به گزارش قدس آنلاین، حسن روحانی رئیسجمهوری کشورمان صبح امروز در همایش سراسری قوه قضائیه که در محل اجلاس سران برگزار شد، طی سخنانی ضمن تبریک هفته قوه قضائیه اظهار داشت: مرحوم شهید بهشتی از آغاز فعالیتی که بنده شاهد آن بودهام یعنی از آغاز دهه ۴۰ هم به فکر تربیت دانشآموزان ویژه در آن دبیرستان دین و دانش قم بود و هم به فکر تأسیس مدرسه دینی با ویژگیهایی که او آن را لازم میدانست برای طلاب آن عصر و زمان، ایشان مسئولیت مدرسهای را ابتدا در سال ۴۰ و ۴۱ برعهده داشت به نام مدرسه علوی که در آنجا علاوه بر دروس حوزوی، دروس دیگری هم تدریس میشد که از جمله آن میتوان به دروس ریاضیات، تاریخ، محاوره زبان عربی و بسیاری از دروسی که در آن مدرسه توسط اساتید تدریس میشد.
وی ادامه داد: خود ایشان هم یک درسی را هم متکفل بود و برعهده داشت به نام سیرتالنبی و تاریخ زندگی پیامبر عظیمالشأن اسلام را هفتهای یکبار و صبحهای پنجشنبه در یک جلسه طولانی ۲ و ۳ ساعته توضیح میدادند و گاهی ایشان نیز به دلایلی دیگر دروس مدرسه را برعهده میگرفت که ما کتاب «حاشیه ملاعبدالله» اولین کتاب منطقی که طلاب میخوانند از محضر ایشان استفاده کردیم و ایشان تدریس میکردند. البته ایشان همزمان مکاسب را نیز در حوزه تدریس میکرد.
وی در ادامه افزود: ایشان فردی بسیار دقیق در زمینه تربیت جوانان برای مدیریت آینده کشور و طلاب جوان برای توانمندی در برابر نیازهای زمان برای آن عصری که با آن مواجه بودیم، بودند.
رئیس جمهور تصریح کرد: از زمانی که نهضت اسلامی از سال ۴۱ آغاز شد، ایشان همواره به عنوان یکی از فضلا و مدرسین به نام حوزه علمیه قم در کنار امام راحل بودند، بعداز پیروزی انقلاب هم بار بسیار سنگینی بر دوش گرفتند و واقعاً صبر ایشان به گونهای بود که دیگر صبر خسته شده بود و خود ایشان خسته نمیشد، آن همه اتهاماتی که در آن روزگار و در سال ۵۸ و ۵۹ تا روز شهادتش واقعاً کمتر مظلومی را ما در تاریخ بعد از انقلاب اسلامی مشاهده میکنیم، حداقل تا زمان حیات ایشان که البته به قول آن مرحوم بزرگوار که به نقل از ایشان نقل کرد که آسیاب به نوبت که نوبت دیگران هم فرا رسید، ولی آن زمان یعنی سال ۵۸ و ۵۹ مظلومترین شخصیت به نام انقلاب اسلامی بود.
روحانی ادامه داد: بنده آخرین باری که ایشان را از نزدیک زیارت کردم، چهارشنبه هفته قبل از شهادت ایشان بود؛ یعنی ۷ تیر که شهادت ایشان بود، بنده فکر میکنم حدود ۳ تیر روز چهارشنبه ملاقات مفصلی قبل از نماز با ایشان داشتم و بعد نماز خواندیم و مجدداً با یکدیگر ناهار خوردیم و بنده باز ماندم و اکنون کاملاً یادم هست که آن جلسه هم از کجا شروع و ما چه بحثهایی را در محضر ایشان مطرح کردیم. بنده فقط یک نکته را از آن جلسه میگویم و این جلسه مربوط به چند روز قبل از شهادت ایشان مربوط میشود.
وی افزود: ایشان به بنده فرمود که فلانی! من چند ماه پیش خدمت امام رفته بودم و قصد من این بود که استعفایم را تقدیم ایشان کنم، رفتم نشستم و داشتیم صحبت میکردیم محضر امام و جمعیت زیادی در حسینیه جمع شده بودند و برای امام شعار میدادند، از جمله درود بر خمینی و شعارهای دیگری که مطرح میشد و صدای مردم در حسینیه بلند بود و در اتاقی که نشسته بودیم آن صدا کاملاً به گوش میرسید. گفت قبل از اینکه بنده مسئله استعفایم را مطرح کنم، ایشان به یک مناسبتی به بنده گفت که آقای بهشتی! میبینید مردم چه میگویند در این حسینیه؟ گفتم بله، گفت امام فرمود فلانی، اگر همه مردم ایران شعارشان این باشد یعنی مثلاً درود بر خمینی یا همه مردم ایران شعارشان مرگ بر خمینی باشد، برای من فرق نمیکند. مرحوم بهشتی گفت که من وقتی این جمله را شنیدم دیگر خجالت کشیدم که بخواهم مسئله استعفای خودم را مطرح کنم و بحث دیگری را بنده مطرح کردم.
