محمد حسن قدیری ابیانه کارشناس مسائل سیاسی و منطقه در گفت‌وگو با قدس آنلاین گفت: عربستان سعودی با شیعه بودن و عرب نبودن ایرانی‌ها مشکلی ندارد چرا که ایران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی رسماً شیعه بود، آنچه منجر به دشمنی و  ددمنشی آل سعود با ایران اسلامی شد. بعد از پیروزی انقلاب، اولین مخالفت‌های خاندان سعودی با پیروزی نظام اسلامی درایران نمایان شد. بی‌تردید در چهار دهه گذشته جمهوری اسلامی ایران هیچگاه عربستان سعودی را تهدید نکرده و همواره خواستار برقراری روابط مطلوب با همسایگان خود بوده است لذا مشکل اصلی عربستان یا آل سعود با ایران به روی کار آمدن حکومت مردمی و مردمسالار و برچیده شدن نظام شاهنشاهی است که در طول چهل سال گذشته با برگزاری انتخابات‌های گسترده و تجربه پیشرفت‌های زیاد و نرفتن زیر یوغ کشورهای سلطه‌گری چون آمریکا و انگلیس و.... اصلی‌ترین عوامل مشکل آمریکا با ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی است.

به گزارش قدس آنلاین وی دراین باره توضیح داد: سران سعودی هیچگاه تحمل وجود چنین نظامی را در منطقه نداشته‌اند چرا که ایران با مردمسالاری دینی تهدیدی قوی برای سران این کشور به شمار می‌رود، سران سعودی از این مسأله رنج می‌برند که مدل حاکمیتی ایران الگویی برای مردم این کشور باشد و مردم عربستان نیز با مشاهده وضعیت ایران خواستار استقرار وضعیت مشابه در کشور خود شوند و مشارکت مردم رادرامور و حاکمیت مطالبه کنند، موضوعی که برای آل سعود بسیار خطرناک و گران تمام می شود. اما آل سعود هیچگاه علت اصلی مخالفت خود را با ایران به گوش افکار عمومی خود نرسانده است لذا با مطرح کردن مسائلی مانند شیعه و فارس بودن ایرانیان و یا ادعای دخالت ایران درامور عربستان و منطقه دست به اقداماتی علیه جمهوری اسلامی ایران زده است. در حالی که آل سعود با حمایت از صدام در جنگ تحمیلی شدت خصومت خود را با انقلاب اسلامی ایران به معرض دید جهانیان گذاشت.

کارشناس سیاست بین‌الملل اظهار داشت: با سقوط رژیم صدام آمریکا نتوانست جز مدتی کوتاه دست نشاندگان خود را برعراق حاکم کند و مردم با هدایت مرجعیت و مشارکت اکثریت شیعه حکومتی مردمی را بر سر کار آورند که شیعیان و اهل سنت و همه مردم این کشور در شکل گیری آن نقش داشته و مشارکت کردند، آل سعود از سوی عراق نیز احساس تهدید کرد چرا که نمی‌توانست بهانه‌ فارس بودن را به عراقی‌ها نسبت دهد، با توجه به اینکه اکثریت مردم عراق عرب زبانند، هر چند شیعیان بسیاری دراین کشور زندگی می کنند. آل سعود تنها به دلیل استقرار نظام انتخاباتی در این کشور با حمایت از داعش تلاش کرد تا ویرانی عراق را در دستور کار قرار دهد تا ازاین طریق روند مردمسالاری و برگزاری انتخابات را دراین کشور تعطیل کند.

 محمد حسن قدیری ابیانه گفت: این توطئه علیه سوریه نیز ادامه یافت. کشوری که اکثریت مردم آن عرب و اهل سنت هستند، بااین بهانه که علویان بر اکثریت مردم عرب حاکم هستند، خاندان سعودی با ساماندهی توطئه‌های وسیعی علیه سوریه و حمایت از گروه های تروریستی خصومت خود را با دولتها و حکومتهای مردمی نشان داد. این مسأله بعد از پیروزی مردم در انقلاب مصر دراین کشور نیز دیده شود بنحوی که این بار صحبت از کشور پر جمعیت مصر که عرب و اهل سنت بود، شد؛  کشوری که رئیس جمهور آن آقای مرسی و سایر مسؤولین با انتخابات به روی کار آمده بودند. انقلاب مصر باز هم خطربسیار بزرگی برای آل سعود بود چرا که نمی‌توانستند به افکار عمومی عنوان کنند که مصریان شیعه یا فارس هستند، از این رو خاندان سعودی تلاش کردند تا حکومت مبتنی بر انقلاب مردمی را سرنگون کنند که کردند. آنها  با انقلاب مردم در تونس و یمن و سر کار آمدن دولت انقلابی و سرنگونی دیکتاتورهای سابق نیز مخالفت کردند و با خرج میلیاردها دلار تلاش کردند اوضاع را دراین کشورها به وضع سابق بازگردانند، قطعاً می‌توان گفت مشکل آل سعود ایران نیست، حتی نام خلیج فارس نیست،  مشکل آل سعود شیعه و ایرانی بودن ما نیست بلکه مشکل این خاندان پلید، نگرانی از مطالبه گری مردم خود برای مشارکت در حاکمیت است  واز اینکه در اطراف این کشور حکومتها از سلطنتی یا دیکتاتوری به حکومتهای مردمسالاری دینی اعم از شیعه و سنی برسد که حکام براساس انتخابات بر سر کار آیند.

