تحولات منطقه

۱۰ دی ۱۴۰۳ - ۰۹:۵۲
کد خبر: ۱۰۳۸۴۴۸

شرق را با عینک غرب نبینیم

مهدی زارع، روزنامه‌نگار

اوضاع منطقه دارد روال اجتماعی خود را طی می‌کند و زمان، همه چیز را به روشنایی خواهد آورد. آنچه بناست در این نویسه روایت شود، الگوی غرب‌گرایانه برخی فعالان رسانه‌ای و تحلیلگران منطقه‌ای در بررسی اوضاع منطقه است.

زمان مطالعه: ۳ دقیقه

قدس؛ پس از عملیات انتقامی افغانستان علیه پاکستان، برخی از تحلیلگران داخلی که انتظار چنین اقدامی از سوی طالبان را نداشتند تلاش کردند این نزاع کوتاه دو همسایه را نوعی تمرد طالبان علیه پاکستان قلمداد کنند. از نگاه این دوستان، طالبان با حمایت پاکستان به قدرت رسیده است و احتمالاً نمی‌بایست علیه این کشور اقدامی انجام دهد. برخی دیگر از فعالان رسانه‌ای نیز کمی جلوتر رفتند و ضمن شباهت‌یابی در وضعیت سوریه توییت کردند: «طالبان و پاکستان، تحریرالشام و آن همسایه شمالی؟» اشاره به اینکه امروز طالبان علیه حامیان خود عملیات کرده است و فردا ممکن است تحریرالشام هم علیه حامیان خود اقدام کند.

نگارنده در این یادداشت بنا ندارد از طالبان یا پاکستان یا حتی تحریرالشام یا ترکیه دفاع کند؛ چه نه وجاهتی در این زمینه دارد و نه معتقد است که باید اصلاً چنین دفاعی اتفاق بیفتد. اوضاع منطقه دارد روال اجتماعی خود را طی می‌کند و زمان، همه چیز را به روشنایی خواهد آورد. آنچه بناست در این نویسه روایت شود، الگوی غرب‌گرایانه این فعالان رسانه‌ای و تحلیلگران منطقه‌ای در بررسی اوضاع منطقه است.

در ادامه تلاش می‌شود مختصات این الگو تشریح شود:
الف) استفاده از ادبیات سیاسی غرب: مهم‌ترین توصیف غرب از گروه‌های اسلام‌گرای فعال در منطقه آن است که این گروه‌ها را پراکسی‌ها یا گروه‌های نیابتی قدرت‌های منطقه‌ای معرفی می‌کند. به‌عنوان مثال حزب‌الله، الحشدالشعبی، انصارالله و دیگر اعضای محور مقاومت را نیروهای نیابتی ایران معرفی می‌کند. یا تحریرالشام را پراکسی ترکیه معرفی می‌کند. این تحلیلگران با تکیه بر همین کلان الگو تلاش دارند دیگر گروه‌های اسلام‌گرا را هم نیروهای نیابتی دیگر قدرت‌ها معرفی کنند.

با این نگاه طالبان را به‌نوعی نیروی نیابتی پاکستان در افغانستان می‌دانند. این انگاره حداقل پس از سال ۲۰۱۰ خیلی کمرنگ است. در طول یک دهه گذشته ده‌ها نیروی طالبان از جمله حدود ۱۰ رهبر عالی این گروه مثل ملابرادر که نفر دوم طالبان بوده است، در زندان‌های پاکستان بوده‌اند. منصور داد الله، سید ولی، عبدالمنان، کریم آغا، شیر افضل، گل محمد و محمد زی، ملا عبدالاحد جهانگیروال، ملا عبدالمنان و ملا یونس همه جزو نفرات مطرح طالبان بوده‌اند که روزگاری در زندان‌های پاکستان به‌سر می‌برده‌اند.

در همین زمینه ملابرادر زمانی که از او پرسیدند زخمی‌های طالب را در کجا درمان می‌کنید، گفت: «درمان [زخمی‌ها] در کشور خودمان ممکن نیست و ناچاریم که این وضعیت [حضور در پاکستان] را تحمل کنیم. هرچه کرده‌اند، هرچه با ما در پاکستان صورت گرفته است، باز هم ناگزیریم که بیاییم.» از این‌ها گذشته یادمان نرود اگر امروز معتقدیم طالبان علیه حامی خود اقدام کرده، شاید رندی از گوشه‌ای بگوید حماس هم علیه خودمان اقدام کرده است!

ب) ترویج ناآگاهانه ناامنی در منطقه: یکی دیگر از شاخص‌های این تحلیلگران در ارزیابی که البته و قطعاً به‌طور ناخودآگاه اتفاق افتاده است، ناامنی در منطقه است. به نظر می‌رسد از نگاه این دوستان، الگوی مطلوب تعامل میان پاکستان و طالبان، الگوی خصومت‌آمیز است. همه می‌دانیم خصومت و تفرقه بین کشورهای مسلمان مشخصاً الگوی غربی برای اداره مناطق حاشیه‌ای است. حال آنکه باید تلاش شود فضای رفق و مدارا بر منطقه حاکم شود.

ج) استانداردهای دوگانه: اگر از همه این دوستان بپرسیم عملیات نظامی یک کشور بیگانه در کشور دیگر چگونه باید پاسخ داده شود، بالاتفاق موافق انجام عملیات تلافی‌جویانه هستند. اما هنگامی که نوبت به افغانستان می‌رسد این تحلیلگران نگاهشان به افغانستان، نگاه به یک کشور مستقل نیست. این همان استاندارد دوگانه‌ای است که به‌طور ناخودآگاه در ارزیابی‌های این تحلیلگران وارد شده است. عملیات نظامی علیه یک کشور مستقل باید با اقدام تلافی‌جویانه از سوی کشور هدف همراه باشد. اگر هر دولت دیگری به‌جز طالبان در افغانستان حاکم بود بازهم پاکستان حق انجام عملیات پیش‌دستانه در این کشور را نداشت. حالا که عملیات کرده است ناگزیر باید منتظر اقدام تلافی‌جویانه هم باشد. در هر صورت حدود ۵۰ نفر در پکتیا کشته شده‌اند که الزاماً همگی از اعضای تی‌تی‌پی نبوده‌اند. در عرف دیپلماتیک این مرسوم است که انتقام خون بی‌گناهان باید گرفته شود. نترسیم از اینکه اعلام کنیم افغانستان اکنون به سمت استقلال از غرب گام برمی‌دارد و تلاش کنیم در تحلیل‌هایمان بر رفق و مدارا میان کشورهای مسلمان تأکید کنیم.

همان‌طور که در ابتدای یادداشت گفته شد، هدف از این نوشته دفاع از هیچ‌یک از طرفین نبود، آنچه تلاش شد گفته شود، دعوت از تحلیلگران انقلابی برای تنظیم دوباره دستگاه محاسباتی‌شان بود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.