شیوه های تربیت جنسی در جوامع مختلف بستگی به شرایط اجتماعی- فرهنگی و بخصوص بستگی به جایگاه خانواده در هر جامعه ای دارد و اگر میخواهیم از اتفاقاتی همچون حوادثی که در دبیرستان پسرانه تهران اتفاق افتاد جلوگیری کرده و مشابه آن را شاهد نباشیم چاره کار آموزش جنسی به دانشآموزان نیست. بین آموزش جنسی و تربیت جنسی تفاوت وجود دارد، آموزشی که گفته میشود تحت سند 2030 باید داده شود نه تنها این مشکل را حل نمیکند که حتی خود میتواند مشکلات دیگری را برای کودکان و دانشآموزان به همراه داشته باشد. برای امن کردن فضای مدارس نیاز است که آموزش و پرورش بعنوان اصلیترین نهاد متولی اقدامات چند لایه ای را باید انجام دهد لایه اول گزینش و پایش معلمان است، لایه دوم آموزش و توانمندسازی مدیران و معلمان در مواجهه با مسائل تربیت جنسی در مدرسه، و لایه سوم آموزش خانواده در حوزه تربیت جنسی، البته آخر این اقدامات، برنامه تربیتی جنسی خانواده محور و وابسته فرهنگ برای دانشآموزان است.
ضمن قدرشناسی از قاطبه متعهد و فهیم معلمان ومدیران کشور عزیزمان، و با ابراز همدلی و همدردی با نوجوانان و خانواده های محترمی که آسیب دیدهاند، در تحلیل اولیه حادثه اخیر آنچه اول از همه دیده میشود سوء استفاده معلمنماست که فضای نامناسبی بین بچهها بوجود آورده است. اگر بخواهیم در آینده از رخدادهای ناگوار بعدی پیشگیری کنیم اصلی ترین و مهم ترین مسئله گزینش معلمان و ایمن سازی روانشناختی مدرسه است، به عبارتی در عصر شبکه های مجازی انتخاب حرفه ای معلمان و نظارت بر مسائل اخلاقی و زیست جنسی آن ها باید جدی گرفته شود. البته معلمان زحمتکش و مدیران دلسوز فراوانی داریم که زحمات آن ها را ارج مینهیم اما گزینش معلمها مورد نوعی کمارزشی قرار گرفته در حالیکه مسئله مهمی بوده و کلیدیترین موضوع گزینش معلمان توانمند و متعهد است.
البته گزینش معلم در سالهای مختلف کم و کاستیهای فراوانی داشته اما در سالهای نزدیک به 1400 که جهان در فضای جدید سایبری و مجازی سیر میکند باید این گزینش متفاوت از سالهای قبل باشد. به عبارتی دیگر قبل از اینکه به دنبال آموزش مستقیم بچهها باشیم باید بررسی کنیم که فضای مجازی معلم چه فضایی است. یک فردی که متقاضی تربیت جامعه است، خودش چقدر تربیت شده است. فردی که مانند معلم مدرسه اخیر در تهران، سالیان سال گرفتار هرزهنگاری بوده چطور میتواند در سلامت روحی با بچهها در تعامل باشد؟
همانگونه که در گزینش معلمان در گذشته روابط اجتماعی و فرهنگی و تربیتی متقاضیان معلمی ، مثلاً شیوه برخورد با آشنایان و همسایگان و شایستگی های عمومیاش را بررسی میکردیم، در دهه های اخیر و آینده لازم است فضای مجازی افراد هم با موافقت خودشان مورد بررسی قرار گیرد، اگر این اتفاق بیفتد بسیاری افراد که مشکلات بهداشت روانی دارند از این فضا دور شده و مشکلاتی نظیر به انحراف کشاندن یا سوءاستفاده از دانش آموزان بصورت ریشهای برطرف میشود.
از نظر روانشناسی بسیار بدیهی است که هرکسی که دچار هرزه نگاری در فضای مجازی شده ریسک بالایی در ایجاد مشکلات جنسی برای خود یا دیگران دارد، لذا شاید گفته شود فضای مجازی حریم خصوصی فرد است اما برای کسی که داوطلب حضور در مشاغل مهم است فضای خصوصی او با مصالح جامعه در ارتباط است همانگونه که باید خودروی یک راننده متقاضی مسافربری با دقت و وسواس بررسی شود، یا وضعیت تعاملات مالی یک متقاضی مدیریت بانکی با دقت بررسی شود این جا تعاملات مالی یا وسیله نقلیه فرد در چند سال قبل زندگی اش یک ملاک شایستگی برای سپردن مسئولیت به اوست. به همین صورت است فضای مجازی، تا زمانی که کسی متقاضی پذیرش مسئولیت نشده فضای مجازی اش برای خودش و حریم شخصی است اما اگر متقاضی مسئولیت معلمی و تربیتی است خودش انتخاب کرده که سلامت روانی و هیجانی و از جمله فضای مجازیاش بررسی شود البته با حفظ محرمیت و بدون مشکل آفرینی برای سایر مسائل فرد، و اگر کسی در بررسی فضای مجازی خودش در مورد هرزه نگاری مشکلی دارد خود را برای مسئولیت های خطیر تربیتی کاندیدا نکند این مسئله شبیه بررسی اعتیاد یا بیماری های انتقالی فرد است که حریم شخصی است اگر به مصالح جامعه پیوند نخورد البته این مسئله نیازمندسازکار تخصصی و حقوقی خودش است.
