دکتر مهدی حجت با بیان اینکه اصلاح کیفیت معماری امروز کشورمان، تنها بوسیله نظارت بهبود پیدا نمیکند به خبرنگار ما میگوید: در بیاصالت شدن یا به عبارتی بیقوارهگی شهرهایمان عوامل متعددی دخیل است. این مشکلات از فراموش کردن معماری اصیل خودمان شروع شده، در نحوه تعلیم و تدریس دانشگاهها ادامه پیدا کرده و با استمرار در سودجویی فوق العاده ساختمان در ایران و ضعف نیروهای کنترل کننده و نظارتی تشدید شده و نبود قوانین لازم برای حفظ کیفیت شهر و معماری این دایره را تکمیل کرده است. دایرهای که برای اصلاح آن باید روند طولانی را طی کرد.
شهرهایمان را بیقواره کردهایم
این استاد دانشگاه تاکید میکند تنها راه برطرف کردن این مشکل، آگاهی دادن به مردم در مورد حقوق معمارانهشان است و اضافه میکند: مردم به همان اندازه که نیاز است در حوزه درآمد مالی و کسب سلامتی وسواس به خرج بدهند و آگاهی داشته باشند، باید در حوزه استفاده کردن از محل زندگی و کار شهرشان هم حساس باشند چرا که کیفیت بد معماری شهرها، بر زندگی آنها تاثیرات جبران ناپذیری دارد. به همان اندازه که هوای نامطلوب در شهرها مضر است به همان میزان شکل نامطلوب شهر، افرادی که در آن زندگی میکنند را تخریب میکند. بنابر این باید رسانههای عمومی، مدارس، دانشگاهها در مردم ایجاد حساسیت کنند تا آنها بدانند که محل زندگیشان باید از حداقل امکانات معقول برخوردار باشد. اگر این توجه تشدید شود بقیه مسایل با فشار عمومی شکل میگیرد.
بلند مرتبه سازی آرام بخشی برای نفوس
بنیانگذار سازمان میراث فرهنگی در ادامه توضیح میدهد: اینکه ما با تصمیمات و رفتارهای اشتباهمان مشکلاتی را بوجود بیاوریم و تنها راه برون رفت از این مشکلات را ساخت برج و ساختمانهای بلند مرتبه بدانیم، صحیح نیست. چرا که اگر آمایش سرزمینی درستی داشته باشیم و مجموعه نفوسی که در سرزمین ما هستند، به درستی در نقاط مختلف تقسیم شوند این مشکل شکل نخواهد گرفت. به طور نمونه اکنون در تمام قسمت شمالی خلیج فارس بستر بسیار وسیع و ظرفیتهای فوقالعادهای وجود دارد. علاوه بر آن در جنوب آذربایجان، کردستان، سیستان و بلوچستان، خراسان شمالی یا خراسان جنوبی هر کدام ظرفیتهای جمعیت بسیار خوبی را میتوانیم داشته باشیم. اما وقتی همه را تخریب کرده و از ظرفیتها بهره لازم را نمیبریم،مردم ناچار میشوند که به چند نقطه در سطح کشور مراجعه کنند و در نتیجه شهرها و نفوس متراکم بوجود میآید. وقتی نفوس متراکم کنار هم قرار گرفتند، نیاز به مسکن و آرامبخشی به نام بلند مرتبهسازی داریم.
پیشکسوت معمار ایران میگوید: اگر همین جمعیت به درستی و با شناسایی دقیق ظرفیتهای کشورمان در تمامی شهرها پخش شوند، همه جای کشور آباد شده و تراکم در بعضی نقاط بوجود نمیآید.ما در سرزمینی به این وسعت و با این امکانات بسیار، نباید اجازه دهیم جمعیت شهرهایمان از تعدادی مشخص بیشتر شود. وقتی روستاها را خراب کردیم و از ظرفیت شهرهای کوچک استفاده نکردیم به عبارتی سرزمینمان را نشناختیم و از ظرفیتهایش بی خبر ماندیم، بدیهی است که مردم برای داشتن زندگی بهتر مجبور به مهاجرت و رفتن به شهرهای بزرگ شوند. مشکلاتی که سبب شده پرجمعیتترین شهرهای جهان در خاک پهناور کشورمان وجود داشته باشد. دکتر حجت در پایان تاکید میکند: بلند مرتبهسازی خود یک پدیده نیست، بلکه معلول بوده و در اثر اشتباهات ما بوجود آمده است. اینکه در بعضی شهرهای بزرگ دنیا مانند منهتن نیویورک دلایل بلند مرتبه سازی وجود دارد، ربطی به ما ندارد و با اقتضائات سرزمین ما مغایر است.
