از طرفی هر آنچه در مواجهه با آن قرار میگیرند ما به ازای بیرونی دارد؛ استیصال و درماندگی از مشکلات معیشتی، بیکاری و گرانی، افزایش قیمت دلار و ... همه جزو معضلات اجتماعی و اقتصادی است که بخش عمده ای از جامعه هر روز با آن دست و پنجه نرم می کنند.
داستان فیلم درباره خانواده چهار نفره توحید است که همراه همسر و دو فرزندش سهیل و رها به سختی روزگار می گذرانند. توحید که قبلاً در مترو کار میکرده به خاطر یک حادثه دلخراش که در شیفت او رخ داده، از کارش دست کشیده و روزها سمساری های شهر را زیر و رو میکند تا جنس بنجلی بخرد و تعمیرش کند و با قیمت بیشتری بفروشد. دزدیده شدن لپ تاپ رها خانواده را در موقعیتی قرار میدهد که به هر طریقی شده یک لپ تاپ دیگر برای او بخرند تا بتواند پروژه هایش را تحویل بدهد اما اتفاقاتی رخ میدهد که همه چیز را به هم میریزد.
روایت فیلم خطی و مهمترین ویژگی اش قصهگو بودن آن است؛ فیلم بی هیچ ادا و اطواری، زندگی واقعی قشری از جامعه را به تصویر کشیده که زمانی مانند هر خانواده متوسطی یک زندگی معمولی داشت، اما از بد حادثه و شرایط نابسامان اقتصادی چند پله دیگر هم سقوط میکند تا جایی که برای احقاق حق از دست رفتهاش دست به هرکاری میزند.
«رها» با نمایش دو قشر فقیر و پولدار جامعه شهری، به صراحت آنها را رو در روی هم قرار میدهد و نسبت به این شکاف عمیق که موجب شده احترام و کرامت انسانی به راحتی زیر پا گذاشته شود هشدار میدهد. فرهمند به درستی شرایط فعلی جامعه را نشانه میگیرد و نشان میدهد در شرایطی که کف داشتههای یکی، سقف آرزوهای دیگری است چطور زندگیها ویران میشود.
«رها» خوب شروع میکند و ادامه میدهد اما در برخی مقاطع منطق روایی فیلم دچار تزلزل شده و باگهایی در فیلمنامه و روند داستان پدیدار می شود با اینحال همچنان سرپا میماند و با یک پایان تلخ به کار خود خاتمه میدهد.
شهاب حسینی در نقش مردی سر به هوا و بیخیال اما مهربان و مدافع خانواده، خوش درخشیده و در کنارش غزل شاکری توانسته زنی ناامید از همسر و مادری نگران را به خوبی به تصویر بکشد.
از دیگر نقاط قوت «رها» طراحی صحنه و موسیقی فیلم است که کمک بسیاری به هویت بصری فیلم کرده است. حسام فرهمند در اولین تجربهاش یا یک داستان تراژیک و ملموس قدم به سینمای اجتماعی گذاشته است.
نظر شما