لایه بعدی پیشگیری از چنین سوء استفاده هایی، آموزش مدیران، معلمان و کادر مدرسه درباره نحوه مواجهه با دانش آموزان و نظارت بر آن هاست. اگر مدیران و معلمان بر هم نظارت داشته باشند بسیاری از اتفاقات نمیافتد. نمیشود که معلمی در مدرسه مدتها رفتارهای خلاف عرف انجام دهد اما مدیر و همکاران دیگر متوجه نشوند. آموزشهایی برای معلمان و کادر آموزشی تربیتی مدرسه الزامی است.
بعد از اصلاح گزینش معلمان و آموزش کادر مدرسه باید به خانواده بپردازیم. خانواده از لحاظ کارشناسی، علمی، تربیتی، فرهنگی و اجتماعی جایگاهی بسیار عمیق و ارزشمندی دارد.
اگر تمام موارد بالا که بصورت زنجیروار به هم مرتبط است انجام نشود، آن وقت آموزش به بچهها اگر بی اثر نباشد بسیار کم اثراست. بهترین نوع تربیت جنسی که بر مهارتها و نگرشهای مطلوب و نیازهای جنسی تاکید دارد از طریق خانواده صورت میگیرد و سپس بر ایمن سازی موقعیت های اجتماعی و تربیتی تاکید دارد. در تربیت جنسی موثر گام آخر این است که برای کودکان و جوانان برنامههایی داشته باشیم، در اصل مسایل و مهارتهایی نظیر آشنایی با حریم خصوصی، مهارت نه گفتن و کمک گرفتن و گول نخوردن و حل مسئله اجتماعی و آشنایی با بلوغ و کنجکاوی های جنسی و سایر مسایل باید در خانواده و از کودکی و نوجوانی همراه خانواده مطرح شود و درونی شود و متناسب با فرهنگ و شرایط اجتماعی جامعه ایرانی و اسلامی باشد نه از جنس برنامههایی که در برخی کشورها رایج است. آمار تجاوز به زنان سیاستمدار در پارلمان اروپا یا تجاوز پزشک معتمد تیم ژیمناستیک آمریکا به بیش از 130 نوجوان نشان می دهد برنامههایی نظیر 2030 در همان کشورهای مدعی هم جواب نداده است. بعنوان متخصص و کارشناسی که اصل و ترجمه سند 2030 را مطالعه کردهام میگویم که در این سند مسئله پیشگیری و سوءاستفاده مدنظر نیست و تمرکز این اسناد پیشگیری از بیماریهای منتقله و پیشگیری از بارداری قبل از ازدواج است بلکه در اسناد بالادستی آن ترویج روابط قبل از ازدواج و بخصوص همجنسگرایی بعنوان یک اصل شناخته شده و مورد تاکید است،حال اگر این موارد در مدارس آموزش داده شود، آیا از بروز رخدادهای بعدی پیشگیری کردهایم؟ برخی از این افراد دلسوز هستند اما از ماهیت و نوع کار نویسندگان 2030 اطلاع ندارد گاه از سر کم اطلاعی مدعی ترویج و اجرای مفاد سند 2030 هستند. در صورتیکه توجه ندارند همجنسگرایی و نظایر آن که انحراف بارز طبیعت گرایشات جنسی طبیعی فرد است و بنیاد خانواده طبیعی را مضمحل می کند از جمله زیر بناهای این اسناد و برنامه هاست، لذا این اسناد و برنامه های تک بعدی نگر چاره درد ما نیست. چاره کار جای دیگر است. نباید کاری کنیم که خود مسئله ساز باشد. ما نیازمند تربیت جنسی خانواده محور هستیم آموزش جنسی صرف به دانش آموزان در مدرسه خودش قسمتی از مشکل بوده و راه حل نیست. اگر کسی برداشت عمیق و وسیع و مناسبی نداشته باشد با ساده انگاری ممکن است به جای خدمت به جامعه اش خیانت بکند و مشکلات بیشتری برای جامعه بوجود بیاورد و خودش هم با خبر نباشد درحالی که در امروز عقلای غرب به این برنامه ها معترضند اما امپراتوری رسانه و بانگاه های هرزه نگاران صدای آن ها را خاموش کرده و اغراض و برنامههای غیر طبیعی خود را نوش دارو معرفی کرده است.
۱۳ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۸:۱۶
کد خبر: 604004
آمار تجاوز به زنان سیاستمدار در پارلمان اروپا یا تجاوز پزشک معتمد تیم ژیمناستیک آمریکا به بیش از 130 نوجوان نشان می دهد برنامههایی نظیر 2030 در همان کشورهای مدعی هم جواب نداده است.
نظر شما