به گزارش گروه بین الملل قدس آنلاین، کمیته نظارت بر انتخابات پاکستان، نتایج رسمی حوزه های انتخاباتی ۴ ایالت این کشور را منتشر کرد. بر اساس این نتایج حزب «تحریک انصاف» به رهبری «عمران خان» با به دست آوردن ۱۱۵ کرسی در مجلس ملی پاکستان، از سایر احزاب پیشی گرفت و برنده انتخابات ۲۰۱۸ پاکستان شد.
حزب «مسلم لیگ شاخه نواز شریف» هم با کسب ۶۳ کرسی مجلس ملی پاکستان بعد از تحریک انصاف دومین رتبه را در انتخابات پاکستان به خود اختصاص داد. پس از مسلم لیگ، حزب «مردم» به رهبری «بلاول بوتو زرداری» با کسب ۴۲ کرسی سومین رتبه را در انتخابات پاکستان به دست آورد. در سایه این نتایج دولت آتی پاکستان را عمران خان و حزب انصاف تشکیل خواهد داد.
عمران خان به لحاظ قومی یک پشتون است؛ سیاستمداری که از قهرمانی کریکت شروع کرد، تحصیل یافته آکسفورد است و در انتخابات گذشته توانست حاکمیت ایالت «خیبر پختونخواه» را از آن خود کند. بنابراین، وی خارج از دایره سنتی قدرت خانوادگی به عالی ترین مدارج قدرت صعود کرد؛ اما او برخلاف تصور، یک ناسیونالیست پشتون نیست. وی چارچوب های برنامه سیاسی خود را فراتر از مرزهای قومی و برای همه مردم پاکستان تعریف کرده است. به همین دلیل است که حتی بلوچ ها و هزاره ها که اقلیت هایی آسیب پذیر در پاکستان محسوب می شوند نیز به تغییرات وعده داده شده از سوی عمران خان، چشم امید دوخته اند.
عمران خان خود را معمار «پاکستان نوین» معرفی می کند؛ پاکستانی که از دید وی عاری از فساد و سلطه خاندان های قدرت خواهد بود و در آن، همه مردم پاکستان سهم و حضور خواهند داشت. برنامه های عامه پسند عمران خان، از وی یک سیاستمدار پوپولیست و به شدت پاکستانگرا ساخته است. سیاست های اصلاحی وی در زمینه مبارزه با فساد، فقرزدایی، بهبود و توسعه خدمات آموزشی، حاکمیت قانون و توسعه قدرت دولت مرکزی بر ایالت های خودمختار و مناطق آزاد، میلیون ها نفر را با عمران خان همراه کرده است. تا اینجای کار به نظر می رسد که او دردهای واقعی مردم پاکستان را به خوبی تشخیص داده و روی آنها دست گذاشته است. اما اینکه آیا خواهد توانست برای این دردهای عمیق، درمانی نیز پیدا کند یا خیر، سؤالی است که به آینده مربوط می شود.
سال گذشته، پاکستان روزهای ملتهبی را سپری کرد؛ روزهایی که در آن، عمران خان رهبری یک تظاهرات میلیونی طولانی و گسترده ضد دولتی را بر عهده گرفت تا دولت اسلام آباد را مجبور به کناره گیری کند. به دنبال آن، میلیون ها نفر از ساکنان پشتون تبار پاکستان، موج تازه ای از اعتراضات گسترده ملی را راه اندازی کردند تا علیه آنچه تبعیض و بی عدالتی و سرکوب و اختناق و محرومیت این قوم می خواندند، اعتراض کنند.
عمران خان به عنوان یک پوپولیست پاکستان گرا با هوشمندی بر این موج ها سوار شد تا به سیطره سنتی خاندان های قدرت، پایان دهد و طرح «پاکستان نوین» را بریزد. گفته می شود وی از حمایت نیرومند ارتش پاکستان نیز برخوردار است. این گمانه زنی به اندازه ای قوی است که ادعا شد در جریان انتخابات اخیر، ارتش به نفع عمران خان، دست به تقلب زده است؛ ادعایی که از سوی کمیسیون انتخابات پاکستان، فاقد اسناد لازم و مردود اعلام شد.
