وقایع ماههای گذشته همچون تحولات منطقه، جنگ اسراییل و غزه، روی کار آمدن دوباره ترامپ و تشدید تنش میان ایران و اتحادیه اروپا موجب شد تا بسیاری از صاحبنظران بر بروز رسانی راهبردهای فعلی سیاست خارجی تاکید کنند و به دنبال راه حلی برای پاسخ به شرایط جدید باشند. این درحالی است سخنان اخیر رهبری مبنی بر اینکه مذاکره با آمریکا هیچ تاثیری در رفع مشکلات کشور ندارد، به نوعی مسیر و رویکرد کلی سیاست خارجی کشور را در عرصه تعامل با آمریکا و غرب مشخص کرد.
البته به موازات مشخص شدن نتیجه موضوع مذاکره با آمریکا و به تبع آن اثرگذاریاش بر روابط کشورمان با سایر دولتها، باید گفت تقویت سیاست همسایگی یکی از راهبردهایی است که دستگاه دیپلماسی کشور بصورت هدفمند و برنامهریزی شده در حال پیگیری آن است. گرچه پیگیری این راهبرد نیز با برخی چالشها مواجه است اما تحرکات وزارت خارجه در ماههای گذشته و رایزنیها و دیدارها با سران دولتهای عربی و همسایگان اقدامی موثر و رو به جلو بوده است، چنانکه اندیشکده شورای سیاست خاورمیانه در تحلیلی در همین باره مینویسد: «پیگیری سیاست همسایگی به خودی خود نمیتوانست موفق شود بلکه به شرکای مشتاق هم نیاز داشت و مجموعهای از تحولات شکل گرفت تا کشورهای منطقه پذیرای سیگنالهای مثبت تهران باشند.»
معادلات براساس نیازهای منطقهای باشد
در همین راستا، فرشید باقریان کارشناس مسائل بین الملل در گفتوگو با قدس، تصریح میکند: ما در دورهای قرار داریم که زورگویی به روندی عادی تبدیل شده و گلوبالیسم به دنبال ایجاد هرج و مرج و از بین بردن دولت- ملتهای جهان است. ایران یکی از دولتهای ملتهای قوی و کهن است و گلوبالیستها برای از بین بردن آن تلاش میکنند. حتی مصر، ترکیه و عراق هم در فهرست آنان قرار دارد. بنابراین در چنین شرایطی، ابزارهای بازدارنده ایران بسیار اهمیت دارند. قدرت نظامی برتر، توانایی نفوذ، قدرت انسجام داخلی و پشتوانه مردمی در همین راستا مطرح است.
باقریان افزود: سیاست خارجی یک امر کثیر است و حتی به همسایگان نیز ارتباط دارد. اما پیش از هر امری، بایستی جایگاه مردمی تقویت شود و در درجه دوم میتوان برخی مسائل سیاست خارجی را با مردم در میان گذاشت. همچنین سیاست خارجی ایران بایستی صبر راهبردی را درنظر بگیرد. یکی از عواملی که موجب شد تا ما بتوانیم معادلات منطقه و حتی جهان را تغییر بدهیم، امضای قرارداد با روسیه بود. به همین دلیل معادلات باید براساس نیازهای منطقهای درنظر گرفته شود.
این کارشناس بین الملل گفت: علاوه بر این، دولت ایران باید برخی مصلحتهای مقطعی که در ظاهر به زیان آن است را درنظر بگیرد. درواقع، دولت برای بقای ملت و کشور میتواند تصمیماتی بگیرد که در آینده به نفع کشور باشد. برهمین اساس، ضرورت دارد وزارت خارجه آسیب شناسی و نیازشناسی راهبردها را انجام دهد و پنجره روابط با کشورها را باز نگهدارد.
پشتوانه مردمی؛ نقطه اتکا راهبردهای سیاست خارجی
از سوی دیگر، حسن بهشتی پور کارشناس مسائل سیاست خارجی نیز معتقد است: ما ابتدا باید شناخت خودمان را نسبت به محیط فعلی خاورمیانه بروز و منطقی کنیم. متاسفانه تحولات منطقه موجب شد تا برخی دچار افراط و تفریط در مواضع شوند. تحولات سوریه یا ضرباتی که حزب الله در لبنان خورد، میتواند فرصتی باشد که از دل تهدید بیرون میآید. سیاست خارجی ما باید به آسیب شناسی و بررسی تهدیدات و فرصتها و نحوه مقابله آن بپردازد. درحالیکه شاهدید عدهای سعی دارند بر این مسئله سرپوش بگذارند. از سوی دیگر، برخی هم دچار تفریط شدند و مدعیاند تونایی ایران کاهش یافته و نمیتوان کاری از پیش برد که اینهم اینهم نوعی خودباختگی است. اما باید واقعبین بود و از وقایع اخیر برای مدیریت شرایط درس گرفت تا آنرا به نقطه قوت تبدیل کرد. همچنین ضروری است تحت تاثیر القائات رسانهای غرب قرار نگیریم.
بهشتی پور بیان کرد: از سوی دیگر، بایستی در داخل کشور وحدت داشته باشیم و نیروی مردمی نقطه اتکا راهبردهای سیاست خارجی باشد. سیاست خارجی نباید قربانی بازیهای جناحی و گروهی شود. همچنین ایران اگر میخواهد قدرت بازیگری خود را افزایش دهد، باید به موازات همکاری با چین و روسیه، به سمت تعامل با اروپا هم برود و در عین حال بر حفظ استقلال کشور تاکید داشته باشد.
انتهای پیام/
نظر شما