تحولات لبنان و فلسطین

وجه عبرت انگیزی تاریخ وقتی بیشتر خود را نشان می‌دهد که در مقایسه آنچه قرن‌ها قبل رخ داده با آنچه در دنیای کنونی تجربه می‌کنی، شباهتی بی بدیل می‌یابی؛

«واقعه حرّه» پس از ۱۴ قرن با داعش تکرار شد!

قدس آنلاین-  وجه عبرت انگیزی تاریخ وقتی بیشتر خود را نشان می‌دهد که در مقایسه آنچه قرن‌ها قبل رخ داده با آنچه در دنیای کنونی تجربه می‌کنی، شباهتی بی بدیل می‌یابی؛ گویی روح خبیث برخی اتفاقات در جسم وقایع دنیای امروز حلول کرده و آدمی را چندین قرن عقب می‌برد... نمونه این مهم، جنایت‌های سپاه یزید در واقعه حرّه است که با گروه‌های تکفیری بویژه داعش دوباره متولد شده و صفحات کتاب تاریخ را با شدتی بیشتر سیاه می‌کند.

به مناسبت فرا رسیدن سالروز واقعه حرّه و به منظور بررسی تطبیقی آن جنایت‌ها با ددمنشی تکفیری‌ها، با حجت الاسلام والمسلمین دکتر عزالدین رضانژاد، دانشیار جامعه المصطفی(صلی الله علیه و آله) العالمیه و رئیس پژوهشکده علوم اسلامی پژوهشگاه المصطفی(صلی الله علیه و آله) به گفت‌وگو پرداخته‌ایم که مشروح آن به حضورتان تقدیم می‌شود.

واقعه حرّه با چه دلایلی و زمینه هایی رخ داد و چرا از آن به عنوان یکی از تلخ‌ترین جنایت‌های تاریخ اسلام یاد می‌شود؟

شهر مدینه همچنان که پایگاه استقبال از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) بود و به «مدینة النبی» شهرت یافت، در عصر صحابه و تابعین نیز از شهرهای مهم اسلام و مرکز خلافت خلفا محسوب می‌شد، از این رو مردم شهر که عمدتاً از مهاجران، انصار و بعدها دیگر مسلمانان مهاجر بودند، همواره سعی داشتند بر سنت و سیره اسلامی باقی بمانند.

اگرچه مرکز خلافت در دوران خلافت امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) به دلیل سرکوب شورش طلحه و زبیر و شرکت در جنگ جمل، به کوفه منتقل شد، اما پس از شهادت امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) و بازگشت صحابه و اهل بیت(علیهم السلام) به مدینه، این شهر همچنان از رونق علمی، فرهنگی اسلامی برخوردار بود تا واقعه عاشورا و شهادت سیدالشهدا(علیه‌السلام) که سبب نارضایتی مردم مدینه از شهادت و اسارت فرزندان پیامبر(صلی الله علیه و آله) و قیام علیه یزید شد.

البته یزید در سال ۶۲ یا ۶۳ هجری، هیئتی از بزرگان مدینه را به حضور طلبید تا از آن‌ها دلجویی کند، اما پس از بازگشتِ بدون حاصل و افشای حقیقت خلافت اسلامی در شام توسط آن هیئت، عبدالله بن حنظله، فرزند حنظله غسیل الملائکه، رهبری جمع را بر عهده گرفت و مردم را علیه حکومت فاسق یزید برانگیخت.

وقتی خبر به شام رسید، یزید برای تثبیت حکومت خود، حدود ۵۰۰۰ نیرو را به سرکردگی مسلم بن عقبه رهسپار مدینه کرد تا این قیام را سرکوب کند و مسلم نیز با اختیاراتی که داشت در سرکوب مردم مدینه از هیچ جنایتی فروگذار نکرد چنانکه به دستور او هزاران بی‌گناه از زن، کودک، جوان و پیر کشته شدند (بنابر نظر مورخان، شمار کشته شدگان حداقل بین چهار تا ۱۱هزار و ۷۰۰ نفر بوده است) و همه مورخان نوشته‌اند، وی سه روز همه چیز را برای سربازان‌اش مباح کرد!

