اتوفاژی، واژهای برگرفته از زیستشناسی، به فرآیندی حیاتی در سلولها اشاره دارد که طی آن اجزای آسیبدیده یا غیرضروری بازیافت میشوند. این خودخواری سلولی، نقشی کلیدی در حفظ سلامت و عملکرد سلولها ایفا میکند. اما مفهوم اتوفاژی فراتر از مرزهای زیستشناسی، میتواند به عنوان یک استعاره قدرتمند در زمینههای دیگر نیز به کار رود، از جمله اقتصاد، جایی که میتواند به معنای اصلاح و بازسازی اساسی ساختارها و فرآیندهای ناکارآمد باشد. درست مانند فشردن دکمه تنظیم مجدد در بدن که موجب حذف زبالهها و خودتنظیمی میشود. این مفهوم به معنای شناسایی و حذف یا اصلاح بخشهای ناکارآمد، زائد، یا مخرب سیستم اقتصادی است تا زمینهای برای رشد و توسعه سالمتر روابط اقتصادی چه در داخل و چه در خارج فراهم آید.
اقتصاد کنونی، درگیر در چرخهای از تورم فزاینده و مشکلات ساختاری عمیق، بیش از هر زمان دیگری نیازمند اتوفاژی است. تورم افسارگسیخته، ارزش داراییها را میکاهد، قدرت خرید مردم را تضعیف میکند، و بیثباتی اقتصادی را دامن میزند. تورم، مانند بلای خانمانسوز، زندگی مردم را فلج کرده و چرخ تولید را زمینگیر ساخته است. خانوادهها برای تأمین مایحتاج اولیه خود، به سختی دست و پنجه نرم میکنند و بسیاری از آنها مجبورند نیازهای ضروری خود را قربانی کنند. این وضعیت، نه تنها بر زندگی روزمره مردم تأثیر منفی گذاشته، بلکه تولید را نیز به شدت تحت تأثیر قرار داده است.
افزایش هزینههای تولید، از جمله قیمت مواد اولیه، دستمزدها و انرژی، باعث شده است که تولیدکنندگان با مشکلات جدی مواجه شوند. بسیاری از آنها، مجبور به کاهش تولید یا حتی تعطیلی واحدهای تولیدی خود شدهاند. این امر، منجر به افزایش بیکاری، کاهش تولید ناخالص ملی، و در نهایت، تشدید بحران اقتصادی شده است.در چنین شرایطی، مردم نه تنها از نظر مالی تحت فشار هستند، بلکه از نظر روحی نیز دچار استرس و ناامیدی شدهاند. آینده نامعلوم و بیثباتی اقتصادی، موجب بیاعتمادی به آینده و کاهش انگیزه برای کار و تلاش شده است. این وضعیت، ناشی از عوامل مختلفی از جمله سیاستهای پولی و مالی نادرست، ساختارهای ناکارآمد، فساد، رانتخواری، و وابستگی شدید به منابع خاص است.
در چنین شرایطی، اتوفاژی به مثابه یک جراحی ضروری است که باید با شناسایی و حذف بخشهای بیمار و ناکارآمد، زمینه را برای احیای سلامت و پویایی اقتصاد فراهم آورد. این فرآیند، شامل بازنگری و اصلاح قوانین و مقررات دستوپاگیر، مبارزه با فساد و رانتخواری، اصلاح نظام بانکی و پولی، کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی، و ایجاد شفافیت و رقابت در بازارها میشود. نیاز به اتوفاژی در زمینههایی مانند بخشهای ناکارآمد و زیانده، بدهیهای انباشته، وابستگی به منابع خاص، و نهادهای ناکارآمد احساس میشود.
اجرای اتوفاژی اقتصادی نیازمند شفافیت و پاسخگویی، اصلاحات ساختاری در بخشهای مختلف اقتصاد، ایجاد فضای رقابتی آزاد، اتخاذ سیاستهای انقباضی، حمایت از نوآوری، و سرمایهگذاری در آموزش و توانمندسازی است. به بیان دیگر، اتوفاژی اقتصادی در این شرایط بحرانی، نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت است. بدون انجام این اصلاحات اساسی، اقتصاد در گرداب تورم و رکود گرفتار خواهد ماند و امکان دستیابی به رشد پایدار و بهبود رفاه عمومی از بین خواهد رفت. این فرآیند، نیازمند ارادهای قوی، برنامهریزی دقیق، و همراهی مردم است تا با عبور از چالشهای کوتاهمدت، آیندهای روشنتر برای اقتصاد کشور رقم خورد. مزایای این اقدام شامل افزایش بهرهوری، رشد پایدار، کاهش آسیبپذیری، افزایش اعتماد، و بهبود رفاه عمومی است، اما چالشهایی نیز وجود دارد، از جمله مقاومت گروههای ذینفع، هزینههای کوتاهمدت، و پیچیدگی فرآیند اجرا.
در حال حاضر برای عبور از بحران اقتصادی و دستیابی به رشد پایدار، نیازمند رویکردی دوگانه اصلاح از درون و تعامل از برون هستیم: مذاکره در خارج برای گشایش درهای اقتصاد و جذب منابع جدید، و اتوفاژی در داخل برای پاکسازی اقتصاد از فساد، ناکارآمدی، و وابستگیهای ناسالم.
در حالی که مذاکرات بین ایران و آمریکا در مسقط دنبال می شود، در داخل نیز، اتوفاژی اقتصادی میتواند استراتژی مؤثری برای اصلاح و بازسازی اقتصاد باشد، مشروط بر اینکه با اراده سیاسی قوی، برنامهریزی دقیق، و مدیریت صحیح همراه شود، به هر حال امروز گشایش و پالایش راهبرد عبور از بحران اقتصادی است و کشور برای نجات به این دوگانه نیاز دارد، پیریزی سازه با اصلاحات، نما با تعامل.
نظر شما