به گزارش قدس آنلاین، بتازگی فرماندار تهران در جمع خیرین این استان اعلام کرد که در شهر تهران ۱۰ تا ۱۲ هزار زن سرپرست خانواده در معرض آسیب وجود دارند. ناگفته نماند که این جمعیت در کشور به بیش از ۳ میلیون نفر میرسد و بنابر اعتقاد صاحب نظران به دلیل شرایط متعدد جمعیت زنان سرپرست خانوار همچنان رو به افزایش است. حال آنکه تا امروز برنامه اثربخشی برای ساماندهی و توانمندسازی این گروه به اجرا درنیامده است.
دکترسعید معید فر، جامعه شناس درباره چالشهای این دسته از بانوان میگوید: مسائل زنان سرپرست خانوار در کشور ما به یکسری ناهمگونی و عدم تعادل درحوزههای مختلف مربوط میشود چراکه پدیده زنان سرپرست خانوار بنا بر دلایل گوناگون همانند طلاق و یا فوت همسر در تمام جوامع بدیهی به شمار میرود. بخصوص آنکه در شرایط امروزی دنیا با مسائلی روبه رو هستیم که منجر به افزایش جمعیت این زنان میشود. این درحالی است که سایر جوامع متناسب با وضعیت خود؛ فرصت هایی را برای این دسته از افراد در زمینههای ازدواج مجدد، اشتغال، توانمندسازی و حتی آمادگی جامعه برای مواجهه با زنان سرپرست خانوار فراهم کردهاند که این امر منجر به تعدیل و کاهش آسیبها و مسائل مرتبط با این زنان شده است.
وی همچنین میافزاید: درحال حاضر کشور ما درحوزه واقعیتهایی همانند مسائل اقتصادی، طلاق و ناسازگاریها با چالشهایی روبه روست که سبب افزایش تعداد این زنان شده است. حال آنکه جمعیت یادشده به دلیل ذهنیت جامعه، تنگناهای اقتصادی و نبود فرصتهای مطلوب با دشواریهایی روبهرو هستند. چنانکه میزان ازدواج مجدد زنان مطلقه در جامعه ما به دلیل هنجارها و ذهنیتهایی که از گذشته باقی مانده نسبت به دیگر کشورها پائینتر است. همچنین در مقوله نبود فرصتهای شغلی برای این دسته از زنان باید توجه داشت که امروزه مردان نیز در این امر با مشکلات فراوانی روبهرو هستند و میزان بیکاری آنها بالاست. ازهمین رو آمار بیکاری زنان سرپرست خانوار نیز درخور توجه است. چراکه اغلب این زنان به قشرهای ضعیف جامعه تعلق دارند و مهارتهای لازم را برای رفع نیازهای اقتصادی خود نیاموختهاند. از همین رو با افزایش جمعیت زنان سرپرست خانوار مشکلات جامعه نیز دراین حوزه فزونی پیدا میکند.
دکتر معید فر درخصوص علت ناکامی در اجرای راهکارهای کاهش مشکلات این زنان خاطرنشان میکند: شکافی که میان واقعیتهای اجتماعی با مواجهههای فرهنگی یا آمادگیهای ذهنی برای رویارویی با معضلات این دسته از زنان وجود دارد؛ مسائلی نیست که بسادگی بتوان حل کرد. زیرا با آنکه برخی ازاین امور در طول زمان حل میشود، اما فاصله میان واقعیتهای اجتماعی و ذهنیتها بسیار زیاد است. همچنین زمانی که در کشورشاهد نرخ بیکاری بالا هستیم، چگونه میتوان انتظار داشت با مهارت افزایی زنان سرپرست خانوار مشکلات اقتصادی آنها حل شود؟ زمانی که در قوانین نیز محدودیتهایی برای زنان درنظر گرفته شده به گونهای که آنها را تنها درچهارچوب امورخانه تعریف میکند، چگونه میتوان توقع حمایت مؤثر داشت؟ همچنین گاه تابوهایی درجامعه به عرصه قانون و حوزه مواجهه با زنان وارد میشود که نمیگذارد مشکلات برطرف شود. به این ترتیب همانند بسیاری از مسائل جامعه که دربارهاش میشود حرف زد و عمل نمیتوان کرد درمقوله ساماندهی زنان سرپرست خانوار چنین وضعیتی وجود دارد. در واقع علت اینکه بررسیها و راه حلها منجر به نتیجه نشده و همچنان روند روبه رشد این آسیبها را میبینیم از آنجاست که نمیخواهیم مسائلی را که اتفاق میافتد، بپذیریم زیرا در مواجهه با این امور میخواهیم در حوزه سیاستگذاری، قوانین، اجرا وحتی ذهنیت جامعه آرمانگرایانه برخورد کنیم. بنابرهمین قوانین ما نیز توانایی حل مسائل را ندارد. به هرحال هر قدر اندیشمندان و تحلیلگران راجع به این امور صحبت میکنند، اما درعمل این ذهنیتها نمیگذارد که قدمی برای حل مسائل برداریم. ازهمین رو به دلیل حجم فراوان آسیبها برای حل مشکلات باید عزمی جدی داشته باشیم.
نظر شما