همچنین، بیش از ۷۰۰ نفر از حافظان قرآن و نیز ۸۰ نفر از صحابی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) که برخی در جنگ بدر حضور داشتند، همگی کشته شدند و کسی باقی نماند، بنابراین برخی مورخان می‌گویند این سرکوب با این شدت، در واقع انتقام خون امویان و کشته‌های بدر و اُحد و نیز قتل عثمان بویژه از انصار، بوده است.

درباره چرایی شهرت این واقعه به «حرّه» نیز باید گفت حرّه به معنای سنگستان‌های سیاه و غیرحاصلخیز است که مناطق شرقی و غربی مدینه پُر از آن هاست و لشکر شام در آن‌ها اردو زد و سپس بنابر برخی اقوال در دوم ذی الحجه و به نقل اکثر مورخان در روزهای پایانی این ماه در سال ۶۳ هجری، به مدینة النبی حمله کرد.

تصریح تاریخ درباره نوع برخورد سپاه شام با امام سجاد(علیه‌السلام) و نیز برخورد حضرت با پناهجویان مدینه چیست؟

در جریان قیام، برخی از بزرگان و صحابه همچون امام سجاد(علیه‌السلام)، ابوسعید خُدری و... به عللی علنی دعوت عبدالله بن حنظله یا رفیق او عبدالله بن مطیع را نپذیرفتند، بنابراین خانه‌های آن‌ها در واقعه حرّه از حمله و تعرض در امان ماند.

از سوی دیگر یزید به خاطر جنایتی که در سال ۶۱ هجری نسبت به سیدالشهدا(علیه‌السلام) و اهل بیت ایشان روا داشت، دستور داد، نسبت به باقی‌مانده اهل بیت امام(علیه‌السلام) از جمله امام سجاد(علیه‌السلام) خشونتی اعمال نشود تا اینچنین هم از اهل بیت سیدالشهدا(علیه‌السلام) دلجویی و هم بنی‌هاشم و مردم مدینه را به خود جذب کند. از این رو مسلم بن عقبه دستور داد، کاری به بیت امام سجاد(علیه‌السلام) و اطرافیان ایشان نداشته باشند، البته امام سجاد(علیه‌السلام) در این جریان سعی کردند به اهالی مدینه حتی امویان پناه داده و محافظت‌شان کنند.

اگر از واقعه حرّه به تاریخ معاصر پل بزنیم چه وجه شباهتی بین آن جنایت‌ها و تعرضات با جنایت‌های گروه‌های تکفیری بویژه داعش در تعرض به جان و مال و ناموس مسلمین وجود دارد؟

متأسفانه، در تاریخ اسلام و در قرون گذشته، گروه‌های تکفیری به وجود آمدند و نسبت به امت اسلامی برخورد ناسالمی روا داشته‌اند، اما در میان همه فرقه‌ها و جریان‌های گذشته، جریان‌های تکفیری کنونی تفاوت فاحشی دارند زیرا اولاً این جریان‌ها سعی دارند در گفتار و رفتار دنبال آنی باشند که بنی امیه تعقیب می‌کرد؛ چنانکه هنوز یزیدبن معاویه را امیرمؤمنان و خود را طرفدار خلافت امویان می‌دانند؛ بنابراین در عمل اعم از کشتار، قتل و غارت مانند امویان هستند.

برای اثبات این سخن به نکته‌ای از «شرح نهج البلاغه» ابن ابی الحدید، جلد۳، صفحه ۲۵۹ اشاره می‌کنم که می‌گوید: لشکریان شام، مردم مدینه را سر بریدند، آن گونه که قصاب گوسفند را سر می‌بُرد؛ چنان خون‌ها ریخته شد که قدم‌ها در آن فرو می‌رفت، فرزندان مهاجر و انصار و مجاهدانِ بدر را به قتل رساندند و از آن‌ها که باقی ماندند به عنوان بردگان برای یزید بیعت گرفتند!

امروز هم جنایتِ مسلم بن عقبه را تکفیری‌ها با نام خلافت اسلامی و با سرکردگی چهره هایی مثل ابوبکر بغدادی در حق مسلمانان اعمال می‌کنند؛ به عبارت بهتر، بیعت گرفتن با زور، حاکمیت با خشونت و رفتارهای غیراسلامی از مشترکات بین جریان‌های تکفیری معاصر با جنایتکاران کربلا و واقعه حرّه است؛ چنانکه گزارش شده در واقعه حرّه حتی شکم زنان باردار را دریدند و جنین شان را کشتند و امروز هم تکفیری‌ها خصوصاً داعش چنین می‌کنند.

آنچه مدافعان حرم برای دفاع از مظلوم و پاسخ به ندای پناهجویی مسلمانان مظلوم عراق و سوریه انجام می‌دهند، تا چه حد از رفتار امام سجاد(علیه‌السلام) الهام گرفته است؟

همان طور که دفاع از مظلوم در سیره امام سجاد(علیه‌السلام) تبلور دارد، امروز هم یکی از وجوه عمل کسانی که با عنوان «مدافع حرم» دست از زندگی شسته و همه خوشی‌ها و دلبستگی‌های دنیایی را کنار می‌گذارند و به عشق حفظ شعائر دینی و ارزش‌های والای مذهبی به جنگ و نبرد با جنایتکاران می‌پردازند، «دفاع از مظلوم» است. بنا براین در بررسی انگیزه‌های مدافعان حرم چند عامل قابل بررسی است؛ نخست آنکه تکفیری‌ها بویژه داعش به بهانه ایجاد خلافت اسلامی، همه کشورهای اسلامی بویژه جمهوری اسلامی را هدف خود قرار داده‌اند و بارها گفته‌اند که ما گام به گام برای از بین بردن نظام جمهوری اسلامی پیش می‌آییم؛ پس مدافعان حرم مدافعان نظام هم هستند.

نکته دوم آنکه این دشمن خونخوار هیچ رحمی به هیچ کس ندارد؛ نه از نگاه مذهبی و نه فرامذهبی، از این رو، دفاع از مظلوم حتی اگر مسلمان نباشد، بر همه لازم است زیرا ما شیعه مولایی هستیم که در آخرین لحظات عمر مبارک شان سفارش کرد: «کونوا لِلظّالِمِ خَصْما وَ لِلْمَظْلومِ عَوْنا. ». «دشمن ستمکار و یاور مظلوم باشید». (دشتی، ۵۵۸)

دلیل سوم حفظ شعائر اسلامی است که ما را ملزم به مقاومت می‌کند، چون تکفیری‌ها، الگوهای مذهبی را هدف قرار داده‌اند مثل تخریب اماکن مذهبی و حرم مطهر اهل بیت(علیه‌السلام) چنانکه در سامرا جسارت و جنایت کردند و نیز قبور بزرگان اهل سنت را مورد جسارت قرار دادند و برای دیگر قبور و حرم‌ها نیز برنامه داشته و دارند.

افزون بر این، پیشگیری از نفوذ دشمن نیز مطرح است؛ اگر مدافعان حرم پا پیش نمی‌گذاشتند این جنایتکاران وارد کشور می‌شدند  و ما می‌بایست در کوچه پسکوچه‌های این کشور امن و آرام، جنگ تن به تن می‌کردیم.

همچنین، تداوم حق طلبی و کمک به مسلمانان، هدف مدافعان حرم است. وقتی فریاد مسلمانان اعم از شیعه و سنی در سوریه، عراق، لبنان، فلسطین و... شنیده می‌شود، مدافعان حرم برای کمک به آن‌ها می‌روند.

نهایتاً آنکه دشمنِ همه مسلمانان و انسانیت یعنی آمریکا و رژیم صهیونیستی از طریق گروه‌های تکفیری می‌خواهند، مسلمین را به خود مشغول کنند تا رژیم صهیونیستی در امنیت به کار خویش مشغول باشد؛ بنابراین مدافعان حرم در واقع غیرمستقیم مدافع قدس شریف و فلسطین هم هستند، برای همین صهیونیست‌ها مستقیم و غیرمستقیم به تکفیری‌ها کمک می‌کنند تا جبهه اسلام را تضعیف و تخریب کنند.

---- برش

بیعت گرفتن با زور، حاکمیت با خشونت و رفتارهای غیراسلامی از مشترکات بین جریان‌های تکفیری معاصر با جنایتکاران کربلا و واقعه حرّه است؛ چنانکه گزارش شده در واقعه حرّه حتی شکم زنان باردار را دریدند و جنین شان را کشتند و امروز هم تکفیری‌ها خصوصاً داعش چنین می‌کنند

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.