تحولات منطقه

ببینید این زبان کوچک چقدر کاربرد دارد، می‌تواند یک استان، مملکت و دنیایی را به هم بریزد. نفس مدام دستور می‌دهد و انسان به زبان می‌آورد، تهمت می‌زند، غیبت می‌کند، تفرقه‌افکنی می‌کند و هر آنچه را دلش بخواهد به زبان می‌آورد و در نتیجه همه را به یکدیگر ب

درس اخلاق | عضو کوچکی از بدن با کارکردهای دنیوی و اُخروی بزرگ
زمان مطالعه: ۵ دقیقه

مرحوم آیت الله محمدعلی ناصری از اساتید اخلاق حوزه در یکی از دروس اخلاق خود به موضوع «حق زبان در منافع دینی و اجتماعی» پرداختند که متن آن بدین شرح است:

امام سجاد علیه‌السلام در رساله حقوق خود درباره حقوق زبان و عظمت و آثار آن بیان فرموده‌اند.

ایشان در مقام حق زبان می‌فرماید: «وَ أَمَّا حَقُّ اللِّسَانِ فَاِکْرَامُهُ عَنِ الْخَنَا وَ تَعْوِیدُهُ عَلَی الْخَیْرِ وَ حَمْلُهُ عَلَی الأَدَبِ؛ حق زبان این است که آن را از فحش و دشنام باز داری و آن را به انجام کارهای نیک عادت دهی و او را بر ادب وا داری.

در این فراز، مخاطب نَفس انسان است. وقتی انسان می‌گوید: «دلم می‌خواهد»، این هوای نفس است.

حق زبان این است که آن را در کار خیر به کار ببری و در کار شر و فتنه بکار نگیری. اگر انسان خود را بنده خدا می‌داند و ادعا دارد که بندگی می‌کند، باید این کار را که دستور خداست انجام دهد.

اعضای بدن

آنچه که زبان را به حرکت درمی‌آورد، نفس و یا عقل است. اگر طبق فرمان عقل باشد که خیر دنیا و آخرت در آن است و اگر فرمانده آن نفس باشد جایگاهش در طبقه هفتم جهنم است. حال دیگر اختیار با خود انسان است که زبان را در چه راهی به کار بگیرد.

زبان چند مثقال گوشت بیشتر نیست، پس حواست باشد که چه دستوری به آن می‌دهی.

در زمان خواب، زبان بی‌حرکت است یا در مواقعی که کسی به شما فحاشی می‌کند سکوت می‌کنی تو این فرمان را به زبان می‌دهی. پس اختیار زبان دست توست و حق نداری این نعمت الهی را در جای غیر رضای حق حرکت دهی و تکلم بکنی؛ اما در جایی که خیر دنیا در آن باشد، همان دنیایی که مشروع و امضای خدا و اهل بیت علیهم السلام و خیر آخرت در آن باشد استفاده کنی، هر چه می‌توانی بیشتر عمل کن.

انسان تنها حق دارد در مسیر منافع دینی و اجتماعی از زبان استفاده کند.

از حضرت امیرالمؤمنین(ع) روایت است که: «للإنسانِ فَضیلَتانِ : عَقلٌ و مَنْطقٌ ، فبِالعقلِ یَستفیدُ و بالمَنطقِ یُفیدُ»؛ انسان بر سایر موجودات دو فضیلت دارد: خِرَد و سخن. با خرد، بهره می ستاند و با سخن، بهره می رساند.

انسان عقل و کلامش را در راهی به کار ببرد که خیر دنیا و آخرت در آن باشد. حق و باطل را عقل تشخیص می‌دهد و کلام هم تابع عقل است و حق و باطل را تشخیص می‌دهد، در موارد حق صحبت می‌کند و در موارد باطل سخن نمی‌گوید و سکوت می‌کند.

حال شما ببینید که با زبان، چه خدمات و فسادهایی می‌توان ایجاد کرد.

در کتابی دیدم که حدود صد خطا و گناه از زبان صادر می‌شود. چند مورد را از باب مثال یادداشت کرده‌ام و خدمت شما عرض می‌کنم.

غیبت از طریق زبان انجام می‌شود؛ صریح قرآن است که: «وَ لَا یَغْتَب بَّعْضُکُم أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخیهِ مَیْتاً»؛ و هیچ یک از شما دیگری را غیبت نکند آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟!

در روایتی آمده است که اسلام در زمان پیامبر اکرم(ص) به صورت ناگهانی و در یک شب و یک روز نشر نشد، بلکه تدریجی بود و در طول دَه سال طول کشید تا اسلام به حقایق و جمع و کمالش به مردم رسید. بنا شد هر کس که روزه‌ است برای افطارش باید از پیغمبر اجازه بگیرد.

پیرمردی دو دختر در خانه داشت، محضر پیامبر آمد و عرض کرد: یا رسول الله اجازه می‌دهید من افطار کنم؟ حضرت فرمودند: بله.

