به گزارش قدس آنلاین، گروهک پ. ک.ک و شاخه ایران آن (گروهک پژاک) از جمله نیروهای تروریستی هستند که در مرزهای غربی کشور ما فعال هستند. گرچه غیور مردان و حافظان امنیت مرزها تا کنون ضربات سخت و سنگینی به عناصر این گروهک وارد ساخت و آنها رو وادار به خفت عقب نشینی کرده اند، اما بررسی سابقه تشکیل این گروهک و گفتگو با اعضای وفادار آن در مطالعه پیشینه اعتقادی، عقبه فکری و آرمان های اعضای پ. ک.ک کمک شایانی می کند. در ویژه نامه مشرق که تحت عنوان «پ. ک.ک و پژاک از نمای نزدیک» در ایام نوروز منتشر می شود، نگاهی داریم به زمینه های تشکیل این گروه و همچنین با برخی از اعضای جداشده و به دام افتاده این گروهک به گفتگو خواهیم نشست تا از نمایی نزدیک، با حقیقت پ. ک.ک و جنایات این گروهک و انگیزه های انحرافی اعضاء [بعضا] فریب خورده آشنا شویم.
در قسمت اول پرونده «پ.ک.ک و پژاک از نمای نزدیک» به تاریخچه تشکیل این گروهک و افراد شاخص آن پرداختیم. (مطالعه گزارش از اینجا)
*******
سوابق فعالیت پ. ک.ک از همان بدو تأسیس نشان میدهد که این گروه اساساً کار خود را با ترور آغاز کرده و خشونت به عنوان محور فعالیتهای آن و روشی پذیرفته شده برای دستیابی به اهدافش شناخته میشود.
این گروه از همان ابتدا نه تنها در قبال تُرک ها و ارتش ترکیه بلکه در قبال کُردها نیز رفتاری خشن و افراطی را در پیش گرفت. در ۲۴ و ۲۵ نوامبر سال ۱۹۸۹ اعضای مسلح گروه پ. ک.ک ۲۶ غیر نظامی کُرد را در منطقه ی حکاری به قتل رساندند که در بین آنها ۶ زن و ۱۳ کودک نیز وجود داشتند.
در ۶ فوریه ۱۹۹۰ اعضای مسلح پ. ک.ک با برنامه ی قبلی کدخدای سابق یک روستا را همراه با زن و فرزندانش در منطقه ی سلوپی در ماردین به قتل رساندند. در میانه ی مارس همان سال پ. ک.ک یک کارمند اداره جنگلداری ترکیه در منطقه ی آلازیغ را ربودند و سپس به قتل رساندند.
پ. ک.ک همچنین در قبال آندسته از کردهای ترکیه که تحت نام پاسداران یا نگهبانان روستا با دولت ترکیه همکاری می کردند، رفتار خشونت آمیزی داشت. در یک برخورد بسیار وحشتناک در ۱۰ ژوئن ۱۹۹۰ نیروهای پ. ک.ک به شیوه ای برنامه ریزی شده ۲۶ روستایی را به قتل رساندند و سپس خانه های ۴ نگهبان روستا را در حالیکه نگهبانان و خانواده هایشان را ناچار کرده بودند در داخل خانه ها بمانند، آتش زدند.
بنا به برآوردها تا سال ۲۰۰۰ حدود ۳۰ الی ۳۵ هزار نفر در نتیجه ی جنگ دولت و گروه پ. ک.ک کشته شده اند. اما ارقام ممکن است بالاتر هم باشد.
در سال ۱۹۹۰ نرخ سواد در استان ماردین در مقایسه با ۷۷ درصد نرخ متوسط ملی ۴۸ درصد بود و تنها ۷۰ درصد از کودکانِ واجب التعلیم در مدارس حضور می یافتند و تنها ۹ درصد از آنها دوره متوسطه را به پایان می رساندند. همین مساله یکی دیگر از عواملی بود که فضا را برای فرصت طلبی و موج سواری پ. ک.ک فراهم کرد.