سبک معماری جدید، زاییده نیاز کاذب اجتماع
اینکه در بعضی شهرهای بزرگ دنیا مانند منهتن نیویورک دلایل بلند مرتبه سازی وجود دارد، ربطی به ما ندارد و با اقتضائات سرزمین ما مغایر است دبیر جمعت کاهش خطرات زلزله ایران نیز بلند مرتبه سازی را به تنهایی بیماری شهرها ندانسته و میگوید: این بلند مرتبه سازیها، عوارض بیماری است و ریشه در مباحث اجتماعی دارد. ضمن اینکه بعضی شهرها نیازی به بلند مرتبه سازی ندارند و حتی بخاطر جایگاه و خطراتی که ممکن است ساختمانها را تهدید کند، احداث ساختمانهای بلند مرتبه قابل تایید نیست، اما این کار بیضابطه و به وفور انجام میشود. چرا که جامعه، زندگی در ساختمانهای بلند مرتبه و برجها را میپسندد. مخاطب روبهرو که سازندگان و سرمایهگذاران هستند نیز بر اساس نیاز جامعه، تولید کرده و آن ساختوسازها مورد استقبال مردم نیز قرار میگیرد که باید جامعهشناسان روی علل بوجود آمدن و استقبال از آنها تحقیق و علتیابی کنند. چرا که این سبک معماری بر اساس یک نیاز کاذب تحمیلی از طرف جامعه بوجود آمده است.
مهندس علیرضا سعیدی به بلند مرتبههایی که این سال ها در تهران به وفور ساخته شده اشاره کرده و اضافه میکند: میبینیم که این برجها، حتی در کوچههایی با عرض خیلی کم هم ساخته شده است. نتیجه این میشود که در زمان یک اتفاق طبیعی مانند زلزله، حتی در حالت خوشبینانه اگر خود ساختمان هم فرو نریخته و اصولی ساخته شده باشد و تنها نمای یک ساختمان 15 طبقه فرو بریزد، آن کوچه مسدود شده و عملیات امدادرسانی و نجات را با مشکل جدی روبرو میکند.
پلاسکو قربانی ساختمان سازی غیراصولی شد
این مهندس شهرساز میگوید: این بلند مرتبهها به هر دلیلی ساخته شدهاند، باید بررسی شوند که آیا بر اساس قانون و ضوابط درست جانمایی شدهاند؟ آیا از لحاظ دسترسیها، امکان حمایت گروههای اطفا، نجات و... تمام جوانب سنجیده شده است و هنگام بروز حادثه یا اتفاق ساختمانها قابلیت حمایت را دارند؟ این در حالی است که این ساخت و سازها در گرانترین قیمت زمینها که در شهرسازی جدید جزو بافت فرسوده محسوب شده و تراکم ساختمان زیاد است، احداث میشود.باید دید که هنگام بروز حادثهای آیا ممکن است ساختمانهای فرسوده راه امداد رسانی را بند بیاورند؟
با فرض رعایت این موارد، آیا ساخت و ساز بصورت ایمن بوده است؟ آیا مجری بر اساس محاسبات مهندس محاسب، ساختمان را ساخته و کیفیت نظارت هم بالا بوده است؟
این استاد دانشگاه در پایان با تاکید بر لزوم سنجیده شدن تمام این نکات کنار هم بیان میکند: باید تمام این نکات را در کنار هم بررسی کرده و بعد در بحث بلند مرتبه سازی به دیدگاهی روشن و وضوح تصویر برسیم. شاید هر کدام از این شاخصهها به تنهایی قابل قبول و در حد کفایت باشد. اما وقتی همه را در کنار هم چیده و به ساختمان نگاه میکنیم، موجودی بیقواره را میبینیم که در محل نامناسب، بدون دسترسی و رعایت نکات ایمنی از کوچهها و خیابان هایمان سر درآوردهاند. موجودی بیقواره، بدون رعایت نکات لازم ایمنی که سبب میشود حوادث جبران ناپذیری مانند پلاسکو را شاهد باشیم.
نظر شما