قدس آنلاین- در آن دوران جنس نگاه نویسندگان داستان جنگ در اروپا بسیار متفاوت با آمریکا بود. در اروپا طرح مباحث اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در بستر داستانهای جنگ از اهمیت بهسزایی برخورداربود. در داستانهای جنگی غالباً تحولات اقتصادی مهمترین عامل وقوع رویدادهای بزرگی چون جنگ و کشتار به حساب میآیند. همچنین در داستانهای اروپایی تحولات بنیادینی که جنگ در جامعه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ملل ایجاد کرده مورد ارزیابی و تحلیل قرار میگیرد. در اینراستا نویسندگان اروپایی برای رسیدن به اهدافی اینچنینی میبایست به پژوهشهای عمیقی دست بزنند. هاینریشبل بهزعم بسیاری از تحلیلگران عرصه ادبیات داستانی از شاخصترین نویسندگان آلمان به حساب میآید. در داستانهای کوتاه جنگی بل مضامینی چون پیشینه تاریخی اجتماعی و فرهنگی آلمان، نوعدوستی، وجدان و حاکمیت هنجارهای اجتماعی بیش از هرچیز موردتوجه قرار گرفته است.
او فردی تجربهگراست و بالطبع این روحیه در پیدایش سبک داستاننویسی او تأثیرگذار بوده است. او بهدقت و با ریزبینی خاصی رویدادها و حوادث مرتبط با جنگ را رصد و در بستر داستان خود طرح میکند. هانریشبل شخصاً از ژانر داستان کوتاه برای خلق داستان جنگ بیشتر استقبال میکند. بیشک مذهب و خانواده تأثیر بهسزایی در شکلگیری باورهای بل داشتند، جدای از این هنجارها و شرایط اجتماعی حاکم، جنگ جهانی اول، تورم دهه ۱۹۲۰، رکود دهه سی، جنگ جهانی دوم، ظهور و سقوط فاشیسم، شکوفایی اقتصادی دهه پنجاه، تروریسم و... تمامی در ساخت داستانهای کوتاه بل تأثیرگذار بودهاند. در پی آن هانریشبل در آثارش به ارزیابی پیامدهای جنگ پرداخت. وی غالباً با دیدی کاملاً منتقدانه به آلمان مدرن و ارزشهای مادیگرایانهی جامعه بعد از جنگ نگریست. ورود به این وادی بهمنظور واکاوی تأثیر جنگ بر جامعه، مردم و فرهنگ باعث شد تا هانریشبل موفق به دریافت جایزه نوبل ادبیات در سال 1972 شود. وی اصل اولیه داستاننویسی را تعهد و پایبندی به اصول میداند. او معتقد است که تعهد از دستور زبان شروع میشود و در مرحله بعد، هنرهای تصویری را دربرمیگیرد. بل میگوید نویسنده باید بسیار کوشا باشد، برای خلق داستان زحمت بسیار بکشد، وظیفهشناس و متعهد باشد و این اوست که باید جایگاه خود را در جامعه ادبی و میان مردم بیابد. با بررسی نقطهنظرات هانریشبل مشخص میشود که برای خود او تعهد شرط اولیه بهحساب میآید. او متعهد بودن نویسنده و هنرمند را عامل شکلگیری ادبیات و هنر میداند. او خود را مسئول درقبال جامعه میداند و حتی نمیتواند نسبت به نویسندگان و هنرمندان لاقید در همه ابعاد ادبی و هنری بیتفاوت باشد. درواقع فساد در طرح مضامین و محتوا و بیبندوباری در شکلگیری کارشان او را رنج میدهد و وا میدارد تا با آنها مقابله کند. با تمامی این اوصاف بل چندان کاری به شخصیتهای داستانهایش ندارد و اجازه میدهد تا آنها زندگی خصوصی خود را دنبال کنند. از اینرو داستانهای کوتاه جنگ هانریشبل جدای از تصویرگری رویدادهای دلخراش جنگ، در فضایی مملو از خواستهها و تعلقات فکریاش شکل گرفته است. او خود در جنگ شرکت کرد و بالطبع توانست تألمات خود را در این وادی با ریزبینی مطرح کند.
نظر شما