به عبارتی میتوان گفت که پ. ک.ک حرکت چند لایه ای را دنبال کرد و در کنار سایر تحرکات به تقویت ناسیونالیسم کُردی به عنوان نیروی سیاسی معارض با نظم منطقه ای موجود برخاست. با توجه به شرایط سیاسی منطقه، این گروه از هر امکانی بهره برد و بدون آنکه حساسیت چندانی برانگیزد، از پتانسیل رقابت میان بازیگران منطقه با ترکیه – که در اصل مخالف این تفکر و جریان هستند – استفاده کرد".
اگر چه پ. ک.ک در مقاطعی به ظاهر از خود انعطاف نشان داده و بصورت موقت آتش بس یکجانبه اعلام کرده است اما سیاست محوریِ پ. ک.ک بر بکارگیری خشونت، جنگ و درگیری استوار بوده است. این گروه پس از دستگیری عبدالله اوجالان در سال ۱۹۹۹ بصورت یکجانبه اعلام آتش بس کرد اما در سال ۲۰۰۴ به آتش بس ۵ ساله خود پایان داد. پ. ک.ک در سالهای بعد و از جمله پس از سال ۲۰۱۰ نیز چند بار اعلام آتش بس کرد اما بار دیگر آتش بس اعلام شده را پایان یافته اعلام می کرد. پایان دادن به آتش بس های مکرر و شروع مجدد حملات به اهداف نظامی و غیر نظامی در خاک ترکیه از سوی پ. ک.ک سئوالاتی را ایجاد کرد.
"کلیچ بوغرا قانات" استادیار علوم سیاسی در دانشگاه دولتی PNN, ERIE و پژوهشگر بنیاد SETA در واشنگتن دی سی بر این عقیده است که در بیشتر موارد پ. ک.ک از طریق آنچه او آن را "حملات انحرافی" بر هدفهای مدنی و نظامی می نامد به اهدافش نایل آمده است.
عبدالله اوجالان در فوریه ۱۹۹۹ میلادی با همکاری سرویس های جاسوسی آمریکا، اسرائیل و ترکیه در سفارت یونان در کنیا دستگیر شد. وکلای عبدالله اوجالان به نقل از وی می گویند: "در روز ورود من به زندان ایمرالی، فرستاده ویژه ای از سوی رئیس ستاد مشترک فرماندهی نیروهای مسلح ترکیه به استقبال من آمد و اعلام کرد: وظایف سنگینی برعهده تو خواهد بود. شاید حتی مسأله عفو هم به میان بیاید. افراد شما نمی دانند چگونه باید بجنگند. این چه شکل جنگیدن است، جلوی آنها را بگیر. من هم وظایف خود را انجام خواهم داد. فرستاده فرماندهی ستاد مشترک، فرد مهمی بود. او از برادری حرف زد و از من خواست مسائل را با هم حل کنیم" .
اوجالان طبق ادعانامه ۲۶ ماه مه ۱۹۹۹ که از طرف شعبه ۲ دادگاه امنیت دولتی ترکیه تهیه شده بود، محاکمه شد و بر اساس ماده ۱۲۵ قانون مجازات ترکیه به اعدام محکوم شد. متعاقب آن با فشار کشورهای اروپایی، مجازات اعدام در ترکیه لغو شد و حکم اوجالان به حبس ابد تقلیل یافت؛ این حکم زمانی صادر شد که دولت وقت ترکیه در تلاش برای پیوستن به اتحادیه اروپا بود و به همین سبب حکم اعدام از میان مجازاتهای کیفری قوانین ترکیه حذف گردید و اینگونه بود که حکم اعدام اوجالان نیز به حبس ابد تقلیل یافت، در واقع میتوان گفت که نوعی خوش اقبالی برای اوجالان رخ داد که بعدها محل نزاع ملیگراها و دولت فعلی ترکیه گردید. پس از دستگیری اوجالان خط مشی پ ک ک دچار تغییراتی شد. پایان دادن به اقدامات تروریستی درجنوب شرقی ترکیه و اقدامِ تاکتیکی در فاصله گرفتن از اندیشه ی کُردستان مستقل و متحد از جمله ی این تغییرات محسوب می شود.