با این حال در پاکستان علیرغم برگزاری انتخابات، ارتش همچنان تعیین کننده رئوس اصلی سیاست های دولت است. به همین دلیل است که برخلاف تغییراتی که انتظار می رود با پیروزی عمران خان در داخل این کشور رخ دهد، در عرصه سیاست خارجی، پیش بینی نمی شود که تغییر ملموسی را شاهد باشیم.
سیاست خارجی اعلامی عمران خان با حزب «مردم» و حزب «مسلم لیگ شاخه نواز» تفاوت بسیاری دارد. این تفاوت رفتار در دیپلماسی نه فقط در خصوص ایران که در کل سیاست خارجی پاکستان شکل خواهد گرفت. البته این مسئله به معنای تغیرات بنیادین و اساسی در سیاست خارجی پاکستان نیست اما اسلام آباد در آینده نگاه متفاوت تری به مسائل منطقه ای و بین المللی خواهد داشت. اکنون در سایه رقابت تهران و ریاض عمران خان سعی دارد نوعی توازن را میان دو کشور ایجاد کند. لذا دولت آتی پاکستان به سمت نگاه مثبت تر و سازنده تری از مسلم لیگ نواز با ایران گام برخواهد داشت.
با توجه به این که اکنون این مسئله مطرح است که پیروزی حزب انصاف و عمران خان به دلیل حمایت و مهندسی انتخاباتی ارتش پاکستان بوده، شرایط هم برای دهلی نو و هم برای کابل نگران کننده است. ارتش پاکستان به این نتیجه رسیده بود که توان همکاری با احزاب بزرگی نظیر مسلم لیگ نواز شریف و نیز حزب مردم متعلق به خانواده بوتو را ندارد.
لذا حمایت ارتش از حزب انصاف و نیز نزدیکی مواضع عمران خان به آنها مبین این نکته است که سیاست خارجی پاکستان مبتنی بر همکاری برای حل مشکلات با هند از جانب نواز شریف در آینده تغییر پیدا خواهد کرد.
در سایه این نکته می توان این گونه گفت که در آینده خط فکری ارتش در سیاست خارجی عمران خان به خصوص در مسئله کشمیر علیه هند تبلور خواهد یافت. در این رابطه احزاب استقلال طلب کشمیر نظیر «لشکر طیبه» و «جیش محمد» هم در قالب تشکیل یک حزب سیاسی جدید از انصاف و عمران خان حمایت های جدی داشتند. لذا روابط اسلام آباد و دهلی نو در آینده به سمت جناح نظامی پاکستان تغییر خواهد یافت.
در خصوص روابط اسلام آباد و کابل نیز مشابه همین وضعیت قابل پیش بینی است. به این معنا که حضور حزب انصاف و عمران خان به معنای قدرت گیری ارتش در رسیدن به اهداف راهبردی اسلام آباد در افغانستان است. لذا حضور پررنگ ارتش پاکستان می تواند در روابط دو کشور افغانستان و پاکستان در آینده تاثیرات منفی داشته باشد.
در مورد روابط اسلام آباد- واشنگتن نیز باید گفت که اکنون سیاست آمریکا درباره مذاکره مستقیم با طالبان افغانستان سبب شده تا ارتش پاکستان به یک ارزیابی کلی و نهایی در خصوص ادامه همکاری با واشنگتن دست بزند.
اگر سیاست مذاکره ترامپ با طالبان به نتیجه برسد، یقینا ارتش پاکستان تغییرات جدی را در دستور کار قرار خواهد داد. از هم اکنون هم این تغییرات مشهود است. در این راستا ارتش پاکستان روابطی را با چین و روسیه آغاز کرده است.
لذا دولت مورد حمایت ارتش یعنی عمران خان و حزب انصاف نگاه جدی به نزدیکی با ایران، چین و روسیه خواهد داشت. از این رو اگر ترامپ به دنبال مذاکره باشد و به موازاتش فشارهای خود را بر ارتش پاکستان داشته باشد و در ادامه هم میان هند و پاکستان انتخاب کاخ سفید دهلی نو باشد، مطمئنا روابط واشنگتن و اسلام آباد به نقطه حساس و شکننده ای نزدیک خواهد شد. در نتیجه به نظر اسلام آباد در آینده تهران، پکن و مسکو را جایگزین واشنگتن خواهد کرد.
منبع: مهر
انتهای پیام/
نظر شما