«اینجا جای حکم حکومتی نیست!» این را آقا با جدّیّتی آمیخته به صمیمیّت میگویند، وقتی غرفهدارِ یکی از شرکتها از سود بانکی مینالد: «بهرهی بانکی پدر تولیدکننده را درآورده است. برای کم کردن و اصلاحش حکم حکومتی بدهید.» آقا هم میگویند که وظیفهی اقتصادیون است که تدبیر کنند و اینجا جای حکم حکومتی نیست.
دو ساعتی از شروع بازدید گذشته و نزدیک اذان ظهر و لحظات آخر بازدید است، امّا باز هم رفتوبرگشت میان آقا و غرفهداران ادامه دارد. مسئول غرفهی هپکو یادی از شهید رئیسی میکند: «هپکو یادگار شهید رئیسی است. این مجموعه را با تولید سی دستگاه تحویل گرفت و الان به جهش تولید رسیده.»
دولت باید تصمیم بگیرد
مسئول یکی از غرفههای تولید تجهیزات پزشکی هم مشابه سطرهای ابتدایی متن، از آقا درخواست مداخلهی مستقیم دارد: «۲۴ همّت از دولت مطالبه داریم. نفَس تولیدکننده تنگ شده!» وزیر بهداشت هم هست و وارد بحث میشود: «مابهالتّفاوت ارز ترجیحی قرار بود به شرکتهای تولیدکننده و بیمارستانها داده شود که نشد. بیمهها هم در پرداخت دیون خودشان عقب هستند.» آقا مکثی میکنند و با استفهام تأکیدی خطاب به وزیر میگویند: «اینها باید کجا حل شود؟ توی دولت. شما هم الان تازهنفَس هستید؛ بروید حل کنید.»
تولیدکنندهی زبل تجهیزات پزشکی ولکن نیست؛ خطاب به آقا ادامه میدهد: «اگر به صندوق توسعهی ملّی دستور بدهید یک میلیارد دلار به این موضوع اختصاص دهد، ما قول میدهیم صادرات هم داشته باشیم.» آقا دوباره همان منطق عدم مداخلهی مستقیم و پیشبرد کار از طریق مجاری قانونی و ساختاری را متذکّر میشوند: «دست من نیست؛ دست دولت است.»
توی ذهنم فلشبک به گذشته و دولتهای گذشته میزنم. عمدهی موافقتها با برداشت از صندوق توسعهی ملّی زمانی بوده که قوّهی مجریه احساس نیاز کرده و نیاز خود را از مجرای رئیس دستگاه اجرایی کشور طرح کرده، با همهی درخواستها هم موافقت شده. تولیدکنندهی زبل درخواست خود را در بازدید چند روز بعد رئیسجمهور از نمایشگاه، با دکتر پزشکیان هم مطرح کرد. رئیسجمهور که در حوزهی مسائل و تجهیزات پزشکی شناخت دارد، بعد از چند سؤالوجواب، یکی از مسئولان را موظّف کرد برای گرفتن طرح تولیدکنندهی زبل که درخواست و طرحش را بررسی کنند.
رقابت بخشهای دولتی با بخش خصوصی یکی از معضلات تولید است. در بازدید آقا، یکی از تولیدکنندگان از این مسئله گلایه میکند: «مشکل ما رقبای دولتی است. به دولتیهای عمومی که نمیشود حرف بزنیم، دولتیهای نظامی که دیگر جای خود دارند.» آقا میآیند توی صحبت؛ دولتیهای عمومی، طبق قاعدهی عدم مداخله، به صورت پیشفرض به دولت و ساختارهای دولتی واگذار میشود، امّا در مورد مجموعههای نظامی میگویند: «دولتیهای نظامی را بگویید، ما میتوانیم دستور دهیم.» سال قبل هم شبیه این موضوع مطرح شد و اسم یکی دو مجموعهی وابسته به نهادهای نظامی به میان آمد که آقا یکی از مسئولان دفترشان را خطاب قرار دادند که این مجموعهها را ثبت کنید تا برای جلوگیری از رقابت با بخش خصوصی، تذکّرات لازم به آنها داده شود.
یکی از شرکتهای خصوصی هم که در سال جاری ماهواره ساخته و به فضا پرتاب کرده و الان هم ماهوارهشان توی مدار است، گلایهی سنگینی از همین موضوع میکند؛ از اینکه بعد از ساخت چنین محصولی، یک کنسرسیوم نیمهدولتی برندهی یکی از مناقصههای بزرگ فضایی کشور اعلام شده. آقا میپرسند مال کجا است، نمایندهی شرکت هم اسم چند مجموعه را میبرد؛ ترکیبی از دولتیها و نظامیها!
