تحولات منطقه

۲۳ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۱:۳۰
کد خبر: ۱۰۵۵۷۵۱

سیدحمید خویی در قسمت دیگری از درس‌ گفتار «عدالت‌ نامه» گفت: جاهل را نمی‌بینی و نادان را جز در حال افراط یا تفریط نمی‌یابی؛ به بیانی دیگر نشانه عقلانیت و خرد انسان، حرکت بر مدار اعتدال و ماندن در مسیر میانه‌روی و پرهیز از افراط و تفریط است.

نشانه عقلانیت و خردورزی انسان؛ حرکت برمدار اعتدال
زمان مطالعه: ۳ دقیقه

عدل و عدالت از بنیادی‌ترین و برجسته‌ترین مفاهیم در منظومه معرفتی دین اسلام است که جایگاهی محوری در تمام ابعاد اعتقادی، فقهی و اخلاقی دارد. عدالت نه تنها به عنوان یک فضیلت اخلاقی والا مورد تأکید است بلکه روح حاکم بر همه تعالیم دینی و اجتماعی شمرده می‌شود.

نگاه حضرت علی‌(ع) به عنوان مظهر عدل و پیشوای عدالت‌محور، تجلی عینی این مفهوم است. آن حضرت نه تنها در گفتار بلکه در کردار و سیره عملی خود، عدالت را محور حکومت و قوام جامعه می‌دانستند. عدالت در اندیشه علوی صرفاً یک آرمان اخلاقی نیست بلکه ضرورتی است که بقای جامعه انسانی به آن وابسته است از این رو فهم صحیح جایگاه عدالت در منظومه معرفتی اسلام و نقش آن در نظام اعتقادی و اجتماعی، گامی مهم در مسیر اقامه قسط و عدل در جامعه انسانی به شمار می‌رود.

سیدحمید خویی، پژوهشگر نهج‌البلاغه در این درس‌گفتار به تبیین جایگاه عدالت در معارف دین و نگاه امیرالمؤمنین(ع) می‌پردازد.

در ادامه متن قسمت دهم این درس‌گفتار با عنوان «نشانه عقلانیت و خردورزی انسان؛ حرکت برمدار اعتدال» پیش روی شماست.

در این قسمت به پنجمین معنای عدل یعنی اعتدال و میانه‌روی می‌پردازیم که آن را باید یکی از مهم‌ترین و سرنوشت سازترین معانی عدل در حیات انسانی دانست. اصولاً کلمه عدل به معنای حرکت بر مدار میانگی‌، پرهیز از افراط و تفریط و پرهیز از کندروی و تندروی است. ما مسلمانانی هستیم که یکی از اصول دین‌مان عدل است و یکی از شاخص‌های اصلی مذهب‌مان اعتدال است. اعتدال و میانه‌روی در همه چیز و همه جا و همه موقعیت‌ها و پرهیز از افراط و تفریط که هر نوع افراط و تفریطی خواه ناخواه به ظلم و جور خواهد انجامید.

امیرالمؤمنین(ع) تعابیر بسیار زیبا و تأمل برانگیزی در این رابطه دارد که در جایی می‌فرماید «لا تری الجاهل إلا مُفْرطاً أو مُفَرِّطاً» یعنی جاهل را نمی‌بینی جز در حال افراط یا تفریط؛ به بیانی دیگر نشانه عقلانیت و خرد انسان حرکت بر مدار اعتدال و ماندن در مسیر میانه‌روی و پرهیز از افراط و تفریط است.

گاهی این افراط و تفریط در عرصه عقاید است؛ ما در دهه‌های اخیر، مخصوصاً در ۱۰ سال اخیر با جریانات فکری افراطی شومی روبرو شدیم که متأسفانه این افراط در تفکر و عقیده موجب از دست رفتن هزاران جان شد. جان‌هایی که به ناحق ستانده شدند و خون‌هایی که به ناحق بر زمین ریخته شدند به عنوان حاصل افراط‌گرایی فکری.

گاهی افراط و تفریط در عواطف است که در شعر شاعران می‌بینیم چنان شیفته و شیدای معشوق می‌شوند که او را از مقام بندگی بیرون می‌آورند و جای خدا می‌نشانند مثل اینکه تو قبله من، خدای من و معبود منی و این جلوه‌ای از افراط‌گری‌های عاطفی است. کلام زیبایی از امیرالمؤمنین(ع) را هدیه کنم که فرمود «احب حبیبک هونا ما» یعنی در دوستی کردن‌هایت حد نگهدار، بر سبیل افراط گام مزن که شاید روزی این دوست دشمن شود، چون تمام نقاط ضعفت را نشانش دادی به خوبی می‌تواند ضربه بزند.

«و أبغِض بَغیضَکَ هَونا ما» یعنی در دشمنی کردن‌هایت هم حد نگهدار و راهی برای آشتی بگذاریم و همه پرده‌ها را پاره نکنیم و همه حرمت‌ها رو فرو نریزیم و این بچه‌ها هستند که وقتی قهر می‌کنند می‌گویند «قهر قهر تا روز قیامت» تو بزرگ باش و عواطفت را کنترل کن و فرصت را برای بازگشت و آشتی بگذار.

باز کلام دیگری از امیرالمؤمنین(ع) را در رابطه با اعتدال و میانه‌روی عرض کنم که فرمود «الیمین و شمال کلاهما مضله و طریق الوسطایی الجاده» یعنی راست‌روی و چپ‌روی هر دو گمراهی است و راه درست راه میانه است. صراط مستقیم صراطی است که به دور از افراط و تفریط است و این تعبیر راست و چپ که امروز در ادبیات سیاسی به کار می‌رود امیرالمؤمنین(ع)، ۱۴۰۰ سال قبل هر دو را مایه گمراهی دانستند؛ چون در یکی از آنها افراط و در دیگری تفریط است.

قرآن به ما مسلمانان دستور می‌دهد که «وَٱقصِد فِی مَشیِکَ» یعنی در خط مشی زندگی و در رفتارت میانه رو باش. یکی از نکات جالب قرآنی این است که جای جای قرآن به انفاق سفارش می‌کند اما در عین حال در دو جا بر این نکته تأکید شده که حتی در انفاق هم افراط و تفریط شایسته نیست؛ یکی در سوره مبارکه فرقان است که عزیزدردانه‌های خدا توصیف می‌شود که می‌فرماید عبادالرحمن کسانی هستند که وقتی انفاق می‌کنند نه اصراف و نه خشک‌دستی می‌کنند و راه میانه می‌روند «وَٱلَّذِینَ إِذَا أَنفَقُواْ لَم یُسرِفُواْ وَلَم یَقتُرُواْ وَکَانَ بَینَ ذَلِکَ قَوَاما»

در نصایح حضرت لقمان به فرزندش است که می‌گوید «وَلَا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَةً إِلَی عُنُقِکَ وَلَا تَبْسُطْهَا کُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا» نشان از خشک‌دستی، بخل و خست، دستت را به گردنت نچسبان و کاملاً هم باز نکن که هرچه داری بدهی که بعد پشیمان و حسرت زده بمانی؛ پس مقتضای عدالت‌ورزی در زندگی اعتدال و میانه‌روی در همه چیز و همه جا است.

منبع: ایکنا (خبرگزاری بین‌المللی قرآن)

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha