تحولات لبنان و فلسطین

۱۱ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۴:۵۱
کد خبر: 603489

وقوع جنایت در یکی از مدارس مناطق مرفه نشین شهر تهران این پرسش را در معرض افکار سیاستگذاران قرار می دهد: آموزش جنسی عامل پیشگیری از آسیب های جنسی یا خود عامل به وجود آمدن این نوع از آسیب است؟ پاسخ جریان غربگرا به این پرسش معمولاً گزینه نخست است. اما تحقیقات متعددی گزینه دوم را به عنوان پاسخ صحیح این پرسش مطرح می کنند.

جیل کربی مدیر سابق مرکز policy studies انگلیس نتیجه تحقیقات این مرکز را در مقاله ای با عنوان «چه زمانی می خواهیم از خواب بیدار شده و این حقیقت را قبول کنیم که آموزش مسائل جنسی نه تنها مانع حامله شدن دختران نوجوان نیست بلکه یکی از علل آن است» در روزنامه انگلیسی دیلی میل این گونه بیان می کند: هر چه بیشتر با نوجوانان درباره روابط جنسی صحبت کنید، آن ها روابط جنسی بیشتری خواهند داشت و احتمال حامله شدن دختران نوجوان بیشتر خواهد شد.
به اعتقاد کربی «در طول سال ها دولت های غربی اینچنین تبلیغ می کرده اند که اگر در مورد روابط جنسی به نوجوانان آموزش داده شود، سبب کاهش خطرات انواع محافظت شده این نوع از رابطه جنسی خواهد شد، اما واقعیت این است که تحقیقات بسیار زیادی خلاف این مسئله را نشان می دهد. » وی با بیان این که نتیجه تحقیقات مختلفی که در این زمینه انجام شده است نشان می دهد که آموزش جنسی به کودکان رابطه مستقیمی با افزایش آسیب پذیری جنسی آن ها دارد و معتقد است بسیاری از متخصصان نیز علی رغم آگاهی از این مسئله صرفاً از ترس این که افرادی دارای فکر کهنه خوانده شوند از بیان آن خودداری می کنند.
دیوید پاتون و لیام رایت دو محقق در دانشگاه های ناتینگهام و شفیلد انگلیس نیز در پژوهشی که نتیجه آن در سال 2017 در نشریه انگلیسی اقتصاد سلامت (Journal of Health Economics) منتشر شد نشان دادند که میزان حاملگی های ناخواسته در دختران نوجوان در مناطقی که بودجه آموزش جنسی در مدارس آن قطع شده است به میزان قابل توجهی پایین تر از مناطقی است که این نوع از آموزش در آن رواج دارد. نتیجه این تحقیق نشان داد که پس از بحران اقتصادی سال 2008 که موجب قطع یا کاهش بودجه این نوع از آموزش در برخی مناطق شده است، میزان حامله شدن نوجوانان در این مناطق بین سال های 2009 تا 2014 به طور متوسط 42 درصد کاهش داشته است. این دو محقق در مجموع نتیجه گرفتند این نوع از آموزش معکوس اهدافی که نظام آموزشی غرب برای آن متصور بوده است، عمل می کند.
بنیاد آموزش خانواده نیز اندیشکده دیگری در کشور انگلستان است که در سال 2004 گزارش تحقیقی را منتشر کرد که نشان می دهد در مناطقی که بیشترین بودجه آموزش جنسی صرف شده است، بیشترین میزان رشد حاملگی‌های ناخواسته در میان نوجوانان دختر در مدارس اتفاق افتاده است. این گزارش تحقیق که با عنوان «آموزش رابطه جنسی یا تشویق به رابطه جنسی» منتشر شد، نشان داد رابطه مستقیمی بین افزایش آموزش های جنسی و تولد کودکان نامشروع در نوجوانان دختر وجود دارد. بنا به نتیجه این تحقیق این نوع از آموزش موجب درگیری ذهنی بالاتر نوجوانان با مسائل جنسی شده و با از بین بردن عنصر شرم نسبت به این نوع رابطه موجب جذاب سازی ذهنی بالاتر روابط نامشروع جنسی و تبدیل آن به هنجار اجتماعی در ذهن این طبقه سنی می شود. 
جریان فرهنگی غربگرا در ایران تلاش دارد با استناد به توصیه برخی سازمان های غربی و بین المللی کارآمدی و اثربخشی آموزش های جنسی را از بدیهیات دنیای مدرن تلقی کند، اما مطالب ذکر شده به عنوان بخش اندکی از شواهد علمی که در این زمینه وجود دارد نشان می دهد نه تنها چنین گزاره ای صحیح نیست که شواهد علمی متعددی بر غلط بودن آن (حتی در چارچوب نظام ارزشی جنسی لیبرال) وجود دارد.
هیچکدام از تحقیقات ذکر شده چارچوب دینی ندارد و حتی از نگاه این محققان مسئله مشروع یا نامشروع بودن روابط جنسی نیز اهمیتی نداشته است. بلکه تمام این نتیجه‌گیری‌های علمی در همان چارچوب ارزش‌های نظام جنسی غربی مطرح شده و طبیعی است که با لحاظ کردن چارچوب های فرهنگی بومی معادله ای که امروز جریانی در داخل کشور با استفاده از امکانات و ابزارهای رسانه ای و تبلیغاتی قوی (از صدا و سیما تا روزنامه‌ها) به دنبال تحقق آن است تا چه اندازه فاجعه بارتر خواهد شد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.