قدس آنلاین- فتنه یعنی چه؟ یعنی کسانی از «درون نظام» مباحثی را مطرح کنند و غباری را بر حقیقت بنشانند که خدای ناکرده موجب تردید و گمراهی عدهای شوند. باید روی این هم کار کرد. فرقش چیست؟ موقعی که تردید نباشد، در بسیاری از جبههها میشود خیلی راحت مبارزه کرد و کار سختی نیست، اما در تاریخ اسلام موقعی فتنه شکل میگیرد که در جنگهای علی (ع) میبینید فرد نمیداند چه کند. از یک طرف حضرت علی (ع) را میبیند و از طرف دیگر عایشه همسر پیامبر (ص) را. از یک طرف علی (ع) را میبیند و از طرف دیگر نیزههایی را که قرآن بر سر آنهاست. نمیداند با چه کسی بجنگد! تردید در جبهه دشمن که ایجاد نمیشود. طرف در سپاه امیرالمؤمنین (ع) است و میگوید من برای دفاع از قرآن آمدهام و دارم میجنگم، ولی الان او قرآن را بر سر نیزه و بلند کرده است. به این ترتیب تردید ایجاد میشود.
این است که از درون خود جبهه دچار تردید میشوند که آیا این راهی که داریم میرویم درست است یا غلط؟ جلو برویم یا عقب بیاییم؟ چه کسی گفت برو جلو؟ چرا قطعنامه آمد؟ چرا اینطور یا آنطور شد؟ و تردید ایجاد میشود. میبینید در کجا سپاه حق شکست میخورد؟ مواقع شکست سپاه حق اصلاً وقتی نیست که طرف مقابل قوی است، بلکه اتفاقاً زمانی است که شما به اوج قدرت میرسید و از درون دچار تردید میشوید. میگوید آقا! من پشت خیمه معاویه هستم، میگوید برگرد!
اوباما به رهبر انقلاب نامه نوشت چون سال ۸۸ ایران در اوج قدرت بود
اینجاست که دشمن از درون ما را دچار تردید، اختلاف و از هم گسیختگی کرد. این مثال را چند جای دیگر هم زدهام. دشمن در روز ۲۰ خرداد ۱۳۸۸ ارزیابی کرد که این نظام در اوجی قرار دارد. تاریخ نامه اوباما به مقام معظم رهبری ۲۰ خرداد ۱۳۸۸ بود، چون احساس میکرد دارد اوجی گرفته میشود. بهترین وضعیت این بود که نظام را از درون به چالش بکشاند، چون میدانست از بیرون نمیتواند کاری کند.
دیالوگ عبرت آموز شیخ فضل الله و مرحوم بهبهانی
در تاریخ خودمان هم میبینیم موفقیتهای بزرگی به دست میآوریم و ناگهان از درون ما را دچار چالش میکنند. تاریخ معاصر و تاریخ مشروطه را ببینید. پیروزی کمنظیری به دست میآید و نهضت مشروطه از درون به چالش میافتد، بهگونهای که در همین تهران رهبری را که مشروطه را راه انداخته بود به دار میکشند و زیر چوبه دار او کف میزنند. قبل از شهادت شیخ فضلالله نوری مرحوم بهبهانی نزد او میرود و میگوید: «تو را میکشند.» شیخ میگوید: «اگر مرا کشتند، مطمئن باش پس از آن تو را هم میکشند» و هنوز یک سال نمیگذرد که بهبهانی هم هدف قرار میگیرد.
چرا امام بنی صدر را تحمل میکرد؟
هنر امام این بود که انقلاب را بهگونهای مدیریت کرد که نگذاشت از درون دچار چالش شود، آن هم با اقدام بهموقع و نه با سیستمهای پلیسی. در سال ۱۳۵۸ بنیصدر با آن ویژگیهایی که داشت به ریاست جمهوری انتخاب شد. امام با آن شخصیت و ویژگیشان میتوانست بگوید این به درد نمیخورد، ولی خواست مردم بصیرت پیدا کنند، به همین دلیل حوصله میکرد تا مردم تصور نکنند کسی را که انتخاب کردهاند دارد به ناحق کنار زده میشود، بنابراین تحمل کرد تا وقتش رسید و رفتار امام یادمان هست. برخی در آن زمان میپرسیدند چرا امام اینقدر حوصله میکند؟ چرا فرماندهی کل قوا را به او داد؟ چون امام میخواهد مردم را به حقیقت نزدیک کند و غبار را از میان بردارد و چهرهای را که به غلط وارد نظام شده است، به خود مردم بشناساند و لذا وقتی حقایق برای مردم روشن میشود، نهتنها عزل او لطمهای به نظام نمیزند، بلکه پس از آن پیروزیهای مهم خرمشهر و... رقم میخورد.
همین تدبیر را هم مقام معظم رهبری در عرصههای گوناگون داشتند. ما که میگوییم میخواهیم کمک کنیم، باید این نگاه را داشته باشیم تا بتوانیم فتنهها را درست تشخیص بدهیم و در عرصههای مختلف نقشمان را ایفا کنیم. اگر از این زاویه به موضوع نگاه کنید، هم میتوانید رفتار دشمن را خوب درک کنید، هم رفتار نظام را در این قضیه بفهمید.
آمریکا به دنبال «تغییر رفتار» جمهوری اسلامی است، چه با استحاله و چه براندازی
یک وقت برادر بزرگواری از من پرسید آیا دشمن طراحی کلان برای فتنه سال ۸۸ داشت و به مردم امید داشت؟ پاسخ این است که قطعاً! چون تمام بحث او همین است. وقتی میبیند گزینه نظامی و فشارها جواب نداد، بهترین کار این است که شما را از داخل دچار چالش و تردید کند.
حضرت آقا بارها تأکید کردهاند که آنها با ماهیت و حقیقت انقلاب ما مشکل دارند. در کنار شما کشوری هست که اسمش جمهوری اسلامی است و اتفاقاً سلاح هستهای هم دارد، ولی هیچ کاری به او ندارند، چون آنها حتی با اسم جمهوری اسلامی هم مشکل ندارند، بلکه با این مشکل دارند که حقیقت و ماهیت جمهوری اسلامی بروز و ظهور یابد. لذا آقا بارها تأکید میکنند که مراقب باشید محتوای نظام خالی نشود و از درون از بین نرود، چون دشمن با شکل نظام مشکل ندارد و چیزی که اخیراً از آنها زیاد میشنوید این است که میگویند چیزی که برای ما مهم است، تغییر رفتار ایران است.
البته اگر بتوانند دلشان میخواهد هیچ چیز از جمهوری اسلامی باقی نماند، ولی آنچه که فعلاً برای آنها مهم است این است که این رفتار و ماهیت جمهوری اسلامی عوض شود، لذا برایش هزینه میکند. در این قضیه یکسری اسناد محرمانه وجود دارد که خودشان دارند، یکسری هم رفتارهای آشکار هست که در فتنه ۸۸ بهراحتی قابل مشاهده بود. کنگره امریکا رسماً برای براندازی جمهوری اسلامی بودجه تصویب و اعلام کرد دولت امریکا موظف است این بودجه را هزینه کند و گزارش بدهد.
دولت امریکا هم رسماً اعلام کرد ما این کارها را کردهایم و این هم صورت هزینهاش. حضرت آقا اخیراً فرمودند اینها قابل اعتماد نیستند و یکی از اشاراتشان همین بود که در نامه ذیل برجام نوشتند در آن زمان رییس جمهور امریکا به من نامه نوشت، ولی در همان زمان به محض اینکه شرایط را مناسب دید، دیدید چه رفتاری کرد. این همان کسی بود که نامه نوشت، ولی همینکه روزنهای پیدا شد، آمد و به شکل علنی آن روش را دنبال کرد.
آنها هر کاری که توانستند کردند. در شهریور همان سال ۸۸ در مجلس خبرگان گزارشی را ارائه دادم و نقل کردم به نخستوزیر انگلیس هشدار داده بودند که فرصت گرانبهایی است. چرا داری آن را از دست میدهی و کاری نمیکنی؟ جواب داده بود ما هر آنچه توانستیم انجام دادیم!
اگر میگویید یک اندیشه دینی با این مختصات دارم، مؤلفههای قدرتی پیدا میشود که او میگوید نهتنها در جنگ تا جایی که میتوانستیم کمک کردیم و طرفی نبستیم، بلکه در فتنه هم هر آنچه داشتیم به کار بردیم و کمک کردیم، اما چه کنیم که خدا با ایران است. این همان «تَنصُرُوا اللَّهَ یَنصُرْکُمْ» (۶) است و سنن، فرمولها و محاسبات جدیدی است که وارد موضوعات شدهاند که برای دشمن قابل محاسبه نیست.