هنگام دستگیری عبدالله اوجالان در ۱۵ فوریه سال ۱۹۹۹ گروه در حال برگزاری ششمین کنگره خود بود. کنگره آتش بس یکجانبه را که قبلاً از سوی گروه اعلام شده بود، پایان یافته اعلام کرد و خروجی تصمیمات کنگره، اعلام جنگ سراسری علیه ترکیه بود.
یکسال پس از دستگیری عبدالله اوجالان درجریان کنگره هفتم پ ک ک- که ژانویه ۲۰۰۰ میلادی در شمال عراق برگزار شد- پ. ک.ک از اندیشه ی کُردستان مستقل فاصله گرفت و اعلام شد که این گروه از این پس عمدتا بر شناسایی حقوق قومی کُردها- اصلاح قانون اساسی ترکیه - لغو حالت فوق العاده در مناطق کردنشین این کشور و ایجاد سیستم اداری و محلی در کردستان ترکیه متمرکز خواهد شد. چرخشهای مکرر و متعدد در رفتار پ. ک.ک که نشان از یک جناحبندی پنهان در تشکیلات بسته پ. ک.ک میداد. این جناحبندی بعدها آشکار گردید.
البته اندیشه ی "کُردستان مستقل" همواره به عنوان یک ابزار و سلاح در دست مسئولان پ. ک.ک است و این افراد در مواقع لزوم و برای عبور از تنگناهایی که گروه پ. ک.ک با آن مواجه می شود، از این ابزار استفاده می کنند. به عنوان مثال مراد کارایلان عضو شورای رهبری پ. ک.ک در سال ۲۰۱۵ در پیامی به پانزدهمین مجمع عمومی کنگره ملی کردستان KNK (از نهادهای وابسته به پ. ک.ک که مقر آن در بروکسل است) اعلام کرد که آنها در مرحله ایجاد کردستان آزاد قرار دارند. با توجه به شرایط و تحولات منطقه ای و بین المللی بر کسی پوشیده نیست که ایجاد کُردستان آزاد و یا کردستان بزرگ غیرممکن است و در نگاه خوشبینانه با موانع بسیار بزرگی روبرو است. اختلاف نظر عمیق بین احزاب و جریانات کُرد بر سر اندیشه کردستان آزاد، مخالفت شدید کشورهای منطقه با ایجاد کردستان آزاد، مبهم بودن موضع کشورهای غربی و فرامنطقه ای در این خصوص، سابقه ی ذهنی و تاریخی کُردها در زمینه خیانت آمریکا و غرب به کُردها و از همه مهمتر مخالفت اکثریتِ کردها با اندیشه کردستان بزرگ بویژه کردهای ایران، ترکیه و سوریه از جمله دلایلی است که ناممکن بودن ایجاد مفهوم خودساخته پ. ک.ک موسوم به " کردستان آزاد" را واضح می نمایاند.
بررسی ها نشان می دهد هر گاه گروه پ. ک.ک با مشکلاتی همچون کاهش عضوگیری، پایین آمدن روحیه اعضای گروه، بحران مشروعیت و ... مواجه می شود سران پ. ک.ک می کوشند تا همچون دوره قبل از سال ۱۹۹۹ یعنی دوره قبل از دستگیری اوجالان و در قالب شعارها، وعده ها، برنامه ها و آرمانگرایی کاذب، به تصور خود خون تازه ای را به رگ های پ. ک.ک وارد کنند و این رفتار ناشی از ساخت فرقهای و بسته پ. ک.ک دارد که به جهت اعمال محدودیتهای ضد انسانی و فرقهای از اعضا به عنوان ابزاری در جهت منافع گروهک استفاده می شود.
