به گزارش قدس آنلاین، ساختمان فوتبال ایران «نما» ندارد. پوشش تلویزیونی ضعیف لیگ برتر، مشخص نشدن وضعیت حق پخش فوتبال، باشگاههای بدهکار، بازیکنان و مربیانی که بهروز نشدهاند، ساختار نداشتن باشگاهها، عدم شفافیت مالی، اجرای «معمولی» و خالی از خلاقیت لیگ برتر و بسیاری از موضوعات دیگر تنها گوشهای از نمای از دست رفته فوتبال ایران است.
در حقیقت اعتبار و جایگاه فوتبال ایران سالهاست از بین رفته است و تلاشی برای افزایش آبرو دیده نمیشود. تئوری پنجره شکسته در حوزه جرمشناسی براساس مطالعات تجربی متعدد را این گونه تعریف میکنند که فرض کنید تعداد اندکی از پنجرههای یک ساختمان شکسته باشد، اگر این پنجرهها برای مدت طولانی درست نشوند، خرابکاران میل بیشتری برای شکستن سایر پنجرهها پیدا میکنند و تعداد بیشتری از آنها را میشکنند.
اگر این وضع ادامه پیدا کند، پس از مدتی ساختمان کاملا متروکه خواهد شد و به تصرف خرابکاران در خواهد آمد. یا تصور کنید اگر مقداری زباله روی پیادهرو ریخته باشد، مدتی بعد کیسههای زباله بزرگتر در آنجا قرار خواهد گرفت و در نهایت پیادهرو به محل انباشت زباله تبدیل خواهد شد. اکنون فوتبال ایران با اخبار فراوانی درباره مشکلات ساختاری روبهروست که در واقع با بیشمار پنجرههای شکسته در حال گذران است.
میتوان حدس زد در عمق این ساختمان چه میگذرد. همین که در این سالها مدیری تازه تربیت نشده است، مربی تازهای بیرون نیامده، باشگاه حرفهای نمود نیافته نشان میدهد فوتبال ایران به ورشکستگی رسیده است. تلاشی برای بهتر شدن دیده نمیشود.
مدیری برای ایجاد ساختار بهتر دیده نمیشود. چرا برای هیچکس مهم نیست؟ اگرچه خبرهای فساد و سوءمدیریتها، عواقب تئوری پنجره شکسته را دارد اما هرچه آگاهیهای عمومی بیشتر شود مبارزه با سوءمدیریتها سهلتر خواهد شد.
* علی عالی
نظر شما