اگر گفته میشود با این فرمولها و محاسبات کارها را متناسب با اندیشه دینی انجام بدهید، از آن طرف هم دورنما و افقی را ترسیم میکند که در آن «لاَ غَالِبَ لَکُمُ» (۷) و مطمئن باشید «وَ مَکَرُواْ وَ مَکَرَ اللّهُ» (۸) که شما موفقیتهایی خواهید داشت که آنها کسب نخواهند کرد. «لَن یَضُرُّوکُمْ إِلاَّ أَذًی» (۹) میتوانند به شما آزار و اذیتهایی برسانند، ولی نمیتوانند آسیب جدی بزنند. اینها قواعد قانونی است، ولی لازمهاش این است که به این سنن قرآنی باور داشته باشید و آنها را دنبال کنید.
آقا گفتند اگر نمیدانید کدام یک نفر از همه بازداشتیها بی گناه است، همهشان را آزاد کنید!
خاطره شیرینی از همین نگاه وجود دارد. در حوادث عاشورا که در تهران اتفاق افتادافرادی دستگیر شدند، اما طبیعی است در این دستگیریها ممکن است آدمهای بیگناه و گناهکار مخلوط باشند. بعد از چند روز که گذشت پرسیدیم چه شد؟ گفتند تفکیک اینها سخت است و نمیدانیم چه کسانی بیگناه و چه کسانی گناهکار هستند؟ ۲۲ بهمن را هم در پیش داریم و اگر اینها را آزاد کنیم، ممکن است در ۲۲ بهمن همین آشوبها را به راه بیندازند. با یک نگاه مدیریت بحران با شکل غربی باید اینها را نگه میداشتند تا ۲۲ بهمن بگذرد، اما نگاه ولیفقیه عادل متفاوت است. ایشان فرمودند اگر احتمال میدهید حتی یکی از اینها هم بیگناه است، هر ۱۰۰ نفر باید آزاد شوند.
آقا فرمودند شما حق ندارید حتی یک بیگناه را نگه دارید. شاید کسی که کارشناس امنیتی باشد بگوید نه! اما نگاه دینی این است: «الَّذِینَ آمَنُواْ وَ لَمْ یَلْبِسُواْ إِیمَانَهُم بِظُلْمٍ أُوْلَئِکَ لَهُمُ الأَمْنُ». این انجام میشود و خود آن دستگاه امنیتی میگوید تصورش را هم نمیکردیم در ۲۲ بهمن هیچ آشوبی نشود و هیچ فتنهگری جرئت بروز پیدا نکند. این یعنی باور به نظر ولیفقیه عادلی که میخواهد جامعه را اداره کند و ادعای حکومت دارد. لذا میبینید نظام در عبور از فتنه و نشاندن غبار از روی حقیقت و مسیری که نظام دنبال میکند، موفق میشود و الحمدلله کارها پیش میرود.
به عنوان صحبت آخر به این نکته توجه کنید که مسیر حقیقت مرتباً با چالشهای درونی و بیرونی مواجه است. چالشهای بیرونی چندان سخت نیستند، چون مرز حق و باطل روشن است، اما چالشهای درونی دشوارند، چون غبارافشانیهای دائمی روی حقیقت صورت میگیرد. فتنه یک حرکت مستمر است و مادامی که شیطان وجود دارد، این حرکت ادامه دارد.
جبهه حق مرتباً باید در جهت تبیین حق در عرصههای مختلف بصیر و بهروز باشد و بتواند رفتار و انتظاری را که از او هست، بهموقع انجام بدهد. حضرت آقا این را بیان فرمودند که بسیار صحیح است. توابین کسانی هستند که جان خود را برای امام حسین (ع) فدا کردند و شهید شدند. اشکالش این بود که این جانفشانی در زمان مناسب نبود. اگر اینها همان جانفشانی را در زمان ورود مسلم به کوفه انجام میدادند چه بسا مسیر عوض میشد. حرکت در زمان خودش، البته باید بر اساس همان «أَهْلُ اَلْبَصَرِ وَ اَلصَّبْرِ» انجام شود، یعنی بدانیم زمان مناسب چه موقع است و اتفاقاً صبر در همینجاست. شاخص همه ما هم ولایت فقیه است که نه جلوتر برویم و نه عقبتر: «وَ اللَّازِم لَکُم لاحق» انشاءالله همه ما جزو لازمین این مسیر باشیم و وظیفهمان را بهموقع انجام بدهیم.
* منتشر شده در ویژه نامه روایت امروز روزنامه قدس
نظر شما