قدس آنلاین / مریم احمدی شیروان: خیلی جوان است. خیلی جوانتر از آنکه تصور کنی حتی ازدواج کرده باشد. اما از آنجا که در حیاط بهزیستی مشغول زیر و رو کردن پوشه نارنجی و تعدادی فرم است، به طرفش رفته و با او همکلام میشوم. خیلی راحتتر از آنچه فکرش را میکردم تن به گفتوگو میدهد. انگار منتظر بوده تا سفره دلش را پیش کسی باز کند و سبک شود. لیلا خسروی، شمردهشمرده و آرام صحبت میکند. از او میخواهم داستان زندگی و دلیل اینجا بودنش را بگوید. سکوت میکند. شاید فکر میکند از کجای داستانش برای ما بگوید. با چشمانی که حالا دیگر آرام نیست و گلویی که بغضی ریشهدار در آن گرفتار است از ازدواجش با پسر دایی مادرش در ۱۶ سالگی میگوید و از بیکار شدن و اعتیاد همسرش. از کتکهای شبانه،گریههای دخترکش،خانه بدوشی و همه دلایلی که سبب شدند در ۲۲ سالگی با یک بچه دو ساله، بشود سرپرست خانوار و مستمری بگیر سازمان بهزیستی.
نگاه سنگین جامعه
اما دغدغه امروز لیلا خودش مصیبتی بزرگتر است. غم داشتن یک کار آبرومند و تهیه یک سرپناه امن و مطمئن برای خودش و دخترش. لیلا میگوید در این مدت دو سال کارهای متفاوت و زیادی را تجربه کرده است، اما پس از مدتی کوتاه و اطلاع پیدا کردن همکاران یا صاحب کارها از مُهر شوم و آبی رنگ صفحه سوم شناسنامهاش، نتوانسته زیر نگاههای سنگین و یا خواستههای نامعقول آنها تاب بیاورد و عطای آن کارها را به لقایش بخشیده است. چقدر راحت گریه میکند وقتی میگوید کاش نگاه جامعه به ما زنان سرپرست خانوار اینطور نبود.
نگاه فرصت طلبانه به زنان سرپرست خانوار
دکتر حسین ابوالحسن تنهایی، جامعه شناس و استاد دانشگاه تهران با اشاره به اینکه زنان مشکلات بسیاری مانند تربیت فرزندان، مشکلات اقتصادی و آسیبهای اجتماعی را تحمل میکنند بیان میکند زنان سرپرست خانوار و حتی در نگاه کلیتر شاید بتوان گفت بیشتر زنان جامعه وقتی برای تامین هزینههای زندگی مجبور به کار بیرون از منزل هستند، در اولین نگاه با نگاههای جنسی روبه رو خواهند شد. مشکلی که برای خودِ زن و جامعه آسیبزا بوده و حتی ممکن است سبب بر هم زدن کانون خانوادههای دیگر هم بشود. البته این نوع نگاهها و آسیبها برای زنان تنها و سرپرست خانوار، بسیار بیشتر است چرا که آنها اولین افرادی هستند که به چشم افراد فرصتطلب و سودجو میآیند. علاوه بر خودِ زنان، فرزندان آنان هم در معرض آسیبهای اجتماعی زیادی هستند، چرا که نظارت پدر بر رفتار و اعمال آنها وجود ندارد و مادر هم درگیر تامین مخارج و گذران زندگی است.
کار شرافتمندانهام آرزوست
سرنوشت آسیه هم دست کمی از او ندارد. «کار نکنم چکار کنم؟ » او که به نظر حدود ۵۰ سال سن دارد، با دستهای زمخت و پینه بستهاش، گره روسری مشکی گلدارش را سفتتر کرده و تارهای موی سفیدش را پنهان میکند. میگوید از روزی که شوهرم به زندان افتاد من سرپرست سه بچه قد و نیمقدم شدم و از همان روز برای یک لقمه نان حلال شروع کردم به کارگری از هتلها و شرکتها گرفته تا خانههای مردم. آسیه از کار شرافتمندانهای میگوید که در این ده سال آرزویش است.