عرض کرد: دخترانم هم روزه بودند، آیا اجازه می‌دهید افطار کنند؟

حضرت فرمودند: آنها روزه نبودند.

پیرمرد ناراحت شد و گفت: ولی آنها روزه بودند و اصلا چیزی در خانه نبود که بخوردند.

حضرت فرمودند: به خانه برو و بگو انگشت در دهان کنند و استفراغ کنند.

پیرمرد به خانه رفت و به دخترانش گفت شما امروز روزه نبودید؟

گفتند ما روزه بودیم.

پیرمرد گفت: پیامبر فرمود که شما روزه نبودید، انگشت خود را در گلو فرو ببرید تا استفراغ کنید.

آن دو استفراغ کردند و از دهان هر یک تکه گوشت جویده متعفن خارج شد.

پیرمرد گفت: این تکه گوشت‎‏ها چه هستند؟

دخترانش گفتند: نمی‏دانیم! ما واقعا چیزی نخورده بودیم.

پیرمرد به محضر پیامبر رفت و داستان را برای ایشان تعریف کرد.

حضرت فرمودند: آیه شریفه می‌فرماید کسی که غیبت کند گوشت برادر مرده خود را می‌خورد.

ما روزه می‌گیریم و چقدر غیبت می‌کنیم و به دیگران تهمت می‌زنیم؟

درس اخلاق | عضو کوچکی از بدن با کارکردهای دنیوی و أخروی بزرگ

انسان باید زبانش را کنترل کند، کسی که روزه است باید تمام اعضای بدنش از جمله چشم، زبان، دست، پا، گوش و... روزه باشند، نه فقط حلق. چشمش روزه باشد و به نامحرم نگاه نکند، زبانش روزه باشد و به غیبت و تهمت آلوده نشود. دعای چنین روزه‌ای مستجاب می‌شود و در بهشت برایش جایی تهیه می‌شود و سبب سعادت و تکامل ابدی خواهد شد.

اگر کسی تا به‌حال روزه می‌گرفت و مرتکب چنین گناهی می‌شد، همین امشب به درگاه الهی برود و از اعمال گذشته خود توبه نماید. بگوید خدایا من‌ نمی‌دانستم و اشتباه کردم. اگر توبه حقیقی کند و بگوید از این پس به خاطر تو این کاراها را نمی‌کنم، حتما خدا می‌بخشد.

بنابراین ببینید این زبان کوچک چقدر کاربرد دارد، می‌تواند یک استان، مملکت و دنیایی را به هم بریزد. نفس مدام دستور می‌دهد و انسان به زبان می‌آورد، تهمت می‌زند، غیبت می‌کند، تفرقه‌افکنی می‌کند و هر آنچه را دلش بخواهد به زبان می‌آورد و در نتیجه همه را به یکدیگر بدگمان می‌کند. از طرفی می‌تواند همه را دوست، محب و علاقمند به یکدیگر بکند. پس زبان می‌تواند افراد را دوست یا دشمن یکدیگر بکند. با هیچ یک از اعضا و جوارح دیگر نمی‌شود این کار را انجام داد.

زبان چند مثقال گوشت بیشتر نیست اما خطر آن بیشتر از سایر اعضای بدن است.

انبیای الهی و ائمه اطهار علیهم السلام زبان را با کنترل عقلی به کار می‌بردند و درست از آن استفاده کردند. دقت کنید که در مقابل، مخالفین اسلام و ولایت چگونه از زبان استفاده می‌کردند. آنها نیز با همین زبان فسادها را نشر می‌دادند. جنگ‌هایی که در صدر اسلام صورت می‌گرفت، پیامبر در طول ۲۳ سال مسئولیتشان حدود ۸۰ جنگ کردند، همه این جنگ‌ها زاییده زبان بود.

امیرالمؤمنین(ع) را زبان خانه‌نشین کرد. منافقین با یکدیگر متحد شدند و صحبت کردند، وگرنه حدود ۱۲۰ هزار جمعیت در غدیرخم با حضرت بیعت کرده بودند. دشمنان بواسطه زبان بیعت شکستند و حضرت را خانه‌نشین کردند.

لذا ضروریست انسان حواسش باشد که مبادا بر خلاف رضای حق حرکت کند.

«دروغ» به‌واسطه زبان گفته می‌شود. قرآن مکرر راجع به دروغ سخن گفته است: «وَیل یَومَئِذ لِّلمُکَذِّبِینَ»؛

صریح قرآن است که چاهی است در جهنم برای دروغ‌گویان.

«تهمت»‌ها بواسطه زبان زده می‌شود. شخصی کاری انجام نداده و ما از روی حسادت یا دشمنی می‌خواهیم او را بشکنیم و تهمت می‌زنیم.

«شمات»‌ها و «مسخره» کردن‌ها بوسیله زبان انجام می‌شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.