قدس آنلاین - انگار همین دیروز بود که برای شروع زندگی مان لحظه شماری میکردم، بی تکلیفی دیگر امانم را بریده وکاسه صبرم لبریز شده بود،دلم میخواست چشمانم را روی هم بگذارم خودم را کنار امیر سر سفره عقد ببینم، اما اگر میدانستم این انتظار چندین ساله چه بلایی سرم خواهد آورد دیگر حاضر نبودم یک ثانیه هم به امیر فکر کنم.
نیلوفر ٢٠ساله برای پایان دادن به بی آبرویی که امیربرای او در سایتهای مستهجن درست کرده بود،به دادگاه میرود و در مقابل میز قاضی میگوید:از طریق یک گروه مشترک تلگرامی با امیر آشنا شدم، از انجایی که علاقه شدیدی داشتم تا برای ادامه تحصیل وزندگی به یکی از کشورهای اروپایی بروم تا متوجه شدم امیر تازه از انگلیس برگشته و به صورت مجازی در دانشگاه آنجا مشغول به تحصیل است، ارتباطم را با أو بیشتر کردم .
روزهای اول آشنایی امیر خیلی به من ابراز علاقه میکرد به صورتی که اگر چند ساعت از حالم بی خبر بود کلی دلواپس میشد، من هم از اینکه میدیدم پسری مانند او که هم خوش تیپ است و هم متولد آمریکا و دانشجوی انگلیس این طور وابستهام شده و ابراز علاقه میکند بسیار خوشحال بودم و متقابلاً به او ابراز علاقه میکردم.
طی یک مدت کوتاه رابطه ما از حد ومرز خودش خارج شد.دوست نداشتم تحت هیچ شرایطی او را از دست بدهم، اما این شرایط برایم خوشحال کننده نبود،هرموقع در میان صحبتهایم با امیر اسم ازدواج را میآوردم او عصبانی میشد، بالاخره یک روز عزمم را جزم کردم از امیر خواستم تا قبل از رفتنش تکلیف زندگی مان را روشن کند، اما او این دفعه هم مانند دفعات پیش حرف من را نشنیده گرفت.
بیتفاوتی او مرا خسته میکرد تا اینکه چند وقتی به اصرار نگار که از دوستان مشترکمان بود، سعی کردم رابطه را با امیر کمرنگ کنم تا او ازخارج کشوربرگردد ولی این بیتفاوتی من نسبت به امیر باعث شد تا چهره دیگرش را نشانم دهد.
بی خبر از همه جا یک روز با نگار در محوطه دانشگاه نشسته بودیم تا کلاسمان شروع شود،درهمین زمان او تصاویری از یک فیلم را نشانم داد که باعث شد تا کاخ رویاهایم فروبریزد، او درگوشیاش یک فیلم مستهجن داشت که بازیگر اصلی آن من بودم.از حال رفتم باورم نمیشد امیر دست به چنین کاری زده باشدواز رابطه من وخودش به صورت مخفیانه فیلم گرفته باشد و از آن بدتر اینکه این فیلم را منتشر کرده و در دسترس دوستانم قرار داده باشد .
از نگار خواستم که بگوید این فیلمها را ازکجا آورده است و او گفت که یکی ازدوستانش این فیلم را برایش ارسال کرده و گفته که چطور نیلوفر راضی شده از او چنین فیلمی تهیه کنند.
نیلوفر که دنیا مقابل چشمش تیره وتارشده بود نمیدانست با این آبروریزی چه باید بکند؛ گاهی درفکر انتقام از امیر بود و گاه به این فکر میکرد که همه چیز را از خانوادهاش پنهان کند؛ اما تا کی باید با دلهره لو رفتن فیلمش سر میکرد . خانواده نیلوفر بسیار حساس و آبرومند بودند و اگر از موضوع با خبر میشدند قطعاً برای او گران تمام میشد . نیلوفر و نگار همداستان شدند تا از امیر بخاطر کارش شکایت کنند؛ آنها پس از شکایت راهی پلیس فتا شدند تا مأموران پلیس برای پیگیری پرونده وارد گود شوند.
امیر آن زمان ایران بودو مأموران پس از بررسی فیلمها و تصاویر موجود باهماهنگی مقام قضایی اقدام به شناسایی مخفیگاه او کردند؛ آنها سپس در اقدامی عملیاتی امیر را دستگیر و روانه زندان کردند. امیر پس از دستگیری و در بازجویی درحضور قاضی حقدادی اتهاماتش را پذیرفت .
مهدی حقدادی قاضی ویژه جرایم رایانه ای درخصوص این پرونده به خبرنگار ما گفت : دراین پرونده متهم با شاکی ارتباط برقرار کرده ودرضمن ارتباط فیلم هایی خصوصی و کاملا شخصی از روابط خصوصی تهیه کرده است که پس از اختلافات میان دختروپسر و قطع ارتباط هرچند شاکی تمام سعی خودش را برای برقراری رابطه مجدد کرده است اما متهم پاسخگوی وی نبوده و با بی رحمی و وقاحت تمام برای انتقام جویی ازشاکی اقدام به انتشار فیلم ها در سایت های مستهجن نموده است که پس از طرح شکایت موضوع با صدور دستور تفتیش و توقیف سیستم های رایانه ای و جلب متهم داده شد و خوشبختانه تمامی محتوای مجرمانه در سیستم های تحت اختیار وی کشف و متهم نیز بازداشت شد.
به گفته قاضی حقدادی پس از بررسی سیستم های وی توسط آزمایشگاه ادله دیجیتال پلیس فتا تمامی دلایل علیه متهم کشف و مستندسازی کافی انجام که پس از آن متهم در برابر ادله و مستندات پرونده نسبت به ارتکاب جرایم موضوع پرونده با قرار متناسب روانه زندان شد.سپس بااقدام سریع و با بهره گیری از مامورین متخصص فایل های تصویری بارگذاری شده از سایت های مستهجن حذف گردید.
نظر شما