محمد تربتزاده/
بیش از هفت دهه از روزی که «فلسطین» به عنوان غرامت جنگ جهانی دوم به یهودیان جنگزده بخشیده شد، میگذرد. اینکه کورههای آدمسوزی هیتلر، هولوکاست و نسلکشی یهودیان در جنگ جهانی دوم تا چه اندازه حقیقت داشت را هیچ کس نمیداند، اما این را خوب میدانیم این کورههای آدمسوزی اگرچه خیلیها از جمله خود هیتلر را به خاک سیاه نشاند، اما نان غربیها را که دنبال بهانهای برای تغییر نقشه خاورمیانه میگشتند، خوب توی روغن انداخت! بخشیدن سرزمین مادری فلسطینیان که هیچ ارتباطی با جنگ جهانی دوم نداشتند به جنگزدگان یهودی ساکن در اروپا به عنوان غرامت آن هم از سوی دولت قدرتهای غربی، شاید به باور مردم دنیا عجیب و غریب به نظر میرسید، اما عاملان این بخشش خوب میدانستند که تأسیس یک دولت وابسته به غرب در قلب خاورمیانه، بعدها تا چه اندازه به کارشان خواهد آمد!
معامله قرن
بیش از 70 سال از مهاجرت یهودیان به بیتالمقدس و تشکیل دولت اسرائیل میگذرد، اما موضوع فلسطین هنوز تازه است. وقتی ترامپ سه سال تمام برای حل بحران فلسطین-اسرائیل تلاش میکند و سیدحسن نصرالله هم درباره «معامله قرن» که حاصل همان تلاشهای سه ساله ترامپ است، هشدار میدهد، یعنی موضوع فلسطین تازهتر از آن چیزی است که فکرش را میکنیم. منظور اینکه شاید خیلیهایمان فکر کنیم اسرائیل و همپیمانهای غربیاش به حاکمیتشان بر بیتالمقدس، شهرکسازیهای گسترده و کشت و کشتار فلسطینیان راضی شدهاند، اما همان طور که سیدحسن نصرالله در سخنرانی اخیرش اعلام کرده، «معامله قرن» که تحفه جدید غربیها برای سرزمینهای اشغالی است، اهدافی بزرگتر مثل پاک کردن نام فلسطین از روی نقشه و نابودی محور مقاومت را دنبال میکند.
«ابودیس» به جای «بیت المقدس»
«معامله قرن» پروژهای است که دولت آمریکا آن را از سال 2016 به بهانه پایان بخشیدن به منازعات میان اسرائیل و فلسطین کلید زد. معمار اصلی این پروژه رئیس جمهور آمریکاست و عامل اجرایی آن هم «کوشنر» داماد ترامپ است. در این پروژه قرار است اسرائیل امتیازاتی فراتر از امتیازهایی که در گذشته براساس پیمان «اسلو» و قطعنامههای سازمان ملل گرفته، دریافت کند و در عوض با تشکیل دولت مستقل فلسطینی موافقت کند! یعنی براساس این طرح بخشهای باقی مانده از فلسطین که هنوز به طور کامل اشغال نشدهاند، شامل نیمی از کرانهٔ باختری و بخشی از بیتالمقدس شرقی که از نظر جامعهٔ جهانی به دولت فلسطین تعلق دارد، به اسرائیل واگذار میشود و در عوض اسرائیل با تشکیل کشور مستقل فلسطینی در نیمهٔ دیگر کرانهٔ باختری و تمام نوار غزه و تنها چند محله از بیتالمقدس شرقی موافقت میکند. براساس این طرح شهر «ابودیس» به جای بیتالمقدس به عنوان پایتخت فلسطین در نظر گرفته خواهد شد. مهمتر از همه اینکه فلسطینیان باید از حق بازگشت به سرزمین خودشان که طبق قطعنامهٔ ۱۹۴ شورای امنیت به رسمیت شناخت شده، صرفنظر کنند!
دنیای بدون فلسطین
این البته اهداف ظاهری معامله قرن است. در باطن اما این پروژه اهداف کلیتری را دنبال میکند. کارشناسها این اهداف پنهان را در این چند سطر خلاصه میکنند: «تثبیت اراضی اشغالی و پیوستن مناطقی از جولان، رود اردن، جنوب لبنان، شرق جزیره سینا به اسرائیل بدون فشار افکار عمومی، اخراج فلسطینیها به طور کامل از مناطق کرانه باختری و نوار غزه و ساماندهی آنها در اردن و شبه جزیره سینا در مصر و در نهایت پایان منازعه چند ساله اعراب و اسرائیل». بخش زیادی از مسیر تحقق این اهداف هم با سفر نتانیاهو به کشورهای خلیج فارس از جمله عمان و اعزام هیئتهای سیاسی و فرهنگی به امارات و بحرین و فرستادن مستشارهای نظامی به عربستان طی شده است و آن طور که کارشناسها میگویند، غربیها فقط منتظر فرصت سیاسی مناسبی هستند تا با اعلام رسمی، پایان مناقشه را خبر دهند تا دیگر اسمی از ملت و سرزمین فلسطین باقی نمانده و شهروندی به نام شهروند فلسطینی، روی کره زمین زندگی نکند.
