زور استقلال به استقلال نرسید! تیمی که منصوریان را مستعفی کرد بدقلقتر و سرکشتر از آنی است که تحت امر «وینفرد شفر» جور دیگری که جور بهتری هم باشد بازی کند! عادتهای استقلال سفت و سخت از آنی شده است که با حضور مرد آلمانی حل شود و برطرف شود! برای ساختن استقلال، عمر دو باید در این روزگار؛ تا به یکی تجربه آموختن! با دگری تجربه بستن به کار!
۱-استقلالی که نتوانست حریف فولاد اهواز شود و مهر تأییدی زد بر قابلیتهای سیروس پورموسوی اول به این دلیل ناموفق ماند که نتوانست در خودش و در بازیاش هیچ نوآوردهای را به بازی گیرد! همان تیم ناقصی که بود! همان بازی ابتر که انجام میداد!
ترکیبهای ناقص
ترکیب ابراهیمی، باقری، اسماعیلی، شجاعیان و بیتسعید هم تازگی نداشت! همان آش بود و همان کاسه! از شهباززاده آبی گرم نشد! به میدان آوردن قربانی هم افاقه نمیتوانست بکند و نکرد! استقلال، خط حمله ندارد که ندارد! استقلال در میانه زمین خود پاس دادن ندارد! استقلال در زمین حریف پاسور نمیخواهد! تیم منصوریان که به خود او هم رکاب نداد برای شفر هم مشکلات گوناگون ایجاد میکند! مسئلهای که الان لاینحل مینماید این است: ... شفر قادر به مهار زدن و مهار کردن تیمش خواهد شد؟ استقلال فوتبال را با اصول جناب وینفرد شفر بازی میکند؟ استقلال بدل به تیم شفر خواهد شد یا همچنان تیم منصوریان باقی خواهد ماند؟!
برابر فولاد اهواز هیچ نشانهای از تغییرات حرکتی به چشم نخورد! مردم آمدند اما تفاوتها بروز نکردند! مردم امیدوارانه چشم به دقایق گذرنده دوختند اما در همه ۹۰ دقیقه اول مرد اسمی آلمانی از فوتبالی که فوتبال باشد یا فوتبالی که حداقل تغییرات لازم را تعقیب کند خبری نشد که نشد! همان بازی گم، همان فوتبال سر به هوا، گویا که بازی نه روی زمین برگزار میشد!
حالا آقای شفر چشم دارد به بازی دوم و فرصت ثانوی! فرصتی که سختتر به دست میآید! چرا که استقلال بیشتر بسته شده است برای همین نوع بازی! بازی بهتر، ابزار بهتر و افکار درستتری را طلب میکند!
اسم شب پرسپولیس
2- برانکو از تیمش رضایت دارد! برانکو از پیروزی پرسپولیس خوشنود است، پس چهکار داریم به چند و چون بازی مردانش! ۳ گل زده، یک پنالتی را هدر داده، چند گل هم خراب کرده، دیگر از یک تیم چه میخواهیم و چه باید تا بخواهیم؟
پرسپولیس بازی مهمی در پیش دارد! پرسپولیس به بردن این بازی سخت و از دست رفته امیدوار است! چرا باید مخالفخوان باشیم؟ چرا باید ساز مخالف را کوک کنیم؟
برانکو راضی، پرسپولیس برنده، آیا این خود بهترین فرمول کار نیست؟ آیا این خود بهترین شیوه برای ادامه حیات نیست؟
حواس پرسپولیس جمع است! حواس برانکو کاملاً متمرکز است! او هوای تکتک نفرات تیمش را دارد و تیمش هم میخواهد ششدانگ توان روحیاش را برای خلق چیزی شبیه معجزه و فراتر از آن به کار گیرد! برای پرسپولیس پیروزی روی تیم ویسی، اسم شب و اسم رمز غلبه بر الهلال است! برانکو و تیمش ادا درنمیآورند و نقش بازی نمیکنند! اینان باور دارند!
شعله امید، در چشم آبادانیها
3- پیروزی از دست رفته ذوبآهن و پارس جنوبی برابر پدیده و تراکتورسازی قابل بحث است! نتیجهای که سپاهان مقابل سیاهجامگان گرفت جای بررسی دارد، مثل برد طلایی پیکان برابر گسترش فولاد اما نتیجهای که نفت آبادان گرفت یک چیز دیگر است!
نه برای کیفیت بازیاش! نه به خاطر آنکه حریف نفت تهران بود! حتی نه به دلیل زیبایی گل جاسم کرار بلکه برای اینکه امید را در چشمان آبادانیها مشتعل کرد! به این دلیل که شب مردم آبادان را مثل روز روشن کرد!
کاری به کار عملکرد ضعیف شیمبا و چند تای دیگر نداریم! فوتبال قشنگ جاسم کرار آنقدر خوب بود که از هر چه ناخوب بود دور شویم و مشغول شویم به نمایش آبادانیپسندی که 8،7 هزار تماشاگر حاضر در ورزشگاه را گرم و بیقرار و پرهیجان کرده بود!
آبادان، از شهرهای خاص جغرافیای فوتبال ایران است! شهری که باختن در آن «سزا» نیست! شهری که تازه با برد به هر حال و به هر شکل هم راضی نمیشود! غلبه نفت بر نفت، پیروزی آبادان برابر تهران، یک باید بود که باید به دست میآمد و راه دومی نداشت! کمالوند کمکم «درس آبادانشناسی» را یاد میگیرد و اهمیتش را درک میکند!
***
مهدی تارتار برنده نشد ولی او با تیمش پارس جنوبی در تبریز هم خوب و سواره بازی کردند! تراکتورسازان فوتبال پارس جنوبی را پسند کردند! تبریزیهای مشکلپسند تیم شهر جم را تحویل گرفتند!
نظر شما