قدس آنلاین؛ باشندگان پارس از "کورش بزرگ" درخواست کردند از خداوند (اهورامزدا) بخواهد (دعا کند) گرفتار بی آبی نشوند. کورش گفت: من دستور داده ام بند (سد) بسازند. گفتند:بخواه (دعا کن) که مارا دچار قحطی نکند.کورش گفت: دستورداده ام سیلو و انبار بسازند. اما از اهورا مزدا درخواست کرده ام کشور من را از دروغ به دور دارد.
در بسیاری کشورها به موقع یا بی موقع، به اندازه یا بی اندازه باران می بارد و دچار سیلاب و آبگرفتگی می شوند. بسیاری خانه، کاشانه و دارایی خودشان را به آب میدهند و بی مایه و سرمایه، گاه زیر رگبار یا موج هایِ خروشان دریا باید سر کنند. گاه این را پدیده یِ آلبینو و در توفان ها نام هایِ دیگر بر آن می گذارند.
در سال ۱۹۶۸ به یاد دارم که ستاره شناسان گذر "ستاره یِ هالی" بر رویِ انگلستان را از سال ها پیش پیش بینی کرده و هشدار داده بودند که در این هنگام سیلی سترک پس از باران های سیل آسا جنوب انگلستان (استان ویلز) را فرا می گیرد و چنین شد اما هوشیارانه پیش گیری کردند و ویرانی پیش نیامد.
در کشور ما برخی استان ها با داشتن باران و برف زیاد که رودخانه هایِ بسیار پرآب، پر ارزش و همیشگی را می سازند، با افزایش باران که کم هم نیست، بر روی رودخانه ها سد (بند) ساخته اند که برخی از این بندها که به سال ها پیش برمی گردد، از زیرساختهایِ خوبی برخوردارند که جنگ ویرانگر ایران و عراق و بمبهایِ عراقی ها هم نمی توانستند در این بین دغدغه آفرین باشند. انرژی برق آبی آنها هم بسیار پاک و سودمند است.
بی گمان ساختن بند، خود از دانش مهندسی و مهرازی ویژهای برخوردار است و کار هر سازمان و یا گروهی نیست.
در این سال ها سدهایی ساخته اند، از بندِ بی پایه یِ شمال تهران (دربند) که بگذریم که موجب ویرانی و کشتار مردم شمیران و....شد، برخی سازمان های دلسوز و کاردان، هنر و دانش را به کاربسته، افزون بر پیشگیری آسیب سیلاب هایِ ویرانگر با بهره برداری از نیروگاه هایِ"برقآبی"به پاکی پیرامون زیست ما بسیار کمک کرده اند.
در ۵۰ سال پیش، پیش از ساختن "بند کرخه"، رودخانه یِ "لجام گسیخته کرخه" در مواجهه با ۲۵ سیل ویرانگر، شاهد گرفتاری ۱۰ شهر و ۲۶۲ روستا در ویرانی سیل بوده، ۲۰۶۷۳ خانه آسیب دیده و ۱۹ تن جان باختند و ۴۴۳۰ دام نابود و ۳۰۵۰۰ هکتار زمین هایِ کشاورزی آسیب دیدند که با بستن "بندکرخه" رودخانه لجام گسیخته یِ کرخه آرام و در سال ۱۳۹۵ ، سیلاب هیچ گونه آسیبی به جای نگذاشت.
این بند که با دستان پرتوان و دانش فرزندان ایران زمین ساخته شده، هربار از آسیب بیشتر پیشگیری می کند اما شوربختانه برخی از روی نادانی یا کژاندیشی، "انگ" کژروی و مافیایی به این سازندگانِ رهایی بخش زده اند. تا کِی ما باید در بند اندیشه هایِ ناروا باشیم و بر سر شاخ بنشینیم و بُن ببریم؟
بی گمان این جا این آقایان آسیب نمی بینند، آسیب و دربدری نصیب مردم پرتلاش و روستا نشینان می شود. پیشینه سد سازی به هزاران سال پیش در ایران به ویژه زمان "کورش بزرگ" بر می گردد.
بند "مارب" در سال ۵۹۱ پیش از میلاد در زمان فرمانروایی"ملکه صبا" در یمن ساخته شد. این بند ۲۰ متر بلندی و درازای تاج آن ۷۰۰ متر بود. به کشاورزی ۱۱۰ هکتاری یمن کمک کرد و با رویش گیاهان خوشبو و کندر بازرگانی هم رونق گرفت و بارها دشت ها و روستاها را از آسیب سیلاب رهایی بخشید، تا سر انجام در سال ۱۳۰۰ میلادی در پیِ سیلی ویرانگر شکست. که من باور دارم چون از رسوب پرشده بوده، چنین رخ داده است. من باور دارم اگر لایروبی می شد، پابرجا بود.
در پائیز ۱۳۹۵ هشدار داده شده بود که امسال سد هایِ "دز و کرخه "سیلاب هایِ ویرانگر را مهار کردند و لرستان و خوزستان بی آسیب ماندند، اگر بند بختیاری که نقشه کار را آماده داریم ساخته نشود، سیلابها ویرانی هایِ گسترده و پر هزینه ای به بار می آورند که با کوتاه اندیشی و نادانی "محیط زیستیان" این بند ساخته نشد و این شد که امروز با اشک و افسوس ویرانگری های آن را می نگریم. آیا ساختن "بند" هزینه بر است یا این ویرانی ها؟
آیا باز دست روی دست می گذاریم و ساخت و سازهایی صورت می گیرد تا باز پس از زلزله هایِ" بم و کرمانشاه" و سیل ویرانگر لرستان و خوزستان ، فارس و گلستان تماشگر ویرانی هایِ دیگر باشیم؟
باید از هم اکنون بررسی کرد و ویرانی ها را آباد و کاستی ها را یافت و برای سال هایِ آینده پیش گیری کرد. علاج واقعه، قبل از وقوع باید کرد.
انتهای پیام/
نظر شما