وی تصریح کرد: آنها در حالی خود را مخالف شیعیان معرفی می کنند و دشمنی می‌ورزند که یوغ بردگی امریکا و صهیونیست‌ها را بر گردن خود پذیرفته‌اند در حالی که آنها برخلاف شیعیان نه به الله نه به قرآن و نه به پیامبر اسلام اعتقادی ندارند، قطعا وضعیت فعلی آل سعود بسیار شکننده است، کشوری ثروتمند اما دایناسوری که جثه‌ای بزرگ اما مغزی بسیار کوچک دارد.

قدیری ابیانه گفت: عربستان تنها کشوری در جهان است که نام یک خاندان را بر کشور قرار داده است در حالی که اگر قرار بود بر این کشور نام خاندانی گذاشته شود، نام عربستان محمدی شایسته ترین نام برای این کشور بود،نه عربستان سعودی! در اجلاس اخیر نیز سند مکه به نام ملک سلمان زده شد! در حالی که آل سعود خود را خادم حرمین شریفین می‌نامند اما داعشی را تقویت می‌کنند که رهبر آن البغدادی یک سال در اسرائیل دوره خطابه دیده است، این در حالی است که داعشی‌ها اعلام کردند که باید خود خانه خدا را نیز ویران نمود به این بهانه که حجاج به جای پرستش خدا سنگ خانه خدا را می‌پرستند پس شیعه و سنی مشرکند و باید کشته شوند و خانه خدا نیز ویران شود. آل سعود به دلیل حمایت ترامپ و رژیم اسرائیل از خود احساس قدرت می‌کنند و به صورت مضحکی برای مذاکره با  ایران شرط می‌گذارند، مثل پمپئو که دوازده شرط مضحک گذاشته و آل سعود که چندین شرط اعلام کرده است! در حقیقت عربستان خود را مسخره کرده و این ترفندها نمی‌تواند مانع تضعیف آل سعود شود، هر چند بن سلمان جنایت زیادی را درحق ملت یمن وسایر ملتهای مسلمان مرتکب شده اما موجب تضعیف آل سعود در درون این کشورنیز شده است. دستگیری و شکنجه شیوخ آل سعود و مصادره اموالشان، مقابله با وهابیت متعصب برای زمینه سازی رابطه با اسرائیل و بازکردن درهای فساد اخلاقی درعربستان زمینه های حاکمیت آل سعود را دراین کشور سست کرده است.

سفیر سابق ایران در استرالیا و مکزیک گفت: بریدن سر 37 فعال حقوق بشر و شهروندان این کشور, برگزاری اجلاس اخیر در مکه و برگزاری کنفرانس مشابهی در بحرین برای زمینه سازی و واگذاری قدس به رژیم صهیونیستی و تقبل پرداخت هزینه‌های معامله قرن، اموری است که زمینه اضمحلال آل سعود را بیش از پیش فراهم می آورد. یقیناً اتکا به حمایت امریکا اسرائیل اروپا و ارتجاع منطقه نمی‌تواند موجبات تداوم حاکمیت و بقای آل سعود را فراهم آورد چرا که بنای گرد آوری شده توسط آل سعود از خانه عنکبوت نیز سست تر است ،از زمانی که بن سلمان حکم ولیعهدی خود را که برخلاف روال معمول جانشینی در آل سعود است گرفته، سایر خاندان آل سعود را به تکاپو واداشته که این اختلافات دیریا زود دامان آنها را خواهد گرفت. آل سعود آنقدر ضعیف است که از گاو شیرده نامیده شدن توسط آقای ترامپ خشنودند چرا که براین باورند ادامه حاکمیت آنها منوط به رضایت آمریکایی ها هست, در حالی که از این نکته غافل هستند که آمریکا در نهایت گاو شیرده را  ذبح خواهد کرد.

انتهای پیام/