قدس آنلاین- شاید اولین مواجهه کودک با دنیای خیال و پررمز و راز از طریق داستانهای افسانهای و پرماجرا باشد. خیلی از قصههایی که موقع خواب از زبان مادر یا مادربزرگهای خود در کودکی شنیدهایم، هنوز هم در ذهن ما زندهاند و اگر از کودکی اهل کتاب خواندن بودهایم، بسیاری از افسانهها و داستانهای معروف را به یاد داریم و از آنها خاطرات خوشی در ذهنمان به جا مانده است. عادت شیرینی که متأسفانه کودکان امروز به دلایل مختلفی همچون سختتر شدن زندگی، سیطره فناوری و سایه انداختنش بر زندگی و فعالیتهای روزمره و کمبود وقت و بیحوصلگی والدین، از آن محروم شدهاند.
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برای زنده نگه داشتن این سنت پسندیده، سالهاست دست به اقدام جالبی زده است یعنی برگزاری نجشنواره بینالمللی قصهگویی» که امسال بیستمین دوره خود را پشت سر میگذارد. رویدادی که با استقبال خوب کودکان، نوجوانان و والدین آنها همراه شده است و به نظر میرسد این اتفاق فرهنگی میتواند زمینههای ترویج چنین سنت خوبی را احیا کند.
بیستمین جشنواره قصهگویی با حضور ۵۲ قصه گوی ایرانی و خارجی از دوم تا پنجم بهمن در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار شده است. در این دوره نیز نشستهایی همچون قصهگویی و شیوههای آن، قصهگویی ابزاری برای حفظ فرهنگ و ... برگزار میشود.
استقبال خوب بچهها
به همین انگیزه با «طاهره بشیر» قصهگوی بخش فراگیر بیستمین جشنواره بینالمللی قصهگویی و برگزیده این جشنواره، درباره جایگاه قصه در زندگی کودکان امروز و نگاه والدین بر اهمیت موضوع و ... به گفتوگو نشستیم. بشیر مدت ۱۶ سال از خدمت خود را در کتابخانههای فراگیر کانون تهران مربی فرهنگی بوده و تاکنون در جشنوارههای متعدد قصهگویی، برای مخاطبان با نیازهای ویژه قصه گفته است. وی درباره استقبال بچهها از این رویداد فرهنگی و هنری میگوید: خوشبختانه استقبال کودکان و نوجوانان از این رویداد بسیار خوب بوده است و بچهها به صورت گروهی از طرف مدارس به کانون میآیند. البته گروههایی هم هستند که با والدین خودشان، بیشتر پس از ساعات مدارس به کانون میآیند ولی به طورکلی بچهها ارتباط خوبی با این اتفاق و حرکت فرهنگی گرفتهاند.
وی با اشاره به اهمیت ترویج فرهنگ قصهگویی و گلایه از این که این اتفاق در سالهای گذشته بسیار کمرنگ شده، عنوان میکند: نقش قصهگویی در ترویج فرهنگ بومی بسیار مهم و غیرقابل انکار است. زمانی که خود ما هم کودک بودیم، شاید دوست نداشتیم بسیای از پند و اندرزها را به صورت مستقیم بشنویم اما همان حرفها اگر در قالب قصه برای ما تعریف میشد احساس خیلی بهتری نسبت به آن پیدا میکردیم و اتفاقا آن مسئله بیشتر در یادها میماند. قصهگویی اثرات بسیار مثبتی روی بچهها دارد. خشم آنها را کاهش میدهد، باعث آشتی بچهها میشود و کاری میکند که بچهها با یکدیگر مهربانتر باشند، راحتتر ببخشند و اساساً نگاه آنها را به زندگی تعدیل میکند.
بشیر با بیان اینکه به نظرم قصه یکی از بهترین ابزارهای موجود است، میگوید: قصهگویی هم کم هزینه و کم خرج است و هم فارغ از زمان و مکان میتوان از آن بهره برد. از طرفی کمک میکند تا ارتباط بهتری میان افراد شکل بگیرد و فضای گرمتری میان خانوادهها حاکم باشد.
وی در پاسخ به این پرسش که با توجه به بازخوردهای خوبی که قصهگویی در بطن روابط افراد ایجاد میکند، چقدر این فرهنگ بین خانوادهها ایجاد شده است؟ میگوید: به نظرم خانوادهها هنوز اعجاز قصهگویی را کشف نکردند و اگر بدانند که این ماجرا چه جادویی دارد ممکن نیست از آن غافل شوند. متأسفانه من در اطراف خودم خیلی نمیبینم که خانوادهها به این موضوع اهمیت بدهند و برای بچهها قصه تعریف کنند یا کتاب بخوانند. قصه میتواند با توجه به موقعیت و نیاز آن لحظه بچه خلق شود. خانوادهها اگر پی ببرند که میتوانند چه سودی از قصهگویی برای بچههای خود ببرند حتماً از آن استفاده میکنند.
سرمایهگذاری صدا و سیما در قصهگویی
وی در ادامه به فعالیت فرهنگسرا و کانونهای هنری و فرهنگی اشاره میکند و میگوید: قصهگویی جزو فعالیتهای رایج ما در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان است و اتفاقی است که بسیار جا افتاده و سالهاست که آن را دنبال میکنیم اما در نهادهای دیگر من چنین فعالیتهایی را خیلی سراغ ندارم. البته در فرهنگسراها مدتی است برنامهای تحت عنوان «مادران قصهگو» درحال اجراست که همکاران ما در کانون هم با آنها فعالیت میکنند و به مادران شیوههای قصهگویی را آموزش میدهند. البته بعید است در مدارس حرکتهایی صورت گرفته باشد اما خیلی خوب است که در مدارس این بخش گنجانده شود.
وی با اشاره به ظرفیتهای فرهنگی در ترویج قصهگویی میگوید: خوشبختانه ما ظرفیتهای بسیاری داریم که میتوانیم از آن در راستای خلق قصه استفاده کنیم اما متأسفانه تکنولوژی و وسایل ارتباطی جدید عرصه را به فضای سنتی تنگ کرده است و باید به این هم توجه کنیم که حافظه شفاهی ما یعنی پدربزرگها ومادربزرگها کم کم درحال از بین رفتنند که باید فکری به حال این مسئله کرد.
بشیر در پایان به ارائه راهکارهایی برای بیشتر مأنوس کردن خانوادهها با قصهگویی میپردازد و میگوید: به نظرم تلویزیون نقش مهمی در این میان دارد. چه بخواهیم و چه نخواهیم بچهها جذب برنامههای تلویزیونی میشوند و حتی برنامههایی که شاید به نظر ما چندان جالب نباشند، از نگاه آنها قابل تماشا و جذاب است. بر همین اساس تلویزیون باید از این ظرفیت استفاده کند و برنامههایی تحت عنوان قصهگویی را در کنداکتور خود بگنجاند. بنابراین نقش تبلیغ صدا و سیما امر بسیار مهمی است که باید به آن توجه بیشتری کرد.
نظر شما