پ. ک.ک از سوی ترکیه، ایران، کشورهای اتحادیه اروپا و آمریکا به عنوان یک گروه تروریستی معرفی شده است. حزب کارگران کردستان (پ ک ک) برای خارج شدن از فهرست گروههای تروریستی بارها تغییر نام داده است.
از حدود ۱۵ سال پیش و متاثر از حملات ۱۱ سپتامبر فضای بین المللی درمورد ایدئولوژیهای فرقه ای و حزبی تغییر کرد. در واقع این فضا که پیش از این حساسیت و اهمیت چندانی بر آن وجود نداشت، در نگاه دولتهای غربی به عنوان زمینهای برای تهدیدات بینالمللی شناخته شد و در همین رابطه نیز قوانین سختگیرانه ای به برخی کشورها در مورد فعالیتهای فرقهای اضافه گشت. پ. ک.ک برای آنکه خود را به مثابه ی یک حزب سیاسی نشان دهد و از معرفی به عنوان یک فرقه یا سازمان تروریستی رهایی یابد، به شگرد تغییر نام های مکرر روی آورد. البته تلاش برای بقا و استمرار فعالیت با معیارهای کنونی جهان به منظور جلب حمایت کشورهای غربی و در رأس آن آمریکا نیز در این تغییر نام ها دخیل بود. هشتمین کنگره گروه پ. ک.ک در فوریه ۲۰۰۲ برگزار شد. بر اساس تصمیماتی که در این کنگره اتخاذ شد این گروه پس از ۲۴ سال فعالیت مسلحانه در ۴ آوریل سال ۲۰۰۲ به حزب جدیدی تحت عنوان "کنگره آزادی و دموکراسی کردستان" "کادک" KADEK تغییر نام داد. سران پ. ک.ک در اکتبر سال ۲۰۰۳ کنگره آزادی و دموکراسی کردستان "کادک" را منحل کردند و در نوامبر ۲۰۰۳ کنگره خلق کردستان Kongra – Gel جایگزین آن شد. این در حالی است که غرب با نوعی ریاکاری و برخورد دوگانه از سوی پ. ک.ک را در لیست گروههای تروریستی خود قرار میدهد و از سویی دیگر این گروه تروریستی را در حالی که با نام های مختلف فعالیت میکند، آگاهانه مورد حمایت قرار میدهد. فعالیتهای آزادانه نفرات تشکیلات این گروه تروریستی و خشونت طلب در نقاط مختلف اروپا سندی است از برخورد دوگانه غرب با مقوله تروریسم که به نظر میرسد در آیندهای نزدیک دامان غرب را دربر خواهد گرفت.
در سال ۲۰۰۵ عبدالله اوجالان طی پیامی از زندان جزیره ایمرالی و از طریق وکلای خود، پیشنهادِ "سیستم کنفدرالیسم دمکراتیک " را برای خودگردانی مردمیِ کُردها مطرح کرد. این پیشنهاد مورد تصویبِ پ. ک.ک قرا گرفت و برای تحقق آن در مارس سال ۲۰۰۵ "گروه انجمن های کردستان" KKK تأسیس شد که در سال ۲۰۰۷ نام آن به "گروه (مجمع) جوامع کردستان" KCK تغییر یافت.
