تحولات لبنان و فلسطین

در ۱۵ کیلومتری جاده شیراز به سمت بوشهر، تابلویی ابتدای جاده فرعی نوشته «کهمره سرخی، نگین سبز شیراز»؛ جایی که هم باعث اشتغالزایی مردم شده و هم جلوی قطع درختان و فروش زغال قاچاق را گرفته است.

اینجا نگین سبز شیراز است/ یک پمپ بنزین مردم را به روستا بازگرداند

اختصاصی قدس آنلاین/ فاطمه فرود - از شیراز که به سمت بوشهر بروی، در ۱۵ کیلومتری، نامی گره خورده با تاریخ فارس، نقش خورده بر تابلویی سبز، وادارت می کند که فرمان اتومبیل را بچرخانی. ابتدای جاده فرعی، با جمله "کهمره سرخی، نگین سبز شیراز" مورد استقبال قرار می گیری.

چند کیلومتری را باید طی کنی تا از کارخانه ها و کارگاه های کوچکی که برای کمک به اقتصاد منطقه احداث شده، بگذری. منطقه کوهستانی است اما جاده ها شیب ملایم و امنی دارند و از میان بخش های هموار می گذرند. از رودخانه ای می گذری که پهنه اطرافش نشان می دهد روزگاری وسعتی بسیار داشته است، اما الان نه حجمی دارد و نه عمقی.

روی رودخانه را پل زده اند، معلوم نیست این پل از کی اینجا است، اما نام "پل شهدای کهمره سرخی"، نشان از غیرت و حمیت مردمان منطقه دارد. زمین های کشت شده اطراف جاده و گله های گوسفندی که دور و نزدیک می چرند، نشان می دهد مردم هنوز به اقتصاد بومی پایبند هستند.

جایگاه عرضه سوخت وسط جنگل بلوط اما سازگار با محیط زیست

از یک جایی به بعد، جنگل های یکپارچه بلوط بزرگ ترین چشم اندازت هستند. اگر روز تعطیل باشد، کمتر درختی است که خانواده ای را میهمان سایه خود نکرده باشد. بین این جنگل، جایی ازدحام بیشتر است؛ جایگاه عرضه سوخت، بنزین، نفت سفید، گازوئیل.

کنار این پمپ بنزین هم دفتر پست بانک و چند واحد مغازه کوچک به چشم می آید. امکاناتی وسط منطقه تفریحی! دقیق تر که بپرسی، می فهمی اینجا بیشتر از ۵۰ پارچه روستا دارد و هر روستا حداقل بیش از ۷۰ خانواده را در خود جای داده است.

فضلی نیا، بخشدار ارژن، از آمار و ارقام خدمات این جایگاه سوخت اطلاعات کاملی دارد. "احداث این جایگاه سوخت، با هزینه ای ۲۱۰ میلیون تومانی و در زمینی به وسعت ۵هزار کیلومتر، از سال ۸۷ شروع شده و در سال ۹۱ به بهره برداری رسیده است. روزانه ۳۰۰ دستگاه خودرو جهت دریافت بنزین و حدود ۲۰۰ دستگاه خودرو برای خرید گازوئیل مراجعه می کنند. ۲۵هزار لیتر گازوئیل مورد نیاز بخش کشاورزی منطقه از همین جایگاه تامین می شود. مراکز دولتی و انتظامی، مدارس و صنایع کوچک هم ماهیانه ۳۵هزار لیتر گازوئیل دریافت می کنند." به گفته فضلی نیا، خدمات این جایگاه به همین ها محدود نیست. در طول ۸ ماه سرد سال یعنی از مهر تا اردیبهشت، این جایگاه، حدود ۱۵۰هزار لیتر، نفت سفید را بین ساکنان منطقه توزیع می کند. 

اما واقعا چقدر ضرورت دارد وسط جنگل طبیعی درختهای بلوط، آن هم با این وسعت یک جایگاه سوخت سبز شود؟ فضلی نیا می گوید: "این جایگاه، برخلاف تصور رایج، برای منابع طبیعی و محیط زیست هیچ اثر منفی ندارد. زمین اصلی آن، طوری مکان یابی شده است که کمترین پوشش جنگلی را داشته باشد. به علاوه، دسترسی آسان به سوخت، باعث شده مردم سوخت فسیلی را کنار بگذارند. جنگل ها حفظ می شود و درختی قطع نمی شود. برخی افراد به طور غیرقانونی، اقدام به تهیه زغال می کردند که با احداث این جایگاه، این رویه قطع شده است."