کار و مسکن، دغدغه اصلی زنان سرپرست خانوار
دکتر تنهایی برون رفت از این مشکل را با کمک دولت میسر دانسته و میگوید دولت برای حمایت از زنان سرپرست خانوار باید برنامهای مدون داشته باشد و تلاش کند از این زنان بلحاظ کار و مسکن حمایت کند. حتی پرداخت کمک اجاره مسکن توسط دولت هم مشکل بزرگی از این خانوادهها را حل خواهد کرد، البته آن هم نه در مناطق خاص که سبب پُررنگ دیده شدن و ایجاد مزاحمت بیشتر برای آنان شود. علاوه بر آن کمک به خوداشتغالی و تحت سرپرستی درآمدن این زنان توسط نهادهای حمایتی دولتی، مشکل تامین مخارج و ورود به جامعه این زنان را تا حد زیادی برطرف خواهد کرد.
جور دیگر باید دید...
فروغ را خوب میشناسم. دختر همسایه دیوار به دیوار و همبازی روزهای کودکی را مگر میشود فراموش کرد. آن هم کسی که در اوج جوانی آن همه سختی کشید و همسر و یکی از دو فرزندش را در تصادفی وحشتناک از دست داد. حالا مدتی است که در شرکتی مشغول به کار شده است. یک تماس و گفتوگوی کوتاه تلفنی بهانهای بود برای اینکه از او که سرپرست خودش و مهدی ۵ ساله است از اوضاع کارش جویا شوم. وقتی شنیدم که اصرار دارد هیچ کدام از همکارانش در جریان فوت همسرش نباشند متعجب شدم. مگر کجای رفتار ما ایراد دارد؟
رفتارهایی که نیاز به بازنگری دارد
این استاد دانشگاه با بیان اینکه باید نوع نگاه جامعه و افراد به این زنان تغییر پیدا کند میافزاید این طرز فکر و نوع نگاه، مشکلی بلند مدت و با سابقه است که باید تلاش کنیم روابط اجتماعی زنان و مردان را طوری تغییر دهیم تا در فرآیند اجتماعی شدن این احساس پیش نیاید و کمرنگ شود. تغییر نگاهی که به پروسه بلند مدتی نیاز دارد و باید از پایینترین سطح یعنی خانواده و آموزش و پرورش به کودکان آموخته شود.
نگاهی که ریشه به تیشه جامعه میزند
این جامعه شناس تفسیری با بیان اینکه علت مشکلات این زنان فقط مسئله جنسی نیست توضیح میدهد رواج فرهنگ سوء استفاده، آسیب بیشتری به آنان میزند. جامعه ما در حال تحول از جامعه سنتی مراعات کننده اخلاق سنتی، به جامعه صرفاً و صرفاً کالاگرایی و کالاپرستی است. حالا فرقی نمیکند زن، پول یا مقام باشد. فرهنگ سوءاستفاده در کشور ما به تدریج افزایش پیدا کرده و بسیار زیاد شده است. سوءاستفاده مالی، سوءاستفاده از پست و مقام، سوءاستفاده جنسی و... در جامعه وقتی فرصتی به دست افرادی بیفتد، تا جایی که بتوانند در هر شکل و نحوی، بدون رحم و مروت از آن استفاده میکنند. به همین دلیل رفتارهایی مانند خشونت زیاد شده و رحم و مروت بسیار کمرنگ شده است. اختلاسهای میلیاردی هم نشان از وجود نداشتن رحم و عاطفه به مردم کشور است. یا در مترو و اتوبوسها، هل دادنها و مراعات نکردن سن و سال افراد هم نشانی دیگر از بیرحم شدن مردم است. دکتر تنهایی تشریح میکند از نظر جامعه شناسی تفسیری، نگاه اجتماعی انسان جامعه امروزی به نگاه فرصت طلبی، سوء استفاده کردن، کالا دیدن و همه چیز را برای استفاده خودش خواستن تغییر پیدا کرده است. نگاه و طرز فکری که زنها اولین طعمه آن هستند.
این پژوهشگر حوزه اجتماعی افزود کوچک کردن مساله به درمان آن کمک نمیکند. به طور مختصر و موقت دولت میتواند گوشهای از کار را بگیرد و به این زنان کمک کند به شرط آن که کارمند آن دولت، خودش نگاه جنسیتی نداشته باشد. این جامعهشناس تصریح میکند به آینده تغییر در جامعه امروز و اصلاح آن که نگاه آدمی از یک نگاه سنتی با مرام و معرفت به نگاهی صرفاً سودجو تغییر پیدا کرده است، اصلاً خوشبین نیستم.
نظر شما