بخش خصوصی، بخش خصوصی و باز هم بخش خصوصی
تأکید بر اولویّت دادن به بخش خصوصی، در جایجای بازدید از نمایشگاه، به تصریح و تلویح تکرار میشود. در بخش شرکتهای فعّال در صنایع نفت و گاز، خطاب به مسئولان دولتی خیلی علنی و صریح هم تکرار میشود: «کاری کنید گلایهها از دولت کم شود. کشور را اینها پیش میبرند.» یکی از وزرا میآید توی بحث که برای این کارها برنامه داریم؛ آقا با تأکید میگویند: «این حرف خوبی است، ولی کِی عمل میشود؟» این حرفها دل تولیدکنندهها را خنک میکند.
آقا از پیگیری قولهایی که تولیدکنندهها به دولت دادهاند هم غافل نمیشوند؛ لذا خطاب به مسئول یکی از مجموعههای بزرگ صنعتی که مشغول تشریح عملکردش است میگویند: «قول اینها را به شهید رئیسی هم داده بودید؛ هم شما، هم ... ولی انجام نشده است.» مدیر شرکت مشغول توضیحات اضافه میشود تا مسئله را رفعورجوع کند! فارغ از اینکه به نتیجه برسد یا نه، امّا احتمال میدهم اینجا دل دولتیها است که خنک شده.
در نمایشگاهها و صنایع و خلق ارزش افزوده، چند سالی است که پای شرکتهای فعّال در حوزهی هوش مصنوعی هم باز شده؛ نمایشگاه «پیشگامان پیشرفت ۱۴۰۳» هم از این قاعده مستثنا نیست. یکی از غرفهها متعلّق به مجموعهی دانشگاه صنعتی شریف است، غرفهدارش هم یکی از اساتید همان دانشگاه. به نمایندگی از یک جمع هشتادنفره، از توجّه آقا به حوزهی هوش مصنوعی تشکّر میکند و در ادامه، یکی از سکّوهای تحلیل داده را معرّفی میکند که هستهی اصلی سکّوی ملّی هوش مصنوعی کشور را تشکیل خواهد داد. توضیح میدهد که بدون این سکّو، دادهها برای تحلیل باید به خارج از کشور منتقل شود و پیش از ما خارجیها به نتایج این تحلیلها دسترسی خواهند داشت؛ آقا هم تأیید میکنند و میگویند این کار خیلی مهم است.
ترکیب جوانان و موسفیدها جواب میدهد
یکی از فارغالتّحصیلان موسفیدکردهی دانشگاه شریف هم که تولیدکنندهی کنتورهای هوشمند برق است، با دیدن آقا یاد خاطرات قدیم میکند: «اوّلین مرتبه، ما چهل سال قبل در نمایشگاهی در وزارت بازرگانی خدمتتان بودیم. آنجا خیلی انگیزه دادید.» نهال نازک دههی ۶۰ حالا تبدیل به شرکت بزرگی شده که به نقل از مدیرعاملش، هفده میلیون از محصولاتشان در ایران و کشورهای همسایه نصب شده. مطرح شدن موضوع دانشبنیانها آرامآرام پای جوانها را هم به فضای تولید باز کرده تا در کنار موسفیدکردههای این حوزه، نامونشانی برای خود و کالای ایرانی دستوپا کنند. ترکیب جوانان فارغالتّحصیل و یک خلبان بازنشسته و کارکشتهی نیروی هوایی هم یک شرکت دانشبنیان پدید آورده که پرّهی کمپرسور موتورهای جت مسافربری تولید میکنند.
شرکت دیگری که شیرهای هوشمند و خودکار آب تولید میکند و حالا نمایندهاش که دانشجوی سال ۸۳ دانشگاه مازندران بوده، روبهروی شخصیّت نخست کشور، دارد باافتخار از محصولات تولید داخل خودشان میگوید؛ محصولاتی که حالا جای نمونههای آلمانی را در اماکن عمومی مانند حرم رضوی گرفته. آقا از دغدغهی قدیمی خودشان در حوزهی آب و مصرف و مدیریّت آب میگویند و اینکه آیا مردم هم از این محصولات استقبال کردهاند یا نه. آن وسط که غرفهدار مشغول توضیح است و با کمک یک منبع کوچک، به طور عملی عملکرد شیرها را توضیح میدهد، آقا دغدغهی همین مقدار آبی را دارند که برای ارائهی عملکرد محصول استفاده میشود تا همین هم اسراف نشود! امّا غرفهدار جوان توضیح میدهد که این چرخهی قابل احیا است و آبِ خارجشده از شیر دوباره به منبع برمیگردد. یکی دو غرفهی قبل هم، در حین توضیحات مسئول غرفه برای تشریح طرحهای کاهش مصرف آب و برق، آقا گفتند «بهترین راه، صرفهجویی است.» چند هفتهی قبل که با رئیسجمهور بعد از جلسه با آقا مصاحبه کردیم، دکتر پزشکیان هم به این موضوع تصریح کرد که بعد از جلسهای که دربارهی ناترازی انرژی صحبت شده بود، در جلسهی بعدی، آقا روشنایی اتاق کارشان را نصف کرده بودند.
فکری کنید
یکونیم ساعت بعد از شروع بازدید، ده دقیقه تا یک ربع توقّف میشود برای استراحت و نوشیدن چند جرعه چای. وزرای نفت، بهداشت، ارتباطات، صمت و گردشگری هم هستند. گلایههای اصلی تولیدکنندگان عمدتاً مربوط به واردات، ارز ترجیحی و فرایند کُند صدور مجوّزها است. کار به جایی رسید که در یکی از غرفههای صنعت نفت و گاز، یکی از غرفهداران گفت که «سال گذشته از موضوع کُند بودن صدور مجوّز یکی از پروژهها گلایه کردم که بعد از سه سال هنوز به جایی نرسیده، ولی الان باید بگویم که آن سه سال شده چهار سال.» آقا در همان زمان استراحت و در جمع وزرا، با اشاره به درخواستها و گلایهها میگویند: «بخشی از درخواستها مستقیماً به همین آقایان وزرا بازمیگردد و بعضی هم به دولت؛ یکی از بحثها هم زمان بردن و طول کشیدن کارها است که باید فکری برای این مسئله کرد.»
غرفهی کوچهی اتاق بازرگانی هم عمدتاً شامل تألیفاتی است برای دخیل کردن بخش غیردولتی در اقتصاد. آقا نگاهی به تألیفات میاندازند و بعد از مکثی کوتاه میگویند: «روی ظرفیّتها بیشتر تکیه کنید. ظرفیّتی که کشور دارد یک عنصر مهم و تعیینکننده برای کشور است؛ هم ظرفیّتهای تولید و هم ظرفیّتهای بازار. ما یک بازار مصرف بزرگ داریم. اندازهی قاچاقهایی که به داخل کشور صورت میگیرد نشان میدهد چه بازار پُربرکتی داریم!»
توصیهی دیگر آقا همکاری با کشورهای بزرگ شرقی است؛ روسیه و چین را هم مثال میزنند و اینکه روسیه بازار بزرگی دارد. میگویند همّت کنید این کارها بشود. توصیهای که البتّه در بیانات روز بعد در دیدار با فعّالان اقتصادی هم به نحو دیگری بیان شد: «یکی از امکانات و ظرفیّتهایی که در اختیار ما است، همین حضور اخیر ما در اجتماعاتی مثل بریکس و مانند آن است؛ از این باید حدّاکثرِ استفاده را کرد. این کار، حضور و ورود مسئولان دیپلماسی کشور را هم میطلبد؛ باید وارد بشوند، کمک کنند. این یک فرصت بزرگی است برای کشور. بخصوص سامانهی مالی بریکس و تبادلهایی که بنا است با ارزهای کشورهای عضو انجام بگیرد، اگر انجام بشود، بدون تردید کمک بزرگی خواهد کرد. امروز یکی از مشکلات ما آویزان شدن به دلار است؛ این را آن کشورها هم فهمیدهاند. البتّه بعضی از اعضای این صندوق مالی به خاطر جهات سیاسی و مانند اینها جرئت نمیکنند در عمل وارد بشوند. بایستی تحرّک دیپلماسی کرد، باید [آنها را] وادار کرد تا این کار اتّفاق بیفتد و انجام بشود.» ۱۴۰۳/۱۱/۳
بعد از گذشت حدود دو ساعت از حضور در نمایشگاه، سرعت آقا در بازدید بیشتر میشود و به قول خودشان، به نگاهی بسنده میشود. هنگام عبور از جلوی فرش دستبافی که در مسیر آویزان شده، مکثی میکنند و اشاره به اینکه هنر اصلی این است. توی آن فضای سخت و سفت صنعتی و اقتصادی، بهیکباره یک فرش دستباف فضا و هوا را عوض میکند و نفْس حضورش ناگهان آدم را به یک عالم ظریفتر و جمالیتر هدایت میکند. در واقع، فرهنگ است که به اقتصاد و صنعت و دیگر مظاهر زندگی انسان روح میدهد و آنها را از آنِ خود یا دیگری میکند. آنچه مایهی دشمنی با این روزهای ایران شده، روحی است که در کالبد این اقتصاد و این صنعت دمیده شده؛ روحی که تصمیم گرفته ایران به جای حاشیهی بازار و صنعت و فرهنگ دیگران بودن، روی پا و زانوان ایرانی بِایستد.
۱۳ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۵:۱۴
کد خبر: ۵۷۱۷۵۱
گزارشی از بازدید رهبر انقلاب از نمایشگاه «پیشگامان پیشرفت» در حسینیّهی امام خمینی (ره).

زمان مطالعه: ۸ دقیقه
منبع: پایگاه اطلاع رسانی دفتر رهبر معظم انقلاب اسلامی
نظر شما