مردمی که با قطع درختان زغال درست می کردند و می فروختند حالا چه می کنند؟

پس مردمی که برای تامین معاش، زغال می فروختند، بعد از این چه می کنند؟ حجم آب، آنقدری نیست که همه بتوانند کشاورزی کنند، دامداری هم که جوابگو نیست. راه سومی هم هست؛ مهاجرت به شهر. گوشه خیابانی بساطی پهن می کنند، سر چهارراه ها ساعت ها می نشینند به امید ماشینی که ترمز بزند و کارگر بخواهد ... و چه روزهایی که بعد از انتظار بی نتیجه، بی توشه و بی معاش، به سمت خانه ای که با هزار زحمت در حاشیه شیراز اجاره کرده اند، راه می افتند.

بخشدار منطقه، رشته افکارم را پاره می کند و می گوید: "روستاهای دهستان و محیط طبیعی بکر آن، محیط بسیار خوبی است. قابلیت سرمایه گذاری در بخش گردشگری را دارد. احداث این جایگاه و واحدهای تجاری و خدمات آن، باعث شد مردم با امنیت و آرامش بیشتری این منطقه را برای گردشگری انتخاب کنند. مردم منطقه روحیه دوباره ای پیدا کرده اند. خیالشان راحت شده که منطقه رو به پیشرفت است. بر همین اساس، جایگاه های گردشگری تخصصی راه اندازی شد و گردشگری به عنوان یک فعالیت اقتصادی اشتغالزا و درآمد زا، جای خود را در میان مشاغل منطقه باز کرد. محور جدید کهمره سرخی به سوی فراشبند و فیروزآباد با جدیت پیگیری شد و در مراحل نهایی اجرا است."

احیای «بوم گردی»

ساخت و سازهای مسکونی جدید در روستاها هم نشان می دهد که ساکنان آن، عزمی جدی برای آباد کردن و ماندن دارند. روستاهایی که تقریبا خالی از سکنه شده و خاک غربت روی خانه ها و زمین ها و باغ هایش نشسته بود، با صدای بیل و کلنگ بنا و کارگرهایش جان دوباره پیدا کرده اند.

کارگاه های کوچک اطراف منطقه و دامداری های صنعتی که زیر بار هزینه های تامین سوخت و رفت و آمد، کمر خم کرده بودند، از نو به پا خاسته اند. جوان ترها دارند "بوم گردی" را احیا می کنند.

حالا دیگر، برای تک تک درخت های جنگل، احساس مسئولیت می کنند. راه روزی خود را در حفظ و نگهداری جنگل یافته اند نه تخریب و سوزاندن و زغال کردنش.

تور گردشگری داخلی راه انداخته اند، وقتی با آنها همراه می شوی، پی به رازهای نهفته کوه ها و جنگلش می بری. منطقه ای که در دی و بهمن، اگر از اول تا آخرش بروی، چهار فصل سال و همه بافت های منطقه ای را در یک قاب می بینی. یک سو، کوه های پر برف است و سوی دیگر، دشت پر گل و سبزه.

یک جایگاه، ۲ نازل، مشتریان شبانه روزی

غارهای طبیعی، آبی که از چشمه هایش می جوشد، آبشار زیبا و بکر، باغ های انار که امسال بی آبی امانش را بریده و رنگ سرخش را به زردی کشانده است، کبک های وحشی، سبزی ها و قارچ کوهی که باید فصل بهار به دنبالش بیایی. کمی جلوتر که بروی پسته های وحشی که در شیراز بنه می نامندش و بادام وحشی که تنقلات شادی مردمانش است. کمی آن طرف تر، سنگواره های نمکی، که به گفته دکتر علی رحمانی، دکترای زمین شناسی و از اهالی یکی از روستاها، غنی ترین نمک معدنی و خوراکی است، قلعه ها و ساختمان های قدیمی و سنتی و ....

جاذبه های منطقه کتابی است که اگر بگشایی، نمی توانی دل از خواندنش برداری.

باید خوشحال بود که جایی در این سرزمین، تصمیمی خوب در موقعی مناسب و موقعیتی مناسب گرفته و اجرا شده است. اما مثل همه تصمیم های خوب، این قصه هم گرهی دارد که باید به دست مسئولان باز شود. بخشدار ارژن می گوید: "این جایگاه سوخت و بافت خاص منطقه، ظرفیت بزرگی دارد. این جایگاه تنها با ۲ نازل، و فعالیت شبانه روزی حداقل ۶ نفر به طور مستقیم، چنین خدماتی داشته است و باید برای ادامه کار، از سوی مسئولان حمایت شود. باید مجوزهای قانونی برای افزایش تعداد نازل ها صادر شود. از نظر مالی هم تسهیلاتی مورد نیاز است. به علاوه لازم است گردشگری به عنوان نقطه عطف اقتصاد منطقه مورد توجه قرار گیرد و برای حمایت از این بخش، سرمایه گذاری مناسب انجام شود."

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.