قدس آنلاین- شاید تا بهحال در کنار برگزاری نمایشگاههای بینالمللی کتاب تهران صدها نمایشگاه استانی در سطح کشور برگزار شده باشد.
برگزاری نمایشگاههای استانی مثل هر پدیده دیگر فرهنگی، با مزایا و معایبی همراه است و مخالفان و موافقان زیادی دارد. عدهای موافق برگزاری نمایشگاهند و عدهای مخالف. موافقان معتقدند برگزاری نمایشگاه باعث ایجاد شور و هیجان در همان بازه زمانی برگزاری، در هر شهر و استانی میشود. این عده معتقدند در روزگاری که همه از بی توجهی مردم به کتاب گلهمندند، چنین فعالیتهایی میتواند روحیه مطالعه را در مردم بالا ببرد.
اما برگزاری نمایشگاه دراستانها مخالفانی هم دارد. کتابفروشان اصلیترین مخالفان برگزاری نمایشگاه کتاب در سراسر کشورند. آنها معتقدند نمایشگاههای کتاب استانی به میزان فروش کتابفروشیها در طی سال، آسیب میزند و باعث بیتوجهی مردم به کتابفروشیها میشود. به این صورت مهم ترین عامل توزیع و پخش کتاب یعنی کتابفروشیها، از رونق میافتند.
کتابفروشان معتقدند دولت و مسئولان فرهنگی میتوانند به جای برگزاری نمایشگاههای کتاب استانی که هزینه بر هم هستند، طرحهای تخفیفی را در اختیار کتابفروشان قرار دهند تا هم کتابفروشان از برگزاری نمایشگاه آسیب نبیند و هم همه مردم در هر جا که علاقهمند به مطالعه کتابند، از این طرحهای تخفیفی استفاده کنند؛ طرحهایی مانند تابستانه و عیدانه کتاب.
نمایشگاه منطقهای با نمایشگاه استانی فرقی ندارد
«در نمایشگاههای استانی، ناشر به طور مستقیم در نمایشگاه کتاب حاضر میشود، واسطه حذف میشود و به این صورت میتواند کتابها را با تخفیف ارائه دهد. در این نمایشگاهها، به دلیل ارزان بودن کتاب مردم زیاد خرید میکنند و به این ترتیب کار کتابفروشها کساد میشود.»
مدیر شهر کتاب مشهد با بیان این مطالب، صراحتاً میگوید که مخالف برگزاری نمایشگاههای استانی است. ابراهیم بالاپژوه با بیان اینکه فارغ از این مسائل، اوضاع کتاب و کتاب خریدن و کتاب فروختن به سامان نیست و این نمایشگاههای استانی کار را کسادتر و نابسامانتر میکند، میگوید: اگر هدف ارشاد از برگزاری نمایشگاههای استانی، جذب مردم برای خرید کتاب و بالا رفتن انگیزه کتابخوانی جامعه است بهتر است طرحهای تخفیفی مانند طرحهای تابستانه و پاییزه بگذارد که نتیجه بهتری نسبت به برگزاری نمایشگاهها دارد.
وی میگوید: به هرحال نمایشگاههایی که ارشاد برگزار میکند، هزینه دارد و هدف این هزینهها هم این بوده که کتاب با تخفیف به مردم برسد. اگر این هزینهها در قالب طرحهای تخفیفی در اختیار کتابفروشان قرار بگیرد، علاقهمندان به کتاب و کتابفروشان به طور یکسان از این طرحها استفاده میکنند چون به هرحال نمایشگاههای استانی در مراکز استانها برگزار میشود و همه افراد علاقهمند نمیتوانند به مراکز استانها بروند و از خدمات تخفیفی نمایشگاه استفاده کنند اما طرح تخفیف کتاب در همه کتابفروشیها برگزارمیشود و کسی هم که در شهری دورافتاده ساکن است، میتواند از این خدمات بهره ببرد.
