تحولات لبنان و فلسطین

سلیمانی چند سالی از صحنه تئاتر غیبت داشته است. خودش می‌گوید یکی از دلایل این دوری آن بوده است که تئاتری‌ها از حضور هنرمندانی که از سینما و تلویزیون به صحنه نمایش آمده‌اند، دل خوشی نداشته‌اند اما حالا وضع فرق کرده است.

حال تئاتر خیلی بهتر است

قدس آنلاین - «ترن» یکی از نمایش‌های بحث‌برانگیز و البته پرتماشاگری بود که در سال گذشته به روی صحنه رفت و استقبال مخاطبان را به همراه داشت. بخشی از این استقبال به دلیل حضور حمیدرضا آذرنگ در مقام کارگردان این نمایش بود و بخشی دیگر نیز به بازی بازیگران و متن و اجرای خوب آن برمی‌گشت. یکی از بازیگران این نمایش حسین سلیمانی بود که این روزها حضوری فعال در عرصه‌های مختلف هنری مانند سینما، تلویزیون، تئاتر و البته شاعری دارد.

سلیمانی در گفت‌وگویی که پیش روی شماست، درباره تجربه در این نمایش که ۴ سال قبل با بازی فرزین صابونی در همین نقش روی صحنه رفته، سخن گفته است.

از نحوه همکاری با گروه نمایش «ترن» و دعوت آقای آذرنگ به به ما بگویید.

من با آقای آذرنگ دوستی قدیمی دارم. اوایل دهه ۸۰ بود که با ایشان در یک نمایش همکاری کردم و بعد از آن نیز که در سریال «شاهگوش» که در شبکه نمایش خانگی توزیع شد، همکار بودیم. در تمام این سال‌ها نیز با یکدیگر در ارتباط بوده‌ایم. برای این نمایش هم وقتی گروه بازیگرانشان را انتخاب می‌کردند، با من برای حضور در این نمایش تماس گرفتند و نمایشنامه را برایم ایمیل کردند. ما بعد از مدت‌ها تمرین، نمایش را روی صحنه بردیم. برای بنده این همکاری بسیار لذت‌بخش بود بخصوص که بعد از سال‌ها، «ترن» باعث شد دوباره به صحنه تئاتر برگردم و البته خدا را هم شکر می‌کنم که با یک تیم خوب و حرفه‌ای نیز همکاری کردم.

دوره ای طولانی از فضای تئاتر دور بودید. آیا دلیل خاصی داشته است؟

من آخرین کار نمایشی‌ام را با محمد یعقوبی و حسین عاطفی انجام دادم. اگر در این سال‌ها حضور نداشتم دلیلش آن بود که در طی این سال‌ها مقداری از جو تئاتر اذیت شدم. چون شاید تئاتری‌ها از حضور بچه‌های به‌اصطلاح تصویر یعنی کسانی که در تلویزیون و سینما بازی می‌کردند، راضی نبودند. ولی اکنون حال تئاتر خیلی بهتر است و فضا یک مقدار تلطیف شده است.

دلیل بعدی این دوری هم بحث مالی بود. چون در آن زمان زندگی با تئاتر چندان نمی‌چرخید. البته دلیل آخر هم این بود که چون با کارگردانی صاحب‌سبک کار کرده بودم، صبر کردم که پیشنهادی در حد نمایش قبل داشته باشم؛ همچنان‌که به خاطر این تئاتر یک سریال را قبول نکردم و اگر یک اثر خوب باشد، حتماً در آن بازی می‌کنم.

تئاتر تا چه اندازه‌ای در زندگی هنری شما تأثیر گذاشته است؟

تئاتر خیلی خوب است و هنرمند در آن پخته می‌شود، تمرکز بازیگر بالاتر می‌رود و نوع نگاهش نیز متفاوت می‌شود چون روبه‌روی ۶۰۰ تماشاگر فرصت تپق‌زدن و اضافه‌گویی و اشتباه ندارید و البته هر شب هم می‌توانید بازی متفاوتی داشته باشید. تئاتر مقوله‌ای دوست‌داشتنی است و می‌تواند یک کلاس  باشد و البته من هم هنوز در حال یادگرفتن هستم.

