تحولات لبنان و فلسطین

۲۲ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۰:۵۰
کد خبر: 592842

...خود راه بگویدت که چون باید رفت!

۱- پرسپولیس و استقلال، ذوب‌آهن هم از همین راه رفتند و رسیدند به جایی که به آن رسیدند!

حساب خود را با تیم‌های اماراتی، تسویه کردند! حرف جبران مافات و تلافی در کار نبود که تسویه‌حساب و تصفیه‌ حساب بود! بحث جبران و تلافی به جای خودش، که تیم‌های ایرانی، وارد دایره تعیین تکلیف شدند و به حریفان اماراتی، حدشان را یادآور شدند و اندازه‌شان را مورد اشاره قرار دادند! یعنی پای خود را تا کجا باید دراز کنند!

ذوب‌آهن، درس‌های خوبی و درس‌های درستی به الوحده آموخت! پرسپولیس همین برنامه را برای الوصل پیاده کرد! تراکتورسازی هم برابر تیم الجزیره، یک قدم به جلو برداشت و استقلال هم کاری کرد کارستان! استقلال به العین اصول بازی را یاد داد و برای خودش اعتباری ممتاز خرید!

در بازی‌های سه‌گانه ذوب‌آهن، پرسپولیس و استقلال، فوتبال ایرانی، به عنوان یک سبک و یک فلسفه، تفاوت‌های بارز خود را به ظهور رساند!

قطری‌ها و سعودی‌ها

۲- فاصله فوتبال ایران با تیم‌های پرهزینه اماراتی معلوم شد! نوبت می‌رسد به روشن کردن حد و مرز تیم‌های قطری و تیم‌های سعودی! تکلیف اینان را هم باید روشن کرد!

می‌گویند به شغال باج نباید داد! منظور همین است و مقصود هم! پرسپولیس باید با تیم‌های قطری هم طوری بازی کند که الوصل بازی کرد و با تیم‌های عربستان سعودی نیز به همین شکل و با همین ترتیب!

استقلال در این راه، گامی چند باید جلوتر باشد! تیم‌های الریان و الهلال و العین، الگوهای خوبی هستند! باید همه را به خط کرد! باید همه را به عمل و عکس‌العمل دلخواه وادار نمود!

استقلال- و نه هر استقلالی، که استقلال امروز- الگوی خوب و نمونه درستی است! تیمی که خود را باور دارد! تیمی که توان پیاده کردن بازی مورد نظرش را دارد! تیمی که سرعت دارد و جنگندگی هم به وفور دارد!

تیم‌های اماراتی، یک به یک سپر انداختند و یکی بعد از دیگری، ‌تسلیم شدند! اگر خودکم‌بین نباشیم، چرا نوبت را متوجه قطری‌ها و سعودی‌ها نباید کرد؟ فوتبال مونتاژی عربی، به آخر خط نزدیک می‌شود!

تیام و کایو

۳- از ناداوری و خودفروختگی ابراهیم بن‌یعقوب که بگذریم، می‌رسیم به نمایش مردان کلیدی مسابقه العین و استقلال! می‌رسیم به نمایش نمایان مامه تیام و به عملکرد شاخص خط هافبک استقلال، یعنی به اسماعیلی، شجاعیان و نیز به کارنامه بی‌نقص امید ابراهیمی و فرشید باقری!

سؤال روز این است: تیام بازیکن بهتری بود یا لوکاس کایو؟ تیام مرد کلیدی میدان بود یا مارکوس برگ؟ عمر عبدالرحمن بازیسازتر نشان داد یا سرور جپاروف؟ وینفرد شفر، مربی خوش‌سلیقه و خلاق‌تری نشان داد یا زوران مامیچ؟

در عین حال باید پرسید تیام ارزان‌تر ولی پربهاتر است یا تک‌تک بازیکنان تیم العین؟ تیام ارزان اهل سنگال، بازیکن مؤثرتر و کامل‌تری است یا لژیونرهای تیم العین؟ مامه تیام سنگالی، بازیکن تکنیکی‌تری است یا «کایو»ی برزیلی؟ یا برگ سوئدی؟ و نیز شجاعیان، اسماعیلی، ابراهیمی و حسینی مدافع؟

در تیم ذوب‌آهن، مرتضی تبریزی، فواره‌ای است که بلند می‌پرد! در پرسپولیس، بازی را احمدزاده از آب و گل درآورد؟ تبریزی، ستاره بی‌ادای تیمش بود ولی فرشاد، بعد از گل، گوش‌هایش را بسته. چرا؟ به روی چه؟ به روی که؟ قهر با مردم؟ چشم بستن به علت وجود خود و تیم خود؟ چرا؟

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.