بالاپژوه با برگزاری نمایشگاههای استانی حتی به شکل منطقهای هم مخالف است. وی میگوید: نمایشگاه نهایتاً ده روز است اما این طرحها تا یکماه است و افراد میتوانند نسبت به نمایشگاهها با تنوع و وقت بیشتری خرید کنند و تخفیف را به جای ناشر از کتابفروش بگیرند ضمن اینکه به هر حال برگزار شدن نمایشگاه برای ارشاد هم هزینه دارد. اگر هدف ترویج کتاب و کتابخوانی باشد آمار فروش کتاب در نتیجه این تخفیفها که توسط مرکز کتاب انجام میشود رشد خوبی را نشان میدهد حتی زیاد نمیتوان به آمار فروش نمایشگاههای استانی تکیه کرد چون کتابهای کمک درسی هم جزو آمار است اما طرح تخفیفی مثل طرح تابستانه، پاییزه و یا عیدانه، شامل کتابهای کمک درسی نیست. در غیر این صورت هزینه فروش کتاب در این طرحها بسیار بالاتر از تعداد فعلی است.
مدیر شهر کتاب اظهار امیدواری میکند اگر وزارت ارشاد همین طرحها را به صورت پختهتر و قویتر با تداوم بیشتری اجرا کند، حتماً در بحث خرید و فروش کتاب موفقتر خواهد بود و اتفاقهای خوبی در خصوص خرید و فروش کتاب و بالا فتن سرانه مطالعه مردم رخ خواهد داد.
فلافل فروشی به جای کتابفروشی
فارغ از اینکه نمایشگاههای شهرستانی و استانی خالی از حسن نیستند و در مدت برگزاری شان هم میتوانند به نفع کتاب ایجاد هیجان میکنند واعتبارهایی برای کتاب ایجاد کند تا نهادها و ارگانهای همان شهر و استان بتوانند از آن به نفع کتاب استفاده کنند، حسن بزرگ دیگری هم دارند و آن ایجاد فضای فروش برای ناشرانی است که کتابفروشی ندارند.
مدیر نشر آرادمان ضمن بیان این گفتهها، ابتدا به مزایای نمایشگاههای استانی اشاره میکند و توضیح میدهد: داشتن کتابفروشی در تهران هزینهبر است و همه ناشران توانایی ایجاد کتابفروشی و فروش آثارشان را ندارند. برای همین از شرایط فروش نمایشگاههای استان و شهرستان برای فروش کتابهایشان استفاده میکنند.
علیرضا بهرامی همچنین میگوید: اما نباید منکر این مسئله بود که نمایشگاهها در میزان فروش کتابفروشیها به عنوان شریانهای حیاتی توزیع کتاب تاثیر میگذارد و این مسئله مهم را نباید فراموش کرد. معمولاً بعد از برگزاری نمایشگاه کتاب تهران صنعت نشر کشور دچار رکود مطلق میشود و همین مسئله باعث میشود بسیاری از کتابفروشان، کتابفروشیشان را تعطیل کنند و فلافل فروشی بزنند!
مدیر نشر آرادمان در ادامه در خصوص برگزاری نمایشگاههای کتاب استانی به نکتهای اشاره میکند که باید به آن توجه خاص کرد. بهرامی میگوید: بزرگترین ایراد نمایشگاههای استانی که در چند سال اخیر نمود جدیتری پیدا کرده است و برای همین فکر میکنم بهتر است این نمایشگاهها برگزار نشوند، این است که چون نظارت بر آنها صورت نمیگیرد، خرید و فروش کتابهای قاچاق در نمایشگاههای کتاب استانی صورت میگیرد.
این شاعر با بیان اینکه فروش و عرضه این نوع کتابها گذشته از اینکه کاری غیراخلاقی است، به چرخه نشر آسیب جدی وارد میکند و نقاط قوت چرخه نشر را از بین میبرد، بزرگترین وظیفه مسئولان را نظارت بر کار این نمایشگاهها عنوان میکند.
وی میگوید: فکر میکنم در حال حاضر بزرگترین وظیفه مسئولان فرهنگی از بین بردن این مسئله باشد. اگر واقعاً مدیران فرهنگی ما نمیتوانند بر این نمایشگاهها نظارت و مدیریت کنند و یا مقابله با پدیده قاچاق زمانبر است، بهتر است برگزاری این نمایشگاهها را تعطیل کنند تا به این صورت قاچاقچیان کتاب اجازه فعالیت پیدا نکنند.
نظر شما