به گزارش قدس آنلاین، سینمایی که ابوالفضل جلیلی به آن تعلق خاطر دارد، آداب و قواعد مرسوم را برنمیتابد و بر یک جریان شخصی استوار است. شاید یکی از دلایلی که عموم فیلمهای این کارگردان رنگ پرده نمیبینند و مجوز نمیگیرند همین باشد که جلیلی خیلی خودش را درگیر فضای رایج نمیکند و راه خودش را میرود.
سینمای مورد علاقه او تجربی و هنری است و پیرامون دغدغههای اجتماعی، اخلاقی و مسائل نوجوانان میگردد.
او در تازهترین فیلمش «داد» باز هم به سراغ نوجوانان رفته است. داستان این فیلم درباره بچههای کانون اصلاح و تربیت است که وثیقه مالی ندارند و برای مرخصی رفتن باید قسم یاد کنند که به زندان برمیگردند.
یکی از بچهها حاضر به قسم خوردن نیست و قاضی با مسئولیت خودش به او مرخصی میدهد، با این شرط که به زندان برگردد.
مشکل اصلی «داد» نه تنها در مضمون که در شیوه روایت هم هست؛ جلیلی همچنان با همان نگاه فیلمسازیاش در دهههای ۶۰ و ۷۰ در مسیر فیلمسازیاش قدم برمیدارد.
احتمالاً مانند همه ما میداند جامعه تغییر کرده و نوجوانان امروزی هم شبیه نوجوانان فیلم «شهر زیبا»ی اصغر فرهادی نیستند. همه چیز تغییر کرده اما فیلم او در جهانی از دست رفته منجمد شده است.
اگرچه ارزشها و تعهدات اخلاقی هیچ وقت رنگ کهنگی به خودشان نمیگیرند اما در این فیلم ظرف و مظروف تطابق ندارند و همین هم اثرپذیری فیلم را که از اسلوب خاصی پیروی نمیکند و مصرانه راه خودش را میرود، کم میکند.
نکته دیگر اینکه در شیوه روایت همه چیز در سطح است و به عمق نمیرسد و در برخی مقاطع به شدت شعاری میشود؛ به همین دلیل «داد» نمیتواند قصهگو باشد و نسل جدید با آن احساس غریبگی خواهد کرد.
شاید مهمترین نکته «داد» بازی نابازیگران آن باشد که جلیلی به واسطه سالها تجربه فیلمسازی با این نسل توانسته بازی خوبی از آنها بگیرد اما این فیلم هم در ادامه آثار جلیلی است که بیاعتنا به تحولات جامعه و سینما همچنان در مسیر قدیمی خود قدم میزند.
نظر شما