شما در این نمایش نقش «یاسر» را ایفا می‌کردید که دچار اضطراب‌های روحی بود. در رابطه با این کاراکتر و چالش‌های آن در این نمایش توضیح دهید؟

«یاسر» زخمی است؛ زخمیِ زخم‌زبان‌های اطرافیانش است. اضافه‌گویی‌های آدم‌های دیگر زندگی وی را به ‌هم‌ ریخته است. او از نظر شخصیتی، آدمی است که عاشق زندگی و زنش می‌باشد ولی میان چراهای زندگی درمانده است. آدم‌هایی شبیه یاسر در شهر زیاد هستند؛ آدم‌هایی که شاید به زور و اجبار وارد ماجراهایی در زندگی شده‌اند و آن‌قدر حرف‌های زیادی از اطرافیان خود شنیده‌اند که زندگیشان به سوی نابودی کشیده شده است. یاسر یکی از همین آدم‌های زخمی و رنج‌کشیده است. خودم کاراکتر او را بسیار دوست داشتم و راستش را بخواهید هر شب بعد از اجرا خیلی حالم گرفته بود و اشک‌های زیادی نیز برای یاسر و یاسرهای این شهر ریختم و دعا کردم که خدا نکند که از این آدم‌ها ببینم چون دیدن این تلخی‌ها در زندگی سخت و ناراحت‌کننده است.

این نمایش قبلاً یک بار دیگر هم به روی صحنه رفته بود. آیا نگران نبودید که بازی شما با بازیگر پیشین این نقش مقایسه شود؟

بله، در نقشی که که بنده بازی می‌کردم  قبلاً و در اجرایی که به کارگردانی آقای نیما دهقان روی صحنه رفته بود، آقای فرزین صابونی بازی کرده بودند. من سعی کردم آن نمایش را نبینم و با راهنمایی آقای آذرنگ آن ترکیبی که در ذهنم بود را با ایده‌های کارگردان مخلوط کردم و در حقیقت با کمک همدیگر یک ترکیب دیگری از آن کاراکتر را ساختیم. البته وقتی نقدهایی که به نمایش نوشته شده بود را خواندم، دیدم بازخورد این کار کاملاً مثبت بوده است. به نظرم هر کارگردانی با ایده خود می‌تواند کار را جلو ببرد و خدا را شکر این نمایش با کمترین تبلیغات تقریباً هر شب با اجرای خوبی مواجه بود و مخاطبان را راضی نگه داشت.

به نظر خودتان «ترن» تا چه اندازه توانسته است دین خود را به دفاع مقدس و «یاسر» ها ادا کند؟

«ترن» نوشته حمید رضا آذرنگ است. خود او جنگ‌زده است و آن را تجربه کرده است. او اصولاً در این سال‌ها با کارهایش ادای دین کرده است. اما قرار نیست که «یاسر» ها به دفاع مقدس ادای دین کنند بلکه قراراست که ما ادای دین به «یاسر» ها داشته باشیم. فکر می‌کنم با تمام بی‌مهری‌هایی که به «ترن» شده، این اتفاق افتاده است؛ اگرچه اتفافی که برای فیلم سینمایی «اروند» افتاد برای این نمایش هم رخ داده است و بعضی از آدم ها شهدا را فقط برای خودشان می‌دانند و در برابر کارهایی که درباره شهیدان است، موضع می‌گیرند.

از فعالیت‌های هنری جدیدتان بگویید.

یک فیلم سینمایی به نام «هاری» را در نوبت اکران دارم که قرار است اردیبهشت اکران شود. برای سال جدید احتمالاً با یک گروه دیگر تمرینات یک نمایش را آغاز کنیم. اما در مقوله تصویر صحبت‌هایی کرده‌ام ولی فعلاً فقط در حد گفت‌وگو است.  

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.