رئیسجمهور یادآور شد: آن روح بلند امام این چنین شاگردانی را هم در محضر خودش پرورش میدهد، در همان جلسات هفتگی سال ۵۸ حوادث زیادی مطرح میشد، از توهینهایی که به خود ایشان میشد، یادم هست یک بار در یک جمعی توهینی که در آن زمان به مقام معظم رهبری شده بود کم کم به جریان طبیعی تبدیل شده بود که بزرگان نظام در کوچه و خیابان و حتی در اجتماعات بزرگ، گاهی در دانشگاهها و گاهی در مساجد مورد توهین قرار بگیرند، اما شهید بهشتی صبر کرد و به ما آموخت که هر چیزی را برای انقلابمان و نظاممان و استحکام نظاممان به راحتی تحمل کنیم و بدانیم اگر کسی اخلاص داشت و برای خدا تلاش کرد، هر چه احمض به او افضل، یعنی هر چه مشکلتر باشد، خداوند اجر و مزد بیشتری را به ما عنایت خواهد کرد.
روحانی با بیان اینکه انقلاب اسلامی و نظام اسلامی ما روزهای بسیار سختی را پشت سر گذرانده است، تأکید کرد: از آن سالهای اول انقلاب که تلاش میکردند گروهکها نگذارند انقلاب ما استقرار پیدا کند، البته قدرتهای بزرگ هم حامی آنها بودند، اما مردم ما در کنار رهبری و امام ایستادند و از آن روزهای سخت عبور کردیم. البته قربانیهای فراوانی هم دادیم، از شهید مطهری گرفته تا شهید بهشتی و مفتح و دیگر شهدا، اما راه را ادامه دادیم و مردم ما هم پشت سر نظام و انقلاب و رهبری ایستادگی کردند.
وی ادامه داد: دومین معضل ما جنگ تحمیلی بود، چرا که جنگی بر ما تحمیل شد از طرف بیگانگان که البته به ظاهر یک کشور همسایه به ما حمله کرد، اما پشت قصه، بسیاری از قدرتها و ابرقدرتها پشت این داستان بودند. ۸ سال سختترین روزها را گذراندیم، روزهایی بود که حتی برای یک سلاح ساده و سبک کلاشینکف که هیچ وقت یادم نمیرود در هفتههای اول جنگ که از یک کشوری یک هواپیما کلاشینکف آوردیم و چقدر همه خوشحال بودیم که یک هواپیمای کلاشینکف برای ما رسیده، چون تفنگ معمولی که دراختیار سربازان ما بود، تفنگ ژسه و سنگین و کار کردن با آن سخت بود، اما کلاشینکف سلاح سبکترین نسبت به آن بود و راحتتر میشد با آن در میدان جنگ تحرک داشت. بنده از مهر و آبانماه به همراه تعدادی از مسئولان نظامی و عدهای نمایندگان مجلس، مسئول بررسی همه انبارهای نیروهای مسلح و زاغههای مهماتی بودم.
روحانی ادامه داد: بنده میخواهم شرایط سخت آن روزها را بگویم، ما همه انبارها و زاغههای مهماتی کشور را بازدید کردیم و آمارها را دیدیم، سپاه پاسداران آن روز در میدان جنگ بود، همچنین کمیتههای انقلاب در میدان جنگ بودند، اینها گاهی نیاز به یک سلاح سبک و معمولی داشتند، ولی نبود، مثلاً خمپاره ۶۰ بسیار داوطلب داشت چون به راحتی میشد به دوش گرفت و به راحتی بدون پایه استفاده کرد، البته برد آن کوتاه بود، همه آمارهای ما میگفت خمپاره ۶۰ در انبار نداریم و آمارهای ما در تهران این مسئله را میگفت و ما وقتی در شیراز در یک زاغه مهماتی خمپاره ۶۰ پیدا کردیم، بنده از آنجا تلفنی با آقای هاشمی رفسنجانی صحبت کردم و گفتم ما خمپاره ۶۰ پیدا کردیم شما باور نمیکنید که همه مسئولین و رزمندههای ما چقدر خوشحال شده بودند که ما خمپاره ۶۰ پیدا کرده بودیم، مقصود از این مطلب این است که شرایط ما چنین شرایطی بود و از سوی دیگر، مدرنترین سلاحها در اختیار دشمنان ما قرار دادند. میراژ اف ۱ وسط جنگ تحویل عراق دادند، همچنین میگ ۲۵ و سوپراستاندارد و موشکهای برد بلند و سلاحشیمیایی و... را وسط جنگ تحویل عراق دادند. ما با مظلومیت ایستادگی کردیم و جنگیدیم. اینها دومین مشکلات انقلاب اسلامی ایران بود.
روحانی در ادامه سخنان خود گفت: مشکل سوم دوران انقلاب ما، طراحی برای فشار و تحریم کشورمان بود، جنگ هشت ساله تمام شده بود، البته هنوز آثار جنگ وجود دارد و هنوز از لحاظ حقوقی همه مسائل جنگ حل نشده و هنوز بعد از حدود سی سال، برخی از حقوقی که باید عملیاتی و اجرایی شود، نشده، هنوز دفتر CBC تشکیل نشده و هنوز اروند رود لایروبی نشده و هنوز قرارداد ۱۹۷۵ همه ابعادش اجرا نشده، طبیعی است جنگ هشت ساله ممکن است آثارش ۳۰ تا ۴۰ سال باقی بماند تا همه آثارش برطرف شود، لذا جنگها و معضلات بینالمللی این چنین است و مشکلات یک روزه حل نمیشود.
وی افزود: ما تا رفتیم برای استقرار نظاممان و کار را به پایان برسانیم، جنگ بر ما تحمیل شد، همچنین تا رفتیم آثار جنگ را بزداییم و کشور آرامش پیدا کند، تحریم را بر ما تحمیل کردند، البته احتمال اینکه جنگ را میخواستند بر ما تحمیل کنند، این احتمالش بالا بود. در سال ۸۲ ما را داشتند میبردند به شورای امنیت سازمان ملل همان زمانی که آمریکاییها میخواستند به ایران یا عراق حمله کنند و در تردید بودند که اکنون بنده با آن تاریخ کاری ندارم و به هر حال از آن دوره عبور کردیم و بالاخره درنهایت تحریم را بر ما تحمیل کردند. تحریم هم سختیهای خودش را مانند دوران جنگ دارد و ایستادگی و مقاومت میخواهد و در همه این مراحل، مردم بودند که ایستادند و تحمل کردند و پشت نظام را خالی نکردند.
رئیسجمهور افزود: جنگ آثاری دارد و این آثار سالها به طول میانجامد تا رفع شود، همچنین تحریم، آثاری دارد و این آثار سالها طول میکشد تا تمام شود.
وی ادامه داد: امروز در یک شرایطی هستیم و از آغاز دولت یازدهم که میتوانیم بگوییم شرایطی است که اگر همه دست به دست هم دهیم و اگر نگذاریم توطئه دیگران کارگر بیفتد، انشاءالله به حول و قوه الهی میتوانیم تا پایان قرن و ورود به قرن جدید، تا حد زیادی مشکلات گذشته را جبران و حل و فصل کنیم.
رئیس قوه مجریه تأکید کرد: حل برخی از مشکلات، مورد خواست بدخواهان و دشمنان انقلاب نیست، آنها هر روز داستانی را برای ما میسازند و از هر داستانی سریالی را برای ما تولید میکنند و سریالی پشت سریال دیگر، برای اینکه ذهن و فکر ما از مسائل اصلی جدا شود و ما به مسائل فرعی مشغول شویم، ما امروز پس از سالها شرایط بیکاری سخت حدود هشت سال شغل خالص در ایران آمارش تقریباً صفر بوده و این حادثه مهمی است و ما چون از آن عبور کردیم و یا داریم به تدریج عبور میکنیم، دارد یادمان میرود که از سال ۱۳۸۵ تا سال ۹۲ اشتغال خالص ما تقریباً صفر بوده، در شرایطی که بیشترین بیکار را داشتیم. یادمان میرود که آغاز دولت یازدهم و اوایل سال ۹۲ ما با رکود بینظیر در تاریخ کشور روبهرو بودیم.
وی افزود: یعنی رشد اقتصادی منفی ۶.۸ و این وضع رشد اقتصادی ما بوده، امروز برخی از رکود حرف میزنند که اشکالی هم ندارد، آن روز کجا بودند؟ در سال ۹۱ که رشد منفی ۶.۸ داشتیم چطور از بیان شریفشان و روزنامهها و سایتها از رسانه ملی این کلمه رکود را کمتر میشنیدیم و اکنون که از رکود عبور کردهایم و رشد اقتصادی سال ۹۵ ما طبق مرکز آمار مثبت ۸.۳ و طبق نظر بانک مرکزی مثبت ۱۲.۵ بوده و اکنون که شرایط به این وضعیت رسیده، تازه عدهای کلمه رکود را یاد گرفتهاند که ادا بفرمایند.
رئیسجمهور خاطرنشان کرد: اگر همین سه شاخص را درنظر بگیریم، یعنی بیکاری، رشد اقتصادی و تورم، تورم ما در اواسط سال ۹۲ و در آغاز دولت یازدهم بالای ۴۰ درصد بود. ما اکنون از همه اینها یک قدم فاصله گرفتیم، البته شرایط ما هنوز شرایط خوبی نیست و ما هنوز به اندازه کافی رونق اقتصادی نداریم و هنوز اشتغال ما تا آنجا که نیاز ما است خیلی فاصله دارد.
نظر شما