به گزارش قدس آنلاین، پیش از این، نظر دو کارشناس فعال محیط زیستی را درباره سیاستهای آینده سازمان محیط زیست منعکس کردیم. در این نوبت شنونده حرفهای محمدعلی اللهقلی، کارشناس محیط زیست هستیم که حرفهایی از سر درد دارد. به این امید که در مدیریت آینده سازمان، این دغدغهها جدی گرفته شود.
* به مدیری نیازمندیم که از نو بسازد
اللهقلی گفتههای خود را این گونه شروع میکند که: عادت کردهایم با تغییر دولت ها، مدیران اصلی در این سازمان هم تغییرکنند و حتی برخی از مدیران سازمان در سطوح پایینتر، اما این تغییرات هرگز تغییراتی نبوده است که بگوییم یک تغییر اساسی و بنیادی در سازمان رخ داده است.
در سازمان محیط زیست کشور به مدیری نیازمندیم که به قول معروف آتشی بزند و همه چیز را از نو بسازد چون معتقدم با این بدنه فعلی نباید انتظار معجزهای داشت. وی با بیان اینکه متأسفانه در بخش کارشناسان سازمان در دفاتر مختلف از جمله دفتر تالابها، دفتر شکار و صید، محیط زیست انسانی و... تغییر اساسی اتفاق نیفتاده است و این بدنه سالهاست همچنان بدون تغییر مانده، میگوید: ما در محیط زیست ایران به ظاهر با یک قحط الرجال روبه رو هستیم و این مسئله هم در مورد مدیر سازمان صدق میکند و هم درباره مدیر کلها و مدیران ادارات و گاهی احساس میشود عدهای به دلیل رفاقت، ارتباطات و برخی از مسائل دیگر در پُستهایی قرار گرفتهاند که این مسئله خیانت به این آب و خاک است؛ چون اتفاق افتاده است که در شهر کوچکی مدیر اداره محیط زیست را سفارش بخشدار، نماینده مجلس و یا شخص صاحب نفوذ دیگری تعیین میکند.
اللهقلی تأکید میکند: متأسفانه این سفارشها بر سرنوشت محیط زیست و میراث طبیعی یک منطقه اثرگذار است و ممکن است منطقهای را با این سفارشها به قهقرا ببریم یا به نابودی بکشانیم.
وی با بیان اینکه وقتی کسی را به زور به عنوان مدیر محیط زیست در یک منطقه معرفی میکنیم، شاید هیچ عِرق و تفکر و دلمشغولی در این زمینه نداشته باشد، تأکید میکند: در سازمان محیط زیست کشور به مدیری نیازمندیم که به قول معروف آتشی بزند و همه چیز را از نو بسازد چون معتقدم با این بدنه فعلی نباید انتظار معجزهای داشت.
* مسئولیت اصلی سازمان باید «حفاظت» باشد
این کارشناس و فعال محیط زیستی میگوید: مورد خیلی مهم دیگر که باید به آن توجه شود وضعیت معیشتی مأموران است، چون در حال حاضر در استانها مثلاً اگر ۳۰ نفر خدمت میکنند، ۲۸ نفر کارشناس و اداری هستند و دو نفر مأمور محیط زیست. در صورتی که کار اصلی را مأمور محیط زیست انجام میدهد و نباید فراموش کرد که کار محیط زیستی، انجام کار دفتری نیست؛ چون از نام سازمان هم مشخص است که به حفاظت محیط زیست اشاره شده است و تحقیقات و آموزش و چیزهایی از این دست با این که باید باشند، اما نباید بر مسئولیت اصلی سازمان غلبه کنند.
وی خاطرنشان کرد: وقتی حافظان محیط زیست ما در ماه یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان دریافت میکنند، این دریافت، کفاف زندگی آنها را نمیدهد. آنها صورت خودشان را با سیلی سرخ نگه میدارند و طبیعی است که در این میان شاهد خطای برخی محیط بانان باشیم هر چند در مقابل این جمله طبق معمول خیلیها جبهه خواهند گرفت، اما باید قبول کرد که این واقعیت است، البته ما مأمورانی هم داریم که منطقهای که در آن خدمت میکنند، برای آنها حکم ناموس را دارد و میتوانم با مثال بگویم که مثلاً در فلان منطقه ایران اگر فلان مدیر یگان حفاظت و فلان مأمور نباشد بزرگترین جمعیت آهو یا کل و بز از بین میرود.
اللهقلی خاطرنشان میکند: مدیر آینده سازمان حتماً باید به این مورد هم توجه کند که از حقوق برخی کارشناسان که بودن آنها اثری ندارد، کم کند و آنها را بر سر کارهای اثرگذار بگمارد و حقوق مأمور محیط زیستی که یک دهم استاندارد جهانی در خشکی و یک بیستم در تالابهاست تقویت شود.
* سازمانهای مردمنهاد بازو یا پرورده سازمان
این فعال زیستمحیطی تأکید میکند: باید به بحث سازمانهای مردم نهاد هم توجه بیشتری بشود؛ به این معنی که سازمان مردم نهادی که زیر بلیت سازمان محیط زیست باشد، دیگر آن عملکرد لازم را از آن شاهد نخواهیم بود؛ چون نه بازوی سازمان خواهد بود، نه مغز متفکر، بلکه پرورده سازمان خواهد بود و این سیاست اشتباه سازمان درباره تشکیل سازمانهای مردم نهاد باید اصلاح شود.
الله قلی در ادامه درباره سیاستها و بایدها و نبایدهای مدیریت جدید سازمان هم میگوید: سازمان به شکل جدی باید دنبال احقاق حق خودش باشد چون نمیتواند با بودجهای که از بودجه یک ناحیه شهرداری در تهران کمتر است این همه عرصه طبیعی را حفظ کند.
وی در پایان گفتههای خود تأکید میکند: وقتی بودجه سازمان در سال ۱۷۲ میلیارد تومان است ولی یک سد خاکی ۱۶۰۰ میلیارد بودجه دارد، چگونه سازمان میتواند جلوی ساخت یک سد در مکانی اشتباه را بگیرد؟!
نظر شما