کتاب «بادبادک و کلاغه»، مجموعه شعری از افسانه شعباننژاد، آمده است تا همراه با آشنایی بچهها با عناصری زنده از طبیعت، به پرورش قوه تخیل آنها یاری رساند و نگاهی مهربان به دیگر موجودات آفریده پروردگار یکتا را نیز یادآور شود.
کودکان با ورقزدن صفحات رنگی کتاب با جریان نسیمی دلنواز، یار و یاور میشوند و دوستان خوبی چون بهار، خاله پینهدوز، مادربزرگ و زنگوله پا کشف میکنند و در یک تلاش شاعرانه برای شناخت طبیعت و احساسات خود، بهسوی درکی نو از جهان اطراف، گام برمیدارند.
«باد که میآد، بادبادکم میخنده/ باز می شه یک پرنده/ از روی بام خونهمون/ پر میزنه به آسمون/ پیچ میخوره، تاب میخوره/
اون بالا آفتاب میخوره/ بادبادکم گوشوارههاش بلنده/ کلاغه قار و قار به اون میخنده»
این هم نوایی کودک و طبیعت را باید امری بسیار مهم دانست؛ زیرا زندگینامه انسانهای بزرگ و پیشرو، نشان میدهد که همه آنها کودکی پرمحتوا و سرشاری از رابطه با طبیعت داشتهاند و توانستهاند لحظاتی دلانگیز از رابطهای صمیمی بین خود و طبیعت پدیدآورند که حتی در ۷۰ سالگی آنها را به ۶ سالگی پیوند دهد و همواره یادآور شود که برای یک زندگی شاد و متعادل، انسان باید دوست خوبی برای طبیعت باشد.
از نکات مثبت دیگر کتاب، تصویرسازی خوشرنگ و ساده آن است که بچهها با الگو قراردادن تصاویر، خواهند توانست در کنار شعرها، نقاشیهای خوب و بهیادماندنی خلق کنند.
افسانه شعباننژاد، شاعر این کتاب، متولد یکم اردیبهشتماه ۱۳۴۲ در شهداد کرمان، تاکنون بیش از ۴۰۰ عنوان اثر در حوزه شعر و ادبیات کودکونوجوان تقدیم فرهنگ کشور کرده است.
او برای کتاب «شیشه و آواز»، جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران را، به دست آورد.
انتشارات آستان قدس رضوی(به نشر)، هشتمین چاپ کتاب «بادبادک و کلاغه» را با تصویرگری نیلوفر برومند در ۲۴ صفحه گلاسه، مصور، قطع خشتی، شمارگان پنج هزار نسخه و باقیمت ۴۵ هزار تومان رهسپار بازار کتاب کرده است.
نظر شما