این گروه هر کجا عرصه را بر خود تنگ دیده به راحتی نظرات و نگاهش را تغییر داده تا شرایط را برای خود هموار کند. یکی دیگر از نمونه های چرخش در اندیشه ی حاکم بر پ. ک.ک و پارادوکس رفتاری در فلسفه ی سیاسی این گروه را باید در شعار مبارزه با امپریالیسم مشاهده کرد. مروری بر کتاب های عبدالله اوجالان و نیز مصاحبه ی وی با یالچین کوچوک و تبلیغات رسانه ای گروه پ. ک.ک بیانگر این است که ادعای ضدیت با امپریالیسم و آمریکا به ظاهر از پایه های فکری عبدالله اوجالان و گروهش بوده است، اما رفتار فعلی این گروه و نیز همکاری های پنهان و آشکار بین آمریکا و پ. ک.ک و پژاک خلافِ این ادعا را اثبات می کند و نمونه های فراوانی وجود دارد که بیانگر چرخش پ. ک.ک به سمت آمریکا است. واشنگتن نیز از یکسو در اقدامی فریبکارانه پ. ک.ک را در لیست سازمان های تروریستی قرار داده است اما از سوی دیگر بصورت پنهان و آشکار از این گروه حمایت می کند.
جمیل بائیک از سران گروه پ. ک.ک مرداد ماه ۱۳۹۴ در مصاحبه با روزنامه تلگراف انگلیس ضمن پرده برداشتن از گفتگوهای مخفی میان پ. ک.ک و دولت آمریکا خواستار میانجیگری ایالات متحده برای برقراری آتش بس میان پ. ک.ک و دولت ترکیه شد.
جمیل بائیک در همین مصاحبه درباره مذاکرت پ. ک.ک با آمریکا گفت: رد و بدل پیامها، نامه و نشستهایی وجود دارد و ممکن است آن را بیشتر کنند.
اوج کمک های آمریکا به پ. ک.ک را می توان در حمایت تسلیحاتی آمریکا از شاخه پ. ک.ک در سوریه موسوم به حزب اتحاد دمکراتیک PYD تحت پوشش مبارزه با گروهک تروریستی داعش، مشاهده کرد که حتی مقامات ارشد دولت آمریکا و پ. ک.ک نیز آن را تائید کرده اند و این در حالی است که پ. ک.ک از سلاحهایی که از طریق آمریکاییها بدست میآورد در نقاط مختلف منطقه اقدامات تروریستی خود را دنبال میکند.
جامعه کردهای ترکیه جامعه ای دیندار و متدین است و حزب اسلامگرای عدالت و توسعه با استفاده از همین ویژگی توانست پایگاه خود در میان کُردهای ترکیه را محکم کند. پ. ک.ک به دلیل نگاه اومانیستی و الحادی به انسان که با منویات دینی مغایرت دارد نتوانست در بخش عظیمی از جامعه کُردهای ترکیه نفوذ کند.
در واقع یکی از مهمترین یا شاید به تعبیری تنها مشکلی که برای تشکیلاتِ پ. ک.ک وجود داشت مبانی فکری و نظری آنها بود که برخلافِ خواست و اعتقادِ مردم کُرد بود که بر پایه ایدئولوژی و مبانی سوسیالیستی بنیاد نهاده شده بود.
گروه پ. ک.ک در چارچوب تلاش برای فرار از فهرست سازمان های تروریستی، همزمان با تغییر نامهای مکرر و در سیاستی پوششی روی به راه اندازی و تأسیس سازمان های مردم - نهاد، انستیتوهای فرهنگی، جمعیت های به ظاهر بشردوستانه و انجمن های ادبی – هنری آورد. این سازمان ها در پوشش فعالیت های غیر سیاسی در حقیقت مراکزی برای عضوگیری پ. ک.ک محسوب می شوند. انستیتوی فرهنگی - ادبی در استکهلم، دهها انجمن جوانان در کشورهای اروپایی، مرکز فرهنگی مزوپوتامیا، دهها مرکز تحت عنوان مراکز آموزشی و تربیتی در ترکیه و کشورهای اروپایی، تأسیس چندین انجمن با محوریت اقلیت های مذهبی همچون علوی، سریانی و چندین سازمان و نهاد دیگر ... از جمله ی این اقدامات بود.
نظر شما