به گزارش قدس آنلاین، درست وقتی با آرمین سهرابیان کماندو شماره ۵ قائمشهریها همکلام شدیم که توپچیهای سرخ در دالانهای تاریک به دویدن از برزخ و رمیدن از دوزخ فکر میکردند. او در این مصاحبه سعی کرد با عینک منطق به اتفاقات نگاه کند.
*شکست دیگر و شعارهای بودار دیگر بر علیه نساجی و ساکت الهامی. در آدینه نحس چه گذشت؟
- قسم خورده بودیم برای فرار از قعر جدول سه امتیاز بازی با مس را بگیریم و روند تیم را عوض کنیم، اما مثل اینکه واقعاً طلسم شدهایم. وقتی پنالتی گل نمیشود و ابر و باد و مه و خورشید و فلک قهر میکنند، بهتر از این نخواهد شد دیگر.
*تا دقایقی پس از بازی همچنان سکوها، در خشم غوطهور بودند.
-هوادار نساجی دوست دارد تیمش برنده باشد و حرفی نیست، اما باید بپذیرند با حیا کن، رها کن، چیزی درست نخواهد شد و در گرداب هولناکتری گرفتار میشویم. خدا شاهد است آقا ساکت صدش را گذاشته و بچهها همقسم شدهاند، اما گاهی انگار نمیشود که نمی شود.
*حالا دیگر آژیر خطر در قائمشهر پیچیده. خوب گوش کن!
-ولی دنیا به آخر نرسیده. هنوز تا پایان فصل راه زیادی مانده و برای کامبک زدن دیر نشده است. ما با این همه تجربه به اینجا قدم گذاشتیم که مردم را شاد کنیم، نه اینکه حزن و اندوه را رقم بزنیم. از قول من بنویسید نساجی برمیگردد و همه را راضی خواهد کرد. باور کنید تیم ما ظرفیت بلند شدن را دارد.
*قائمشهریها همچنان معتقدند نساجی تمام و کمال باید در مازندران مستقر شود تا با اتمسفر شمال بیشتر خو بگیرد!
-در اینباره مدیران باشگاه و کادر فنی تصمیم میگیرند و ما بهعنوان بازیکن موظفیم به تصمیمات باشگاه احترام بگذاریم. فقط این را میتوانم بگویم از وضعیت ایجاد شده به شدت ناراحتیم و خوابمان نمیبرد. ما اعتبارمان را از سر راه نیاوردهایم و در اسرع وقت این طلسم لعنتی را خواهیم شکست. چه اینجا تمرین کنیم و چه تهران.اسم این تیم نساجی قائمشهر است. این را همه میدانند و نیاز به توضیح واضحات نیست.
*سر خط خبرهای استقلال را تعقیب میکنی؟
-من بازیکن نساجی هستم و تمام فکر و ذکرم سربلندی این تیم است.در فوتبال حرفهای باید برای پیراهنی که به تن کردی با جان و دل تلاش کنی و به عقب برنگردی. فقط امیدوارم هواداران استقلال اینقدر سختی نکشند که حقشان نیست و بدون ادعا پای آن تیم ایستادند. همین.
*ویدئویی از تو وایرال شده بود که دقایق بسیاری بدون اعتراض در حلقه کودکان سلفی میگرفتی و لبخند میزدی!
-وقتی بچهها دورم جمع میشوند، یاد کودکی خودم میافتم. من هم دوست داشتم با بازیکنان مطرح آن روز عکس بگیرم. دنیا تکرار میشود و هیچ کس کودک نمیماند. همواره کنار کودکان سرزمینم احساس خوبی دارم و ۱۰ ساعت هم طول بکشد، خسته نمیشوم. ما در کنار مسئولیت فنی مسئولیت اجتماعی هم داریم.
*و آینده از نگاه پسر گرگان؟
-فقط خدا از آینده خبر دارد. آنچه مربوط به من است اینکه با تمام وجود مبارزه خواهم کرد و پا پس نخواهم کشید. من مرد روزهای سختم و در بیستونه سالگی راه و رسم خیز برداشتن را از بَرم.
*امیدمافی
نظر شما