانس» اثر«بارتولومیوس ون باوسن» بلژیکی، به چشمان شما خوشامد میگوید. اثری با تاریخ 1624، یعنی این تابلو حدود 400 سال پیش خلق شده است. یک مهمانی خصوصی در سالنی بزرگ و شکیل، با سقف قهوهای رنگ، ستونهای سنگی و یک میز وسط سالن، به علاوه یک پرسپکتیو از نمای چشم نقاش، تابلویی را خلق کرده است که همان اول کار مجبورتان میکند، دقت بیشتری برای تماشا داشته باشید؛ یعنی نمیشود سطحی نگاه کرد. نه اینکه فنی و حرفهای به تابلو پرداخت، بلکه حتی به عنوان یک بیننده غیر حرفهای هم دقت نیاز دارد.
دورنمای شهر کویری یزد، اثر«میچالیس ماکرو لاکیس» اولین اثری از یک نقاش اروپایی از ایران است که توجه شما را جلب خواهد کرد 1977(1355 خورشیدی). لاکیس روستای دورافتادهای را برای خلق اثر انتخاب کرده است.
هیچ انسانی آنجا زندگی نمیکند. شاید اگر بادگیرهای معروف یزد در نقاشی نبود، به مخیله کسی نمیرسید، این تصویر از ایران باشد. سبک معماری در نظر گرفته شده، اگر برای تحقیق هم بوده، کمیعجیب به نظر میرسد، چرا که یزد و بافت شهری آن میتوانست خیلی بهتر به کمک نقاش بیاید. اینکه چرا این مکان دور افتاده را در نظر گرفته است، مبهم است. شهر یزد 39 سال پیش و روستاهای آن نمیتواند تغییر آنچنانی کرده باشند که «میچالیس» مجبور بوده تا از نمای روستا به عنوان نماد معماری یزد تصویر داشته باشد.
تاکنون نقاشان بسیاری ایدههای معماری خود را در قالب نقاشیهای هنرمندانه خلق کرده و آثار بسیار با ارزشی را در تاریخ هنر از خود به جای گذاشتهاند. نمونه این آثار با هنرمندی «اوژن فلاندن» فرانسوی در این نمایشگاه به نمایش گذاشته شده است. در نقاشی کاروانسرای شاه در قزوین که قرن 19و به دستور دولت فرانسه به همراه دویست اثر دیگر تهیه شده، تلفیق هنرمندانه نقاشی و معماری را در نقطه اوج آن میبینیم. گنبد نیلوفری مسجد، آسمان آبی و رنگهای پخته پیش زمینه، سایههای اغوا کننده، به همراه کاروانیان با لباسهای قرن نوزدهمی مردم ایران، دست به دست هم دادهاند تا شاهد به بلوغ رسیدن یک اثر با ارزش و نامیرا باشیم. پیشنهاد میکنم دیدن این اثر را از دست ندهید.
آدولف در تهران
عجله میکنم تا به دو تابلوی آدولف هیتلر برسم. تابلوهای هیتلر طرفداران زیادی دارد. از نظر بنیاد مستضعفان این دو اثر هنری تشخیص داده شده و در این مجموعه قرار گرفته است. هیتلر در شهر«وین» این دو اثر را خلق کرده است. گویا در جوانی برای درآمد زایی این کار را کرده است.
یک سردر کلیسا و تئاتر شهر و دیگری شاید ساختمانی از یک دانشگاه تمام این دو اثر هستند. خانم اسکندری از طرفداران پروپا قرص اغلب نمایشگاههای هنری در تهران است. تمام آثار را با دقت نگاه میکند. فرصت میشود تا با او به عنوان یک علاقهمند صحبت کنم:«اغلب نمایشگاههای هنری را میروم، اما این نمایشگاه چیز دیگری است. وقتی شنیدم با شتاب آمدم. این جور کارها خیلی با ارزش است. احساس غرور میکنم که ایرانی هستم.
گنجینههایی که در ایران داریم در دنیا بینظیر است. لطفاً مطبوعات هم به این موضوع بپردازند. به این گنجینهها بها بدهند. مردم را به آمدن به این نمایشگاهها تشویق کنند. این نمایشگاهها یک نوع فرهنگ را رواج میدهند؛ به همین دلیل رسانهها باید به عنوان یک مقوله فرهنگی به آن نگاه کنند».
آثار کمال الدین بهزاد، میرزا آقا امامی، اسماعیل آشتیانی، مهدی تائب و ... از نقاشان ایرانی هستند که تلفیق و تمایز هنر ایرانی و اروپایی را به ما یادآوری میکند. گلناز گل صباحی، مسؤول نمایشگاه اغلب به پرسشهای مردم پاسخ میدهد. با او همکلام میشوم.
گل صباحی میگوید:نمایشگاه «رنگ، بوم، معماری» از نقاشیهای خزانه مؤسسه فرهنگی موزههای بنیاد مستضعفان با رویکرد معماری است که به نمایش در آمده است. 25 اثری که در معرض دید عموم قرار گرفته، طی یک زمان طولانی انتخاب شدهاند. قرار بود آثار بیشتری انتخاب و ارایه شود، اما ترجیح مسؤولان این شد که بهترینها اینجا باشند. همانطور که میبینید بیشتر آثار این نمایشگاه رویکردی معمارانه دارند. معماری جزو جدایی ناپذیر زندگی بشر از گذشته تا امروز بوده است. در حال حاضر در زندگی شتابنده ما ممکن است به نظر نیاید، اما اگر در اطرافمان و در زندگی اجتماعی میبینیم، حاصل حس و ادراک و هنرمندی معماران است.
سلفی با هیتلر
سر و صدای خیابان میرداماد کمی ملال آور است. نورتابیده شده پنجرهها به داخل، تا حدودی اذیت کننده به نظر میآید. احساس میکنم نورپردازی روی تابلوها بدرستی اجرا نشده است، به همین خاطر اگر تابلو را از روبهرو و کنارهها ببینید، متفاوت به نظر میرسند.
در واقع نورپردازی، به خوب دیده شدن کمک نکرده است. قابها یکسان نیستند که مشکل بزرگی نیست. به دلیل هنری بودن نمایشگاه، بشدت به راهنما نیاز دارید که میتوانید براحتی پرسشهای خود را از راهنمای نمایشگاه بکنید.
بازار عکسهای سلفی و یادگاری با تابلوها داغ داغ است. هر کسی که میخواهد عکس بگیرد، قبل از آن با تذکر روبهرو میشوید که: لطفاً با فلاش عکس نگیرید.
نظر شما