همه می‌دانیم که امروز هنگام یقه گیری و مقصریابی نیست. وقت آن نیست که بخواهیم کشف کنیم چه کسانی از سینما تا صنعت و آب خوردن ما را به «برجام» گره زده و به واقع کل مملکت را گروگان این معاهده کردند. اینکه واقع بینانی را با عنوان «دلواپس» تمسخر کردند و سخن از لزوم چانه زنی با کدخدایمان آوردند... می‌پذیرم امروز باید به دنبال صدایی واحد بود. باری با تمام این احوال نمی‌توانم یک نکته را ناگفته گذاشته و شبیه دیگر مواردی که برشمردم، از آن هم بگذرم، آن نکته به قول فرنگی‌ها «پلن B» یا راه حل جایگزین است. 
من که روزنامه نگاری دون پایه‌ام، وقتی در مسیر بازگشت به خانه از محل کار بناست طبق قرار قبلی نان بخرم، بی شک فکرش را کرده‌ام، چنانچه نانوایی همیشگی نان نداشت، چه کنم تا دست خالی به خانه نروم. آیا حیرت آور نیست که دولتمردان ما در همین حد، چاره اندیشی نکرده و آشکارا به این نقص عجیب اعتراف هم می‌کنند! وقتی از آن‌ها می‌پرسند، حالا که آمریکا از برجام خارج شده، تکلیف قراردادهای خرید هواپیما میان ما و بویینگ و ایرباس چه می‌شود، با گشاده رویی می‌فرمایند، برای این اتفاق پیش بینی خاص در مفاد قراردادها نشده بود!
اینجا ملت می‌تواند تفاوت دو نگاه رایج برای اداره مملکت را درک کند؛ نخست نگاه انقلابیونی که دست چدنی را در صد لایه دستکش زربافت و مخملین، باز هم تشخیص داده و از منظر آلیاژ چدنی با آن مواجه شده و دوراندیشی می‌کنند و دیگری سیاستمداران تکنوکرات و خوشبینی که هماره این نگاه محتاطانه را تندروی و افراط و بدبینی و غیره تعبیر کرده و غرب خوشبین بوده و این دیار و مردمش را ذیل تصمیمات خوشبینانه خویش به ورطه‌هایی کشانده که نمونه‌اش را امروز می‌بینیم.
اما بعد؛ این مقدمه و چند جمله پیامدش را نگفتم تا کسی را سرزنش کرده باشم. دقت کنید نظیر برخی دوستان که فقط تا نوک بینی مبارک را می‌بینند، سرشعار دادن و گریز از واقعیت‌های جاری اقتصادی- اجتماعی و سیاسی داخلی ونیز اوضاع سخت و تیره و تار بین المللی را نیز ندارم. فقط می‌خواهم یادآوری کنم، ما بار دیگر در آستانه یک تصمیم حیاتی و بسیار مهم قرار گرفته‌ایم. شما را به خدا این بار دولتمردان ما اعم از رجال عرصه دیپلماسی تا گردانندگان بخش‌های اقتصادی و غیره، حواسشان باشد که تمام تخم مرغ‌ها را در یک سبد نگذارند که چنانچه دیوانه دیگری نظیر ترامپ پیدا شد و این بار هم زیر این سبد زد، همگی مات شوید. لطفاً فکرتان باشد اگر نانوایی سر راهتان بسته بود، چه می‌خواهید بکنید تا عهد و عیال گرسنه نمانند... و آخر این را هم بگویم، شما را به خدا توانایی هموطنانتان را در همه امور در این روزهای سخت جدی‌تر بگیرید. جایی خواندم که وزیر محترم مخابرات گفته مذاکرات سال‌ها پیش با مدیران تلگرام که بتازگی لو رفته، چیز پنهانی نبوده و... از این حرف‌ها! اگر یواشکی نبوده چرا تا حالا خبرش درز نکرده بود و مهم‌تر آنکه کاش آن روزها به جای پیگیری چنین مذاکراتی، فرزندانی از این آب و خاک را مأمور می‌کردید دنبال پلن B باشند و جایگزین تلگرام را بسازند، نه آنکه با تلگرام در پی بده بستان باشید. حتماً جوانانی که چنین موشک و پهپادهایی ساختند، این را نیز برایتان چاره می‌کردند و امروز کاسه چه کنم به دست نمی‌گرفتید. دریغ!