فرهنگ- خدیجه زمانیان: بسیاری از نوجوانانی که علاقه‌مند به خواندن کتاب‌هایی با موضوع‌های زندگی و مرگ، عشق و ظلم‌ستیزی هستند، با کتاب‌های «عرفان نظرآهاری» آشنا هستند. بتازگی نشر «به نشر» از یکی از آثار این خانم شاعر رونمایی کرده است.

تأثیر فضای مجازی بر کتاب یک آسیب جهانی است

«کوله پشتی‌ات کجاست» برای اولین‌بار سال‌ها پیش منتشر شده بود و در همان سال‌ها توانسته بود برگزیده جایزه کتاب‌سال، جایزه ادبی پروین و برگزیده جایزه سلام بچه‌ها در قم شود. حالا که سال‌ها از چاپ این کتاب می‌گذرد، این نشر تصمیم گرفته نسخه جدید این اثر را به‌صورت موسیقایی و با خوانش شعرها همراه کند و به بازار کتاب بفرستد. به‌گفته نویسنده آهنگسازی این اثر موسیقایی کاری از محمد نصرتی است.

به انگیزه چنین اقدامی ‌از سوی ناشر، با عرفان نظرآهاری نویسنده این کتاب گفت‌وگویی انجام داده‌ایم و نظرش را راجع به تلفیق آثار مکتوب با سایر هنرها پرسیده‌ایم. همچنین با توجه به اینکه این شاعر در شهر لاهه هلند ساکن و در آنجا به تدریس مشغول است، نظرش را درخصوص شرایط مطالعه و کتابخوانی و توجه مردم به کتاب در اروپا جویا شده‌ایم. این گفت‌وگو را بخوانید.

وقتی ادبیات با سایر هنرها مثل موسیقی تلفیق می‌شود، در گستره مخاطبانش تغییری ایجاد می‌کند. آیا دایره مخاطبان را وسعت می‌بخشد؟

من فکر می‌کنم در شرایط امروز که انواع و اقسام جذابیت‌ها به زندگی مردم وارد شده، سهم هنرهای دیگر هم در کنار ادبیات و کتاب به‌شکل مکتوبش بالا رفته است. وقتی هنرهای دیگر به کمک کتاب می‌آیند، خواص مختلفی را به خودشان جذب می‌کنند. اگر کتاب نوعی کالای خواندنی محسوب شود، وقتی با موسیقی همراه می‌شود درواقع حس شنوایی هم درگیرش می‌شود و چقدر خوب است هنرها به کمک هم بیایند و برآیند این تأثیر را بیشتر کنند. صوتی‌کردن کتاب‌ها، موسیقایی‌کردن و تصویری‌کردن آن‌ها کمک می‌کند به وسعت بخشیدن به دایره مخاطب و لذت بیشتر مخاطب، به شرط اینکه با کیفیت بالایی منتشر شود؛ چون در حال حاضر هم کتاب‌های زیادی هستند که موسیقایی شده‌اند، اما نه‌تنها به جلب مخاطب کمک نمی‌کنند، بلکه ممکن است مخاطب را از خوانش کتاب هم دور کنند. اما کارهایی که با کیفیت انجام شود و به استاندادها و حد و مرزهای هنر وفادار باشد می‌تواند دایره مخاطبان را گسترش دهد و به ترویج کتابخوانی کمک کند.

به‌نظر شما آیا هر اثری این قابلیت را دارد که با هنرهای دیگر تلفیق شود؟ یا باید ویژگی خاصی داشته باشد؟

تلفیق شدن یک کتاب با هنر به نوع مخاطبانش بستگی دارد. رمان‌هایی را می‌بینید که چند صد صفحه هستند و شاید مخاطب حوصله نکند آن‌ها را بخواند و ترجیح می‌دهد کس دیگری برایش بخواند و به‌صورت صوتی گوش کند، اما آثار من به‌طور کلی کوتاه هستند و کتاب «کوله‌پشتی....» هم مجموعه شعرهایی برای نوجوانان است که این شعرهای ساده وقتی با صدای خود شاعر همراه می‌شوند می‌توانند بر مخاطب تأثیر بیشتری بگذارند، مخصوصاً اگر موسیقی برای اثر ساخته شود این تأثیر و علاقه‌مندی چندبرابر می‌شود. در بسیاری از آثار، ناشر فقط موسیقی را انتخاب می‌کند و روی متن می‌گذارد. این عدم رعایت حقوق پدیدآورنده اثر زیرپا گذاشتن حق‌الناس محسوب می‌شود و اخلاقی و قانونی نیست. اما موسیقی برای آثار من ساخته شده است.