ایران و معامله قرن
به گفته مقامات فلسطینی و کارشناسهای سیاسی، هدف دیگری که غربیها در پسِ معامله قرن دنبال میکنند، مقابله با ایران و کاهش نفوذ کشورمان در منطقه است. مشاور رئیسجمهور فلسطین، «نبیل شعث» میگوید: «در واقع ایده آقای ترامپ در مخالفت با ایران است و هدفش کمک به مردم فلسطین نیست. این تلاشی برای ساخت اتحادیه عرب- اسرائیل علیه ایران است و سعی و کوشش برای ایجاد صلح در منطقه و یا حل درگیری اسرائیل و فلسطین نیست». حمد مجدلانی، عضو کمیته اجرایی سازمان آزادیبخش فلسطین هم دراین باره میگوید: «تمام تلاش آمریکا در معامله قرن، مقابله با نفوذ ایران در منطقه است». تحلیلگران حتی ماجرای اعزام ناو آبراهام لینکلن به خلیج فارس را هم مرتبط با معامله قرن میدانند و میگویند در شرایطی که محور مقاومت فشار زیادی به اسرائیل وارد میکند، اجرایی کردن این پروژه بدون پشتیبانی نظامی و لشکرکشی آمریکا به منطقه امکانپذیر نیست؛ به همین خاطر لشکرکشی نمایشی آمریکا به منطقه، احتمالاً اقدامی در راستای کمک به اجرای طرح معامله قرن باشد.
مشکل کجاست؟
در این میان اما انگار دو مشکل اساسی برای اجرایی شدن معامله قرن وجود دارد. اول اینکه اردن هنوز قبول نکرده این میزان مهاجر فلسطینی را بپذیرد و دوم اینکه مقاومت اسلامی در غزه با وجود تمام تحریمها، توانسته توان دفاعیاش را افزایش دهد و به نظر نمیرسد به این راحتی حاضر به ترک غزه شود. کما اینکه در جنگ دو روزه نشان داد بسیاری از منافع رژیم صهیونیستی در نقاط مختلف، زیر تیررس موشکهای مقاومت قرار دارد. البته به این موضوع این را هم اضافه کنید محورهای مقاومت لبنان، سوریه، یمن و ایران هیچ جوره حاضر نیستند تن به معاملهای بدهند که یک سرش حذف آرمان فلسطین است.
علاوه بر این مشکلات، برخلاف پیشبینیهای دولتمردان آمریکایی هنوز کشورهای زیادی با ترامپ همراهی نکردهاند و مواضع دولتهای اروپایی هم برعکس ترامپ در حمایت از شهروندان فلسطینی بوده است. البته اروپاییها چندان نگران مردم فلسطین نیستند، بلکه نگرانی آنها بابت خطراتِ درگیری محور مقاومت با اسرائیل و کشیده شدن آتش این نبرد به مناطق مختلف از جمله اروپا بوده است.
کاسه داغتر از آش
حالا پرسش اصلی اینجاست که چرا ترامپ این وسط کاسه داغتر از آش شده و با این جدیت به دنبال اجرایی کردن معامله قرن است؟ در این باره مرکز مطالعات فلسطینی و راهبردی «باحث» میگوید اصلاً ترامپ با حمایت لابیگرهای یهودی در آمریکا به ریاست جمهوری رسیده و ماجرای دخالت روسیه و پوتین در انتخابات سال 2016 همهاش کشک است و دخالت اصلی در انتخابات آمریکا را لابیگرهای صهیونیست برای پیشبرد اهدافشان انجام دادهاند! به زبان ساده یعنی ترامپ با شرط منعقد کردن معامله قرن، حمایت لابیگرهای گردن کلفت یهودی آمریکا را در انتخابات 2016 جلب کرده و حالا وقتش رسیده برای به دست آوردن دل آنها، این معامله را اجرایی کند. به گفته این مرکز مطالعاتی، انتقال سفارتخانه آمریکا به بیتالمقدس، به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت اسرائیل و به رسمیت شناختن حاکمیت رژیم صهیونیستی بر بلندیهای جولان هم بخشی از پروژه معامله قرن بوده است.
معامله قرن اجرایی میشود؟
با وجود تمام این موارد اما به نظر میرسد حتی خود اسرائیلیها و همپیمانان غربیشان هم نسبت به اجرایی شدن معامله قرن با شکل و شمایل اولیهاش دلسرد شدهاند. آمریکا پس از مخالفت تشکیلات خودگردان فلسطین و حماس با این معامله در نخستین قدم درباره آن تجدیدنظر کرده و طرح جدید را پیشنهاد کرد. در طرح جدید آمریکا، بیتالمقدس به عنوان پایتخت مشترک رژیم صهیونیستی و فلسطین درنظر گرفته شده است. مقامات آمریکایی حتی پس از ارائه این طرح هم امیدی به اجرایی شدن آن ندارند، چراکه در یادداشتی خطاب به دولت اسرائیل نوشتهاند: «کاخ سفید تصور میکند که فلسطینیها این طرح را رد خواهند کرد، اما از اسرائیل میخواهد که آن را رد نکند و خودش را مایل به تعامل بر سر طرح مورد نظر نشان دهد».
شاید بد نباشد مطلب را با گزارشی که روزنامه اسرائیلی «معاریو» درباره معامله قرن و دلایل اجرایی نشدنش تا این لحظه نوشته است، تمام کنیم: «دلایل زیادی پشت تأخیر در اعلام نهایی معامله قرن قرار دارد. یکی از این دلایل، کمتجربگی تیم آمریکایی مسئول در مذاکرات است. منظور از تیم آمریکایی، «جرد کوشنر» داماد و مشاور ارشد دونالد ترامپ، و «جیسون گرینبلات» فرستاده ویژه او به خاورمیانه است. دومین دلیل این است که طرف اسرائیلی حاضر به هیچگونه امتیازدهی به طرف فلسطینی نیست. سومین دلیل این است که هیئت آمریکایی در روند صلح که متشکل از کوشنر و گرینبلات است، از برخی کشورهای عربی دیدار کردهاند و این کشورها نیز یا با طرح معامله قرن اعلام مخالفت کرده و یا مانند مصر، اردن و قطر خواستار برخی ملاحظات در آن شدهاند».
نظر شما