نجمه، دختربچه سه ساله خوزستانی که به همراه پدرومادرش به مشهد آمده بود، بامداد پنجشنبه در یک درگیری و خشم کنترلنشده، قلبش مورد اصابت ضربه چاقو قرار گرفت و فوت کرد. عصبانیت و خشونت بیحدواندازه در یک مناقشه خانوادگی داغی سنگین بر دل خانواده نجمه و عموم مردم گذاشت. اتفاقی در نوبه خود عجیب و دردناک که ممکن است در گیرودار همین روزمرگیها و فشارهای مختلف گریبانگر هر خانوادهای شود. وقتی که انسانها عنان صبر از کف میدهند و در مسیر بیبازگشت خشمی جنونآمیز میتازند.
نجمه، اولین قربانی ازدستدادن کنترل و قوه تشخیص نیست و آخرین آن نیز نخواهد بود، اما چگونه خشم میتواند به حدی رفتار ما را از کنترل خارج کند که به عزیزان خود آسیب وارد کنیم؟ جنون آنی چگونه شکل میگیرد؟ علل و عوامل ریشههای خشمهای جنونآمیز چیست و چه مؤلفههای اجتماعی در افزایش خشونت مؤثر است؟ آیا میتوان خشونت را تبدیل به مدارا کرد؟ قوانین پیشگیرنده تا چه میزان میتوانند خشونت را در جامعه کاهش دهند؟
ضعف دفاعی کودکان، آنان را به محلی برای تخلیه خشم تبدیل میکند
استاد جامعهشناسی دانشگاه آزاد مشهد در گفتوگو با ایسنا بیان کرد: دایره شکلگیری خشونت در خانواده ۳ عامل خانواده ،جامعه و فرد هستند. این تصور وجود دارد که ما هرچه در به سمت جلو میرویم، جامعه مدرنتر میشود، در نتیجه اینگونه آسیبها هم کمتر باید شود، اما اصلاً اینگونه نیست و به نظر میرسید شاهد این هستیم که اینگونه آسیبها در حال افزایش است.
وی تصریح کرد: دلیل این که این خشونتها بیشتر روی کودکان بروز داده میشود، این است که آنان قدرت دفاعی کمتری دارند و فردی که دچار خشونت شده است، سعی میکند آن را جایی ابراز کند که پاسخی از آن یافت نشود.
حسین امیریگنجی ادامه داد: از طرفی دیگر، از دلایل مهم خشونت اعتیاد است. رابطه دیگری که باید به صورت جدی به آن بپردازیم بحث اقتصادی است؛ به طوری که هرچهقدر وضعیت اقتصاد در جامعهای بهتر باشد، خشونت در آن کمتر است. نکته دیگر این است که اینگونه خشونتهایی که اتفاق میافتد از جنس خشونتهای مردانه است؛ به این معنا که زنان از نقطهنظر جامعهشناسی بسیار آسیبپذیرتر هستند.
وی افزود:در ایامی همه میگفتتد که خشونت و بزهکاری از جنس زنان در حال افزایش است، اما باز هم خشونت از جنس مردان بیشتر است و از منظر جنسیتی زنان بسیار آسیبپذیرتر هستند. راهکارهایی برای تهیکردن جامعه از خشم وجود دارد که یکی از آنها قانون است. باید توجه داشت طبقات اجتماعی و ناهمسانیهایی که ایجاد میشود، این نوع نارضایتیها را افزایش میدهد و باعث خشونت میشود.
خشونت رابطه معناداری با جوانبودن دارد
امیریگنجی تصریح کرد: خشونت رابطه مستقیم و معناداری با جوانبودن دارد. یکی از دلایلی که خشونت در بین جوانان بیشتر است را میتوان ناهمسانیهایی دانست که اعتمادبهنفس آدمها را تحت تاثیر قرار میدهد؛ درنتیجه جوانان نمیتوانند شخصیت خود را کنترل کنند و خانواده هم تسلط خود را بر جوانانشان از دست میدهد.
این استاد جامعهشناسی با بیان اینکه «چیزی که مهم است تبدیل خشونت به یک مدارای اجتماعی است»، اشاره کرد: مدارای اجتمایی در جامعه در حال کاهش است. خشونت بحثی کاملاً فرهنگی است و از جمله راهکارهایی که میتوان برای آن ارائه داد، فرهنگسازی لازم در بسترهای آموزشی و رسانههاست.
امیریگنجی با اشاره به اینکه «اگر پارکهایی ایجاد شود که محل ریزش و تخلیه خشونتهای سالم آدمهایی با روحیات خشن شود، احتمال اینکه این خشونتها در خانوادهها کمتر شود، بالا میرود» تشریح کرد: باید آگاهی لازم درخصوص مجازاتهای هر جرم و عواقب هر خشونتی داده شود. مردم وقتی از مجازاتهای کاری اطلاع داشته باشند، قطعاً سعی میکنند از انجامدادن آن کار دوری کنند.
با اعمال قوانین سنگین باید از تنش به مدارا برسیم
وی در ادامه گفت: اگر قوانین سنگینی برای حرکات تنشزا ایجاد شود و نظارت حاکمیتی خوبی برای آن رقم بخورد، شاهد خواهیم بود در نتیجه به مداراکردن اجتماعی میرسیم. این آگاهسازی و پشتوانهسازیهای قانونی به صورت جدد باید مطرح شود. وقتی که ما به یک مدرنیته رسیدهایم و به یک تمدن شهری رسیدهایم و شهرنشینان ما بیشتر از روستانشینان شدهاند.
امیریگنجی گفت: مناعتقاد دارم جامعهای که به این سمت رفته است و در حال مدرنیتهشدن است، خشونت در آن باید کمتر باشد، اما دلیل این که در جامعه ما اینگونه نیست، این است که ما نتوانستهایم تخلیهگاهی برای بروز انرژیها و خالیکردن آنها فراهم کنیم. هیچ فردی به صورت ذاتی خشونتطلب آفریده نشده است.
افزایش خشونت، ضربهزدن بیشتر به کارکردهای اصلی خانواده است
وی با ذکر اینکه «هرچقدر خشونت در جامعه افزایش پیدا کند به معنویت و کارکردهای اصلی خانواده صدمه میزند»، تصریح کرد: هرچه جامعه از انسانهای خشن تهی شود، آن جامعه به لحاظ سرمایهگذاری، امنیت اجتماعی، اقتصادی و حتی امنیت سیاسی بهتر عمل میکند. از دلایل خشونت در ایران بافتهای ناکارآمد است؛ مانند ملاحظات سیاسی که ما آن را با تمام ارکان زندگیمان مخلوط کردهایم. باید آموزشهای اجتماعی داده شود تا مردم بتوانند در موقعیتهای مختلف تصمیمهای درست بگیرند.
امیریگنجی ادامه داد: در این موضوعات جامعهشناسان کاملاً نادیده گرفته میشوند و اگر کارشناسان جامعهشناسی نقش پررنگتری در برنامههای تلویزیونی، اجتماع یا... داشته باشند، اینگونه نمیشود. باید مؤلفههای یادگیری و قوانین اجتماعی را در موضوعات مختلف به جوانان آموزش داد. اگر خشونت را بتوانیم در جامعه کمتر کنیم، جامعه ما از امنیت سیاسی، اجتمایی و اقتصادی برخوردار میشود.
نظر شما