وقتی موسیقی برای اثری ساخته می‌شود باعث می‌شود موسیقی‌دان‌های کشورمان با رغبت بیشتری کار کنند، ضمن اینکه مخاطب با هر کتابی که خریداری می‌کند و این کتاب به‌همراه صدای شاعر باشد، به‌نوعی شاعر و نویسنده را هم به خانه‌اش دعوت کرده است. همه این‌ها می‌تواند بر کیفیت یک کتاب تأثیر مثبت بگذارد و مخاطب را به پیگیری کتاب و خواندن علاقه‌مندتر کند.

در حال حاضر وضعیت مطالعه در کشورهای اروپایی با توجه به ورود فضای مجازی به زندگی چگونه است. آیا مسأله بی‌میلی مخاطب نسبت به مطالعه کتاب در آنجا هم دیده می‌شود؟

این یک اتفاق جهانی است. الان در کشور هلند با مسأله تعطیلی کتابفروشی‌ها روبه‌رو هستیم. من در شهر لاهه زندگی می‌کنم و در اینجا کتابفروشی‌های کمی ‌دیده می‌شود. یکی از هلندی‌ها برای من تعریف می‌کرد که قبلاً کتابفروشی‌های زیادی در مرکز شهر بوده، ولی الان به‌خاطر فضای مجازی این کتابفروشی‌ها برچیده شده‌اند. حتی در کتابخانه‌های عمومی‌ هم کمتر کتاب کاغذی دیده می‌شود و بیشتر سعی می‌کنند در فضای دیجیتالی پیش بروند. جوان‌های آنجا هم مثل جوان‌های ایرانی کمتر مطالعه می‌کنند و مطالعه آن‌ها بیشتر در فضاهای مجازی و اینترنتی است، با این‌حال بیشتر از مردم ما کتاب می‌خوانند و دست خیلی‌ها کتاب دیده می‌شود، اما به‌طور کلی این مسأله یک آسیب جهانی است و فقط این ما نیستیم که مورد هجمه فضای سایبری قرار گرفته‌ایم. به‌طور کلی علاقه‌مندی آدم‌های امروز به بحث‌های جدی کم شده و آدم‌ها روز به روز در حال سطحی‌تر شدن و عادی‌تر شدن زندگی هستند و دغدغه‌های فکری و فلسفی و معنوی‌شان کمتر می‌شود. این مسأله همه‌جای جهان هست و در اروپا هم به‌شکل جدی وجود دارد.

با توجه به این گسست، روش‌های تبلیغ کتاب در کشورهای اروپایی چگونه است؟

آن‌ها سال‌هاست که به این مسأله فکر می‌کنند. توجه به تصویرگری‌های خوب و با کیفیت برای کتاب‌ها، کیفیت گرافیک کتاب، نوع و قطع کاغذ و جنبه‌های بصری و موسیقایی یک کتاب یعنی کیفیت کاری که تولید می‌کنند به‌عنوان کالای فرهنگی از استاندارد بالایی برخوردار است.

آن‌ها سعی می‌کنند سیستماتیک به این مسأله بپردازند. ضمن اینکه مفهوم تجربه زیستی کتاب را از مدرسه‌ها شروع می‌کنند. در کشور هلند مدرسه از چهارسالگی شروع می‌شود و از چندماهگی مهدکودک‌ها شروع می‌شود و بچه‌های سه‌ساله به‌راحتی می‌توانند با کتاب ارتباط برقرار کنند. کتابخانه‌ای نزدیک منزل من هست که هر روز صدها کودک و نوجوان به آنجا مراجعه می‌کنند و کتاب به امانت می‌گیرند. بنابراین بچه‌ها از کودکی با کتاب دم‌خور می‌شوند و این علاقه‌مندی تا بزرگسالی باقی می‌ماند.

برنامه‌های شعرخوانی در اینجا با فروش بلیت همراه است. یعنی مردم به‌راحتی پول می‌دهند تا شعر گوش کنند و همه صندلی‌های سالن هم پر می‌شود. یعنی ادبیات و کتاب برای فرهنگ این کشور آنقدر اهمیت دارد که مردم برای گوش‌دادن به شعر هزینه می‌کنند. درحالی‌که در کشور ما برای یک برنامه فرهنگی یا شب شعر باید برنامه پذیرایی، موسیقی و ده‌ها فاکتور جذاب دیگر باشد تا مردم در یک برنامه فرهنگی حاضر شوند. بنابراین من فکر می‌کنم به‌دلیل تفاوت‌های فرهنگی که در مورد اهمیت کتاب و کتابخوانی وجود دارد و برنامه‌ریزی منسجمی ‌که آن‌ها دارند باعث شده علیرغم همه هجمه‌های موجود، علاقه‌مندی به کتاب به‌شکل عمیق و جدی در مردم اروپا وجود داشته باشد

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.