قدس آنلاین- چند روزی است که بحث سرمایهگذاری شهرداری تهران در ساخت فیلم «ماجرای نیمروز» داغ شده است و در پی حرف و حدیثهای پیشآمده و بهاصطلاح افشاگری در مورد کمک مالی شهرداری تهران به تهیه این فیلم، افشین حبیبزاده، از اعضای شورای شهر تهران و معاون نظارت شورا، در توئیتر خود از ملاقات با تهیهکننده فیلم خبر داده است.
این عضو شورای شهر در توئیتر خود نوشت: «با سیدمحمود رضوی (تهیهکننده فیلم) قرارداد مشارکت در ساخت فیلم «ماجرای نیمروز» را مرور کردیم. سهم مؤسسه تصویر شهر ۲۵ درصد بود که طبق قرارداد، سهم این مؤسسه وابسته به شهرداری پرداخت شده است».
نکته اول اینجاست که اطلاق افشاگری به این داستان قدری عجیب به نظر میرسد زیرا هیچ مسئله پنهانی در کار نبوده است که امروز توسط برخی دست به افشاگری آن زده شود. علاوه بر این، در تیتراژ فیلم هم قید شده که فیلم محصول مشترک مؤسسه سیمای مهر، بنیاد سینمایی فارابی، حوزه هنری و مؤسسه تصویر شهر است. نکته دیگر هم اینکه حبیبزاده در توئیترش اعلام کرده که سود حاصل از فروش فیلم طبق قرارداد به شهرداری پرداخت شده است.
اما اگر قرار به شفافسازی و روشنشدن نحوه و میزان عملکرد کمکهای مالی و سرمایهگذاری نهادهای دولتی در فیلمهاست، بد نیست در صدر همه آنها وزارت فرهنگ و ارشاد و سازمانهای مربوطه همچون بنیاد سینمایی فارابی، حوزه هنری، سازمان فرهنگی هنری اوج و... گزارش دقیق و مفصلی از نحوه عملکرد و هزینهکرد خود در مورد کمک به ساخت فیلمهای سینمایی را ارائه دهند.
درباره «رستاخیر» هم توضیح دهید
متأسفانه فیلمهای بسیاری هستند که با بودجههای کلان دولتی و برخی نهادهای ذیربط ساخته میشوند و نهتنها ارزش افزودهای برای سینما ندارند بلکه حتی در گیشه هم با شکست مواجه میشوند و عملاً بازگشت سرمایهای هم ندارند. این در حالی است که «ماجرای نیمروز» در زمان اکران بیش از ۴ میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان فروش داشته و تا این جای کار روشن است که سود حاصلة شهرداری نیز به آن پرداخت شده است. علاوه بر فروش فیلم در زمان اکران، باید فروش آن در شبکه نمایش خانگی و خرید رایت فیلم توسط صداوسیما را هم در نظر گرفت. اما سؤالی که اینجا مطرح میشود، این است که ارقام بالایی که برای تولید فیلمهای ناموفق هزینه میشود و عملاً بدون بازگشت سرمایه هم هستند چرا مورد توجه برخی معترضان به این جریان نیست!؟
یا سؤال دیگری که پاسخ به آن قطعاً خالی از لطف نخواهد بود، این است که چرا بنیاد سینمایی فارابی با توجه به حاشیهها و فشارهای واردشده به فیلم «رستاخیز» که کاملاً با بودجه بخش خصوصی ساخته شده است و هیچ ارتباطی با سرمایهگذاری دولتی نداشت، پس از پایان ساخت فیلم و در راستای کاهش خسارتهای ناشی از عدم اکران و پایاندادن به بحرانهای موجود در این مورد، به دنبال مالکیت فیلم یا حداقل پرداخت مبلغی به مالکان فیلم در ازای مشارکت در مالکیت فیلم است؟ این در حالی است که طی بیانیهای که خردادماه امسال در خبرگزاریها نیز منتشر شده، سازمان سینمایی فارابی از مالکیت ۴۵ درصدی خود خبر داده و اینکه کلیه حقوق فیلم «رستاخیز» در اختیارش است. بد نیست که منابع تأمینکننده این مبالغ هم مشخص شود.
در پایان باید به این نکته اشاره کرد که ضرورت شفافسازی در همه بخشهای فرهنگی و هنری بر همگان بویژه مسئولان مربوطه روشن است و میتوان با ارائه گزارش عملکرد، نحوه تخصیص بودجهها، گردش مالی و میزان بازگشت سرمایه افشاگریها را به شفافسازی مبدل کرد.
نظر شما