قدس آنلاین - امام صادق(علیهالسلام) درنیمه اول قرن دوم هجری مدرسهای را بازگشایی کردند که تا آن زمان در دنیای اسلام بی سابقه بود. علاوه بر این، فقه شیعه نیز مدیون پیشوای ششم شیعیان است. همچنین برخی علمای اهل سنت مانند ابوحنیفه خود را مدیون علم سرشار جعفربن محمد(علیهالسلام) میدانند و به گفته او «همه عائله امام جعفر صادق هستند». دلیل این سخن ابوحنیفه نیز احکامی مانند احکام حج است که دنیای اسلام از آن بهره مند شده است. حدیثی در صحیح مسلم از کتب اهل سنّت از آن حضرت روایت شده است که مأخذ حدود ۴۰۰ ماده درباره احکام حج است که اهل سنت از آن پیروی میکنند.
همه اینها به سبب آن بود که امام صادق(علیهالسلام) در اوضاع و احوال سیاسی کشورهای اسلامی در آن زمان به فرصت مهمی دست پیدا کردند تا بزرگترین نهضت علمی را رهبری و مکتبی را پایهگذاری کنند که معروفترین علمای اسلام در آن شاگردی کردند.
یکی از رخدادهای دوره حیات امام صادق(علیهالسلام) که در پی خدمات علمی آن حضرت به وجود آمد، آوازه علمی پیشوای ششم شیعیان در بلاد اسلامی بود، به گونهای که علمای عراق، حجاز، خراسان و شام از محضر ایشان استفادهها کرده و در معضلات مسائل اسلامی و علمی، تنها، آن حضرت را حلال مشکلات مییافتند. منحصر نبودن در علوم اسلامی یکی از ویژگیهای منحصر به فرد مکتب علمی امام صادق(علیهالسلام) است.
امام در سایر دانشهای بشری، مانند نجوم، هیئت، ریاضی، طب، تشریح، شیمی و گیاه شناسی و علوم دیگر از این قبیل نیز شاگردانی توانا تربیت کردند که در این فنون، معروف و مشهورند. یکی از علومی که مورد توجه امام بود و حضرت صادق(علیهالسلام) آن را تدریس میکردند «شیمی» بوده است. جابربن حیان که یکی از نوابغ جهان اسلام است، از شاگردان امام در مکتب علمی ایشان است. او در بیشتر علوم اسلامی، طب، تشریح، نجوم، هیئت، فلکیات محیطی و طبیعی، ریاضیات، شیمی، فلسفه، منطق، اخلاق، تاریخ، ادب، شعر، معرفه الحیوان، گیاه شناسی و صنعت متبحر بوده و نخستین کسی است که برای تجارب علمی و تعیین مقادیر اشیا که مورد تجربه او بود، میزان استعمال کرد، و اندازهای اندک را که در عصر ما جز با ترازوهای حساس و دقیق نمیتوان سنجید، معین کرد، در حالی که پس از ۶۰۰ سال در اروپا، علمای شیمی در تجارب خود از میزان استفاده کردند و همچنین مداد نوری برای امکان قرائت در تاریکی را اختراع کرد که در کتابت آثار مهم و با ارزش از آن استفاده میشد.
خلاصه آنکه هر کدام از شاگردان این مکتب خود به تنهایی، دلالت بر عظمت بیمنتهای این مکتب هستند و البته این مدرسه و دانشگاه بزرگ، نه تنها دانشمندان شیعه، بلکه دانشمندان بزرگ از مخالفان مکتب اهل بیت(علیهمالسلام) را به اعتراف واداشته و همه بصراحت، به اعلم و افقه بودن امام صادق(علیهالسلام) اعتراف کردند. ابوحنیفه رئیس احناف میگوید: «مَا رَأَیْتُ أفقَه مِنْ جَعْفَر بْنِ مُحَمَّد؛ من فقیهتر از جعفر بن محمد ندیدهام.»
حسن بن وشا نیز در این رابطه گفت: عجب! اگر من میدانستم که حدیث اینگونه مشتری و خواهان دارد، بیشتر از این جمع میکردم. من در مسجد کوفه ۹۰۰ شیخ را درک کردهام که همه میگفتند: حدیث کرد مرا جعفر بن محمّد.»
این دانشگاه بزرگی است که موافقان و مخالفان را به حیرت واداشته است. آنچه موجب تأسف است، اینکه سیاست ترک رجوع به اهل بیت(علیهمالسلام) راه استفاده از برکات وجود آن حضرت و علوم بی منتهایش را بر امت مسلمان بست تا آنجا که مثل بخاری از حضرت امام جعفر صادق(علیهالسلام) یک روایت هم نقل نکرده که این امر یک مصیبت